گرداب بیآبی زایندهرود
گفتگو
بزرگنمايي:
پیام فارس - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
رقیه ندایی| هر روز میزان ذخایر آبی کاهش مییابد و همین مسئله آب را به مهمترین و اساسیترین مشکلات این روزها تبدیل کرده است. سالهای گذشته تنها شهرهای صنعتی و خشک مشکل کمبود آب داشتند اما در سال جاری این کمبود آب عمیق شده و به مسئله ملی و فوری تبدیل شده است.
در همین راستا شنبهشب دومین جلسه گفتوگوهای آب با حضور مجید سیاری، کارشناس ارشد مدیریت منابع آب، مهدی قمشی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران از استان خوزستان، سیدطاهر نوربخش چلوانی، عضو سابق شورای هماهنگی مدیریت یکپارچه حوضه زایندهرود از استان چهارمحال و بختیاری، حمیدرضا صفوی، عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان، محمدمهدی جوادیانزاده، رئیس سازمان توسعه و بهرهبرداری فناوریهای نوین آب جوی و مدیرعامل سابق شرکت آب از استان یزد برگزار شد و هر یک از این افراد به بررسی معضل آب در استانهای مذکور و کل کشور پرداختند و در نهایت راهحلهایی برای این شرایط مطرح کردند.
ظرفیت آبی پاسخگوی کشور نیست
مجید سیاری، کارشناس ارشد مدیریت منابع آب گفت: بحث را از کلیات آغاز کنم. فرض بفرمایید در شهری مثل تهران به این نتیجه برسیم که برای تأمین آب شرب شهروندان، بخش کشاورزی را موقتاً تعطیل کنیم. در این شرایط، حتماً باید به معیشت کشاورزان هم فکر کنیم و برای آن راهحلهایی بیندیشیم. اما در مورد آب شرب نمیتوان به مردم شهر گفت که شما چند روز بدون آب بمانید و در عوض خسارت بگیرید. این راهکار عملی نیست.
وی ادامه داد: منظور من این نیست که مثل کمیته امداد بیاییم و دائماً حمایت کنیم، بلکه باید به حمایت مؤثر و حسابشده ذینفعان منابع آب فکر کنیم. هر کدام از این ذینفعان شرایط و مسائل خاص خود را دارند و نسخه واحدی نمیتوان برای همه پیچید. مثلاً راهحلی که برای کشاورزان یک استان کارآمد است، ممکن است برای صنعت یا شرب در منطقهای دیگر جواب ندهد.
این کارشناس حوزه آب اظهار داشت: راهکار اصلی این است که از ریشههای مشترک آغاز کنیم و نقاط افتراق را شناسایی کنیم. اگر جدول و دستهبندی داشته باشیم، خواستههای گروههای مختلف را بنویسیم و دلایل و آثار آنها را تحلیل کنیم، متوجه میشویم که این گروهها ممکن است حتی از لحاظ قومی یا زبانی هم تفاوتهایی داشته باشند که بر همکاری یا تعارضشان مؤثر باشد. باید تمام این عوامل را در تصمیمگیری در نظر بگیریم. در نهایت، هیچ راهحلی کاملاً مطلوب همه طرفها نیست. باید عدالت و مصالح جمعی را بر منافع فردی ترجیح دهیم و با تعدیل انتظارات گروهها، به یک راهحل میانه برسیم تا همه حاضر به همکاری شوند.
سیاری توضیح داد: گاهی در جلسات استانی و منطقهای راهحلهایی ارائه میشود که بیشتر مناسب دیگر استانهاست و هر کسی برای منطقه خودش نسخه خاصی میپیچد. اما باید صادقانه بگویم که ما باید نسبت به همه استانها دغدغه داشته باشیم. اگر نگران آب شرب زابل یا پرتی شبکه یزد هستیم، همانقدر باید به وضعیت آب اصفهان یا خوزستان توجه کنیم. نسخه کلی یا واحد امکانپذیر نیست.
وی تشریح کرد: باید اعتراف کنیم که ظرفیت آبی کشور پاسخگوی جمعیت فعلی نیست؛ در حالی که منابع ما برای 35 تا 40 میلیون نفر کافی است، اما جمعیت کشورمان 80 میلیون نفر است. حالا نمیتوانیم جمعیت را کاهش دهیم، پس باید به فکر راهکار اساسی برای مدیریت موجود باشیم. مثلاً در بحث فضای سبز تهران اگر 42 هزار هکتار فضای سبز ایجاد شده، باید روی مصرف بهینه آب، اصلاح شبکهها و تغییر نوع محصولات کشاورزی بر کاشت گیاهان کمآببر تأکید کنیم. در استانهایی مثل اصفهان باید سطح زیر کشت افزایش یابد اما استفاده از منابع آب به سمت گلخانهایشدن پیش برود تا مصرف آب کاهش یابد.
این روند تدریجی است و یکشبه رخ نمیدهد. برنامهریزی، هماهنگی و همدلی میخواهد. سیاری در نهایت گفت: مهمترین نتیجهای که میگیریم این است که موضوع آب تنها با نگاه ملی و گفتوگوی مستمر قابل حل است. باید به دور از نگاههای محلی و سازمانی فقط برای رشد و سعادت مردم کشور برنامهریزی کنیم. اگرچه اختلافنظر در جزئیات هست و هرکس بر اساس مطالعاتش نظری دارد؛ اما همین بحثهای کارشناسی است که دانش و عملکردهای جمعیمان را غنیتر میکند و نهایتاً منافع عمومی را تأمین خواهد کرد. از همه همکاران و دوستان برای مشارکت در این مباحث و افزودن به فهم ملی در زمینه منابع آب واقعاً تشکر میکنم.
بحران آب زایندهرود
حمیدرضا صفوی، عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان با اشاره به مشکلات آب گفت: ما به عنوان متخصص، وظیفه داریم دیدگاههایی جامع داشته باشیم و فقط محدود به نگاههای استانی یا قومیتی نباشیم. باید فراتر فکر کنیم، چراکه صحبتهای ما بعدها منبع تصمیمگیری قرار میگیرد و اهمیت آن چندبرابر میشود.
وی ادامه داد: واقعیت این است که اگر شما مثلاً پیشنهاد کنید که با حوزههای مشاوره یا حوزه کارون هم گفتوگو کنیم، نتیجه تا حدی متفاوت خواهد بود و لازم است مباحث را به شکل تخصصیتر و منطقهای هم پیش ببریم. برای نمونه، احتمالاً در جلسات بعد به شکل جزئیتر به حوزه کارون میپردازیم و آقای دکتر قطعاً اطلاعات بسیار جامعی درباره منابع و مصارف، کیفیت آب و نیازهای محیط زیستی این حوزه میتوانند ارائه کنند.
این فعال حوزه آب توضیح داد: اگر به جدول معروف منابع و مصارف حوضه زایندهرود و مصوبات شورای عالی آب نگاه کنید، متوجه خواهید شد که مثلاً در آخرین مصوبه، برای محیط زیست 176 میلیون مترمکعب نیاز مشخص شده اما سهم واقعی در جدول به 419 میلیون و حتی در دورههایی به 655 میلیون مترمکعب هم رسیده است. این موضوع نشاندهنده فشار بالا بر منابع آبی این حوضه است.
طبق مصوبه، کل آبی که بدون آورد منابع جدید و بدون تخفیف وارد این حوضه میشود، 845 میلیون مترمکعب از طریق رژیم طبیعی و 293 میلیون مترمکعب از سایر منابع است که مجموعاً میشود حدود 1138 میلیون مترمکعب. تونلهای انتقال آب مثل تونل اول و دوم کوهرنگ، چشمهلنگان، بهشتآباد هم باید سالانه مقادیری آب اضافه کنند، اما متأسفانه هنوز برخی از آنها به طور کامل به بهرهبرداری نرسیدهاند و واقعیت این است که بسیاری از این اعداد، محقق نمیشود.
وی اظهار کرد: اگر همه منابع مصوب را هم حساب کنیم و فرض کنیم همه پروژههای انتقال عملیاتی شوند، نهایتاً باید حدود 1862 میلیون مترمکعب آب وارد حوضه شود. اما واقعیت میدانی چیز دیگری است. طبق جدول شورای عالی آب، در حالت ایدهآل روی کاغذ ممکن است با کمبود 400 میلیون مترمکعب مواجه باشیم، اما وقتی عملیاتی نگاه میکنیم و به برداشتهای غیرمجاز توجه داریم، کمبود به مراتب بیشتر است؛ در حد 700 میلیون مترمکعب.
صفوی تشریح کرد: برداشتهای غیرمجاز در بالادست عامل اصلی مشکلات فعلی است. گزارشهای مهندسی مشاور هم این موضوع را تایید میکند؛ روی کاغذ پنجاه میلیون مترمکعب به عنوان برداشت پیشبینی شده اما در واقعیت، برداشتها خیلی بیشتر است. بسیاری از اوقات پمپهای سیار شبانه زمینها را آبیاری میکنند و همین باعث میشود تلفات و اصطلاحاً «گمشدن آب» افزایش پیدا کند و نهایتاً آب کمتری به پاییندست برسد.
در بازدیدهای میدانی هم دیدهایم که زمینهای بالادست که حتی خریداری شدهاند، سطح زیر کشت خود را افزایش داده و محصولات آببر و جدید مثل پیاز و چغندر را جایگزین کردهاند. ضمن اینکه برق و آب برای کشاورزان بالادست تقریباً رایگان بوده و همین امر انگیزه زیادی برای توسعه کشاورزی غیرمجاز و حتی ساخت ویلاهای لوکس ایجاد کرده است.
صفوی در خصوص راهکارهای پیش رو گفت: راهکار اصلی، تدوین مقررات اجرایی دقیق برای برداشت منابع آب و جلوگیری جدی از برداشتهای غیرمجاز است. باید از منظر علمی و کارشناسی، شبکه نظارت بر مصرف در کل حوزه تقویت شود. همچنین نیازمند هماهنگی میان استانهای مرتبط هستیم، تا هر یک به سهم خود در مدیریت بحران شریک باشند. در عین حال، ارائه سیاستهای تشویقی برای بهرهوری بیشتر کشاورزی، ایجاد الگوهای کشت کممصرف و اصلاح فرهنگ مصرف اهمیت ویژهای دارد. این موضوع به برنامهریزی ملی و اراده اجرایی نیاز دارد و بدون همکاری و گفتوگوی مستمر میان همه ذینفعان ممکن نخواهد بود.
کلید حل بحران آب
مهدی قمشی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران گفت: ورود به حل معضل آب باید از مسائل کلیدی و پایهای آغاز شود. اگر صرفاً بحث را محدود به انتقال آب از حوزهای به حوزهای دیگر یا تمرکز روی مشکل زایندهرود کنیم، احتمالاً هیچگاه به اجماع و همگرایی ملی و بین متخصصان نمیرسیم و در نهایت راهکارهای مورد اتفاق هم حاصل نخواهد شد. مسئله اساسی این است که نخست سطح دانش عمومی و تخصصی درباره پایههای مسئله بالا برود؛ آنگاه روند دستیابی به همگرایی و اتخاذ تصمیمات مشترک، بسیار راحتتر و منطقیتر خواهد بود.
وی ادامه داد: اساسیترین مشکل کشور کمبود آب است و این کمبود هم دلایل ساختاری دارد. جغرافیای ایران، کشور را در منطقهای خشک قرار داده است که میانگین بارشهای سالانهاش حتی به 30 درصد متوسط جهانی هم نمیرسد! در گذشته متوسط بارندگی سالانه کشور 255 میلیمتر اعلام میشد، ولی الان این رقم به حدود 225 میلیمتر کاهش یافته است. در مقابل، متوسط جهانی بارش حدود 760 میلیمتر است. این افت شدید نهتنها نتیجه تغییرات اقلیمی و خشکسالیهای پی در پی است، بلکه نشان میدهد ذاتاً ایران کشور کمآبی است.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: همزمان، جمعیت کشور بهطور گسترده افزایش داشته و توسعه اقتصادی و شهری هم شتاب گرفته است. زمانی سرانه آب تجدیدپذیر برای هر ایرانی نزدیک به 30 هزار مترمکعب بود. حالا این عدد به کمتر از 1200 مترمکعب رسیده و بر اساس شاخصهای بینالمللی، کشوری که سرانه آب تجدیدپذیرش کمتر از 1700 مترمکعب باشد، با بحران آب مواجه است. واضح است که منابع آبی موجود، پاسخگوی جمعیت و الگوی مصرف فعلی نیست. قمشی توضیح داد: بزرگترین ضعف ما نبود حکمرانی و راهبرد درست است.
کشورهای خشکتری مانند امارات و قطر با وجود چالشهای شدید، به واسطه سیاستگذاری و حکمرانی علمی و پایدار، توانستهاند با وجود ضعف منابع، توسعه و معیشت مردمشان را تضمین کنند اما ما به جای مدیریت مصرف و افزایش بهرهوری، بار را بر دوش منابع آبی گذاشتهایم و فشار را افزون کردیم. طرحهای بزرگی نظیر انتقال آب میانحوزهای هم اغلب بدون رعایت اصول کارشناسی کلان یا حتی مشارکت مردمی و جلب رضایت ذینفعان انجام شد. این مشکلات همچنان پابرجاست و متاسفانه توجه کافی به استفاده بهینه، تنوعبخشی به منابع یا حتی بازچرخانی و مشارکت اجتماعی دیده نمیشود.
این فعال حوزه آب تشریح کرد: ایران اکنون جزو 12 کشور نخست جهان از نظر حجم طرحهای انتقال آب به شمار میرود. بررسی تجارب جهانی نشان میدهد اکثر این پروژهها چون به قواعدی مانند اثبات وجود آب مازاد در حوزه مبدأ، تضمین عدم آسیب به محیط زیست و توافق و مشارکت کامل ذینفعان بیتوجه بودهاند، شکست خوردهاند. در ایران نیز کمتر به این توصیهها توجه شده و طرحهای انتقال، نهتنها مسئله کمآبی مقصد را حل نکرده بلکه موجب تشدید مشکلات زیستمحیطی، اجتماعی و حتی مناقشات منطقهای شده است.
این فعال حوزه آب تاکید کرد: مهمترین پیامد، زیرپا گذاشتن حقابه اکولوژیکی حوزهها و ایجاد تنشهای اجتماعی و زیستمحیطی است. ما سالانه حجمی معادل بیش از یک میلیارد مترمکعب آب به حوضه زایندهرود منتقل کردهایم، ولی عملاً معضلاتی مانند خشک شدن گاوخونی یا حل بحران آب اصفهان برطرف نشدهاست. دلیل ساده آن هم این است که با انتقال آب، عملاً فقط تقاضا را افزایش میدهیم؛ یعنی بهجای اصلاح ساختار بهرهبرداری، فقط واردکننده آب و بحرانهای حاشیهای میشویم.
وی درخصوص راهحلهای اصلاح شرایط فعلی گفت: اولویت نخست تغییر نگرش از «برونحوزهای» به اصلاح مدیریت مسائل درون هر حوضه آبریز است. باید انتقال آب بینحوزهای متوقف شود، چراکه تجربه ثابت کرده این سیاست تنها بحران را به تعویق میاندازد و حل نمیکند. نباید فراموش کرد که طبق استانداردهای جهانی حداکثر چهل درصد منابع آب تجدیدپذیر باید مورد استفاده قرار گیرد و شصت درصد باید برای پشتیبانی از اکوسیستم حفظ شود.
در ایران اما میزان برداشت تا 90 درصد بوده که این فاجعهبرانگیز است. نتیجه این سیاست، نابودی 60 درصد تالابها و افت شدید سطح آبهای زیرزمینی است. باید مقررات دقیق، شفافیت کامل در اجرای طرحها، تقویت نظارت و مشارکت فعالانه ذینفعان در تصمیمگیریها را در دستور کار قرارداد. توجه به عدالت اکولوژیک، توقف توسعه کشاورزی پرمصرف در بالادست، منع برداشتهای غیرمجاز و سرمایهگذاری برای بهبود بهرهوری آبی در همه بخشها باید محور برنامه ملی شود.
این فعال حوزه آب در نهایت گفت: امروز بحران آب موضوعی است که سلامت، معیشت و حتی یکپارچگی ملی ایران را تهدید میکند. رویکردهای مهندسی صرف و غیردائمی، یا دیدگاههای عوامفریبانه و کوتاهمدت راهگشا نیست. آینده ایران در گروی حکمرانی علمی، شفاف و متعهدانه منابع آب است. باید تجربههای جهانی را جدی بگیریم، به هشدارهای متخصصان گوش بدهیم و منافع ملی را بالاتر از منافع منطقهای یا بخشی در نظر بگیریم. انتقال آب فقط صورت مسئله را تغییر میدهد، نه اصل مسئله را. زمان بازنگری اساسی در سیاستها فرا رسیده است.
یزد همچنان متهم بحران زایندهرود
محمدمهدی جوادیانزاده، رئیس سازمان توسعه و بهرهبرداری فناوریهای نوین آب جوی گفت: گاهی نگاه صرفاً عددی و استانی راه به جایی نمیبرد. حس میکنم با این مدل «دو دو تا چهار تا کردن»ها برای اثبات مقصر بودن یک استان، هیچوقت به نتیجه نمیرسیم. مثلاً به یزد عنوان مقصر اصلی داده میشود در حالی که به صنایع بزرگی مثل فولاد مبارکه یا پالایشگاه اصفهان که مصرف آب بالایی دارند، هیچ اشارهای نمیشود.
وی ادامه داد: در اغلب این بحثها، اطلاعات جهتدار داده میشود یا بخشی از حقیقت بیان نمیشود. بارها اعداد و ارقامی مطرح میشود که یزد مسئول تمامی مشکلات است. در حالی که فقط 55 میلیون مترمکعب از یک میلیارد و پانصد میلیون مترمکعب آب زایندهرود سهم یزد بوده و این را به عنوان عامل اصلی بحران جلوه میدهند. در مقابل، بحث حجم مصرفی صنایع بزرگ در استانهای دیگر یا چگونگی تخصیصها عمداً مسکوت گذاشته میشود. این کارشناس حوزه آب توضیح داد: یزد ذاتیترین استان بیآب کشور است.
متوسط بارش سالانه این استان حدود 89 میلیمتر و خیلی پایینتر از میانگین کشور است. آب تجدیدپذیر یزد یکی مانده به آخرِ کشور است و بیشتر منابع آب زیرزمینی، شور و بیکیفیت هستند. ما براساس اسناد وزارت نیرو سهمیهای گرفتیم که عملاً کیفیت آب واردشده باعث رقیقسازی آب شور داخلی و تأمین حداقل نیاز شرب مردم است. سند تخصیص اولیه سال 1368 وجود دارد که بر اساس بررسی کارشناسی، نیاز شرب و صنعت یزد را بیقید و شرط تخصیص داده و اشارهای به اتمام تونل سوم کوهرنگ نکرده است. ضمناً سهمیه اول 78 و بعداً 98 میلیون مترمکعب تعیین شده ولی حتی نصف این رقم هم به یزد نرسیده است.
وی اظهار کرد: باز هم باید تأکید کنم شاهد یک آدرسدهی غلطیم. رقم انتقال آب به یزد نزدیک به تبخیر آب از سد است! ضمن اینکه اراضی تحت کشت و سطح زیر کشت زایندهرود طی سالیان اخیر دو تا سه برابر افزایش یافته بدون اینکه حقابهها بازنگری شوند و سهم واقعی منابع توزیع شود. علوم تخصیصی و حقابهها براساس مطالعاتی مربوط به 60 سال پیش بوده و الان شرایط کاملاً تغییر کرده است.
جوادیان گفت: سرانه فضای سبز شهر یزد 14 مترمربع است، درحالیکه این رقم در اصفهان 28 مترمربع است. حجم کلی مصرف آب شرب یزد نیز با جمعیت و شرایط اقلیمی شهری کاملاً منطبق است و حتی پایینتر از میانگین کشوری است؛ سرانه مصرف خانگی یزد حدود 156 لیتر در روز است که پایینتر از میانگین کشور است. استان یزد یکی از پیشروترین استانها در استفاده هدفمند از پساب است؛ پروژههای بازچرخانی و اختصاص پساب به صنایع اجرایی شده و حتی در برخی دشتها، پساب تصفیهشده برای حفاظت از منابع آب زیرزمینی تزریق میشود.
این فعال حوزه آب در نهایت اظهار کرد: تنها راه چاره، شفافیت اطلاعات، ارزیابی بیطرفانه و رعایت عدالت استانی و ملی است. نباید هر استان صرفاً مدافع منافع خودش باشد. یک مرجع مستقل مثل دیوان محاسبات باید همه چیز را کامل و شفاف ارزیابی کند و تنها در این صورت میتوان به راهکار ملی دست پیدا کرد و واقعاً به نفع کشاورزان شرق اصفهان یا مردم یزد کاری کرد وگرنه با جهتدهی و آدرس غلط هیچ گرهای باز نخواهد شد.
کوتولههای آبی بحرانسازند
سیدطاهر نوربخشچلوانی، عضو سابق شورای هماهنگی مدیریت یکپارچه حوضه زایندهرود گفت: واقعیت این است که مردم چهارمحال و بختیاری با مردم شریف استان اصفهان و یزد هیچ مشکلی ندارند؛ بلکه مطالبات آنها بیشتر متوجه زیادهخواهیهای برخی افراد یا گروههایی است که در جلسات به نام مافیای آب از آنها نام برده میشود. البته من ترجیح میدهم به این گروهها عنوان «کوتولههای آبی» بدهم، همان کسانی که با رفتاری مشابه کوتولههای سیاسی سابق، حالا در حوزه آب نقشآفرینی میکنند. در همایشی که 28 فروردین برگزار شد، بیشتر سخنرانان تاکید کردند که دنبال سهمخواهی اضافه و زیادهخواهی نیستند، بلکه خواهان توزیع عادلانه و بررسی درست مسائل آب هستند.
وی ادامه داد: با قاطعیت میگویم کسی نمیتواند ادعا کند همه چیز را میداند. من با بیش از 35 سال سابقه در این حوزه، اگر صادقانه بپرسم چقدر مسائل آب کشور را میدانم، شاید همان 10 درصد باشد. مسائل آب به شدت پیچیده، چندبعدی و تخصصی است. حتی اساتیدی بزرگ مثل دکتر بهنیا که استاد قنات بودند و من درس پسشان میدادم، جملهای داشتند که «آب برای خودش زبان دارد و باید آن را شناخت.»
از این منظر ورود به بحث آب و اظهارنظر خیلی مسئولیتزا و دشوار است. این فعال حوزه آب تاکید کرد: بزرگترین مشکل این حوزه، نقطهنگری و نگاه محدود به منافع گروهی یا منطقهای است. متاسفانه برخی با همین نگاه مسئله را بیشتر پیچیده کردهاند و جای کمک به این حوزه، آن را دچار مشکلات مدیریتی و اختلافات بیشتر کردهاند. بحث تنها بر سر سهمخواهی نیست، بلکه نگاه توسعهزده و افزایش جمعیت، گسترش صنایع آببر و مهاجرت بیرویه هم ریشه بسیاری از مشکلات فعلی است.
وی توضیح داد: انتقال آب از یک حوضه به حوضه دیگر نهتنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه آن منطقه را هم به سمت نابودی میبرد. ما امروز آب زایندهرود را با تونل کوهرنگ اول، دوم، سوم و طرحهایی مانند بهشتآباد و خرسان عمدتاً مدیون حوضه کارون هستیم. این انتقالها نهتنها مشکل اصفهان را حل نکرده، بلکه باعث افزایش طمع و توسعه صنایع بزرگ و جمعیت شده است. باور دارم حتی اگر بیست طرح انتقال آب هم اجرا شود، باز مشکل حل نخواهد شد و اوضاع بدتر میشود. باید نگاهمان به توسعه و تخصیص در حوزه آب اصلاح شود. در واقع با انتقال آب، به جای حل معضل، معضلات را دوچندان میکنیم.
نوربخش گفت: مردم چهارمحال و بختیاری حقابهداران قدیمی هستند؛ بسیاری از آنها عشایر و کشاورزانیاند که سالها در این منطقه زیستهاند و هیچ صنعت یا پروژه بزرگ آببر مانند استانهای همجوار ندارند. غیر از تخصیص 237 میلیون مترمکعبی که از حوضه زایندهرود باید دریافت کنند و هنوز به طور عملیاتی و شفاف اختصاص نیافته، سهم چندانی ندارند. ما خواهان این نیستیم که آب مازاد را هرکجا خواستیم ببریم؛ بلکه معتقدیم ابتدا باید حقابههای زیستمحیطی و انسانی همین مبدأ تامین شود.
این فعال حوزه آب در نهایت اظهار کرد: باید همه بپذیریم که همهی حوضههای آبریز کشور بیمارند و نتیجه مداخلات انسانی، مدیریتهای غلط و توسعه ناپایدار است. باید دیدگاه توسعهزده فعلی اصلاح شود و ابتدا حقوق زیستمحیطی و انسانی ساکنان مبدأ رعایت شود. بدون این تغییر نگاه و عدالت در حقابهها، هیچ پروژه بزرگ و هیچ طرح انتقالی حتی اگر خیلی گسترده باشد در نهایت مشکل هیچ استانی را حل نخواهد کرد.
بازار ![]()
-
دوشنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۲۲:۵۲:۴۰
-
۶ بازديد
-

-
پیام فارس
لینک کوتاه:
https://www.payamefars.ir/Fa/News/947651/