بزرگنمايي:

پیام فارس - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
معاون سیاسی دفتر عقیدتی- سیاسی فرماندهی کل قوا در یادداشت روز گذشته خود در روزنامه جوان، از زیر سوال بردن گزارش‌های رسمی سانحه سقوط باالگرد توسط تندروها گلایه کرد. رسول سنایی‌راد در بخشی از یادداشت خود با تیتر «خطر روایت‌سازی انحرافی برای امنیت و عزت ملی» نوشت: «مقوله امنیت ملی و اخبار و روایت‌های مربوط به رویداد‌ها و حوادث مرتبط با آن، در تمامی کشور‌ها و نظام‌های سیاسی به نوعی خط قرمز به حساب آمده و هرگاه از سوی دستگاه‌ها و نهاد‌های مرتبط با آن و در قالب بیانیه رسمی اعلام شوند، نه‌تنها رسمیت بلکه قطعیت یافته و هیچ شخصیت حقیقی یا حقوقی خبری و رسانه‌ای به خود اجازه تحریف، تشکیک و تفسیر در آن را نمی‌دهند. این امر حتی در آزاد‌ترین کشور‌ها نیز رویه و روالی رایج به شمار آمده و به شدت رعایت می‌شود.»
این مقام ارشد نظامی در بخش دیگری از یادداشت خود با گلایه از نیروهای سیاسی تندرو، اظهار داشت: «تأسف‌بار‌تر اینکه بعضی از این کنشگران ادعای انقلابی‌گری داشته و از موضع تبیین‌گری و روشنگری به شبهه‌آفرینی و تشکیک پیرامون چگونگی حادثه و رد روایت ارائه‌شده از سوی دستگاه‌های رسمی می‌پردازند. یعنی درحالی‌که بیانیه‌های ستاد کل نیرو‌های مسلح، هرگونه اقدام خرابکارانه و تروریستی در حادثه را رد کرده، اما این مدعیان با مقایسه آن با حوادث تروریستی شهادت شهید هنیه در ایران و شهیدسیدحسن نصرالله در لبنان آن را اقدامی تروریستی از جانب رژیم صهیونیستی القا می‌نمایند. 
برخی از این مدعیان، چنین ادعا‌های موهومی را قطعی تلقی کرده و عدم اعلام آن از سوی دستگاه‌های رسمی و مسئول را نوعی مصلحت‌اندیشی معرفی و شوربختانه‌تر آنکه برخی دیگر هم آن را نشانه ترس و محافظه‌کاری این مراجع برای بیان واقعیت در پیوند با پیامد‌های آن می‌دانند.»
این معاون سیاسی با درخواست ورود مدعی‌العموم حتی در صورت عدم شکایت نهادهای نظامی از این شبهه‌افکنی، نتیجه این اظهارات را اینگونه برشمرد: «چنین ادعا‌هایی که به صورت مشکوک، فرماندهان نیرو‌های مسلح را متهم به ترس، محافظه‌کاری و بی‌عملی در برابر دشمن می‌کند، دقیقاً در همان طرح دشمن برای القای ضعف نظام بوده، بزرگ‌ترین خدمت را به دشمن صهیونیستی کرده و با ادعای انقلابی‌گری، التهاب‌آفرینی را به درون خانواده ارزشی و هسته سخت مدافع نظام می‌کشاند. 
شاید چنین اشتباهاتی برآمده از احساسات را بتوان در مراحل اولیه و تأخیر در ادامه روایت واقعی از این حادثه و کندی متولیان، موجه دانست، اما با صدور چند بیانیه رسمی و توضیح ابعاد مربوط به این حادثه، اصرار بر ادعا‌های غیرکارشناسی و روایت‌های غلط، در زمره اقدامات مشکوک برای التهاب‌آفرینی در جامعه به حساب می‌آیند که تداوم آن را می‌توان به نبود یا عدم به‌کارگیری سازوکار‌های قانونی برای مجاب‌سازی مدعیان به رعایت ضوابط مربوط به مؤلفه‌های مرتبط با امنیت ملی دانست.»
سنایی‌راد با ذکر چند مثال، اضافه می‌کند: «در بی‌اعتباری و پوچی این ادعا‌ها همین بس که وقتی نظام اسلامی و نیرو‌های مسلح آن نسبت به شهادت مهمان خود شهید اسماعیل هنیه کوتاه نیامده و قبل از اذعان و اعتراف دشمن به این جنایت، عملیات وعده صادق 2 را به تلافی آن به اجرا می‌گذارند، آیا در صورت اقدام تروریستی علیه رئیس‌جمهور خود دچار ترس یا مصلحت‌اندیشی می‌شوند؟ پیش از آن هم، شلیک موشک به پایگاه عین‌الاسد و حمله به تروریست‌های آمریکایی پس از اقدام تروریستی علیه شهید سلیمانی گویای اقتدار و شهامت نظام و نیرو‌های مسلح آن برای مجازات دشمن در هر سطح و قدرتی است که دست به اقدام علیه شخصیت‌های ما بزند. کما اینکه حمله به کنسولگری ایران در دمشق و شهادت فرماندهان سپاه بی‌پاسخ نماند.
این تصور غلطی که پایه ادعا‌هایی مغایر با امنیت و عزت ملی شده با خودتحقیری مضاعف، نه‌تنها حس حقارت را به مخاطب خودی منتقل می‌کند، بلکه به دشمن صهیونیستی برای دستاوردسازی و قدرت‌نمایی در شرایط استیصال که به شدت به آن محتاج است هم کمک می‌کند. شاید چنین ادعا‌هایی حس خودنمایی و دیده‌شدن را برای مدعیان ارضا و تأمین کند، اما هزینه آن، ایجاد بی‌اعتمادی یا اعتمادسوزی در جامعه علیه امنیت ملی و حافظان امنیت است که در شرایط فعلی، با نگاه به ابعاد امنیتی آن، حتی اگر دستگاه‌های نظامی هم شکایت نکنند، انتظار می‌رود دستگاه قضا به عنوان مدعی‌العموم به آن رسیدگی و مانع توسعه و تداوم آن و تشویش بیشتر افکار عمومی شود.»
مطالبه‌گری انقلابی علیه امنیت ملی
یادداشت سنایی‌راد به اظهاراتی اشاره دارد که اخیراً در برخی گردهمایی‌های نیروهای سیاسی تندرو در پوشش مطالبه اجرای وعده صادق 3 مطرح شده است. پیش از این، در فضای مجازی یا در سطح جامعه عده‌ای نسبت به حادثه بودن این سقوط تشکیک می‌کردند اما سابقه نداشت که مقامات سیاسی رسمی چنین اظهاراتی داشته باشند. به طور مشخص تاکنون دو نماینده تندرو در مجلس یعنی حمید رسائی و کامران غضنفری به صورت مستقیم و غیرمستقیم مدعی ترور سیدابراهیم رئیسی شدند.
غضنفری، آذرماه امسال در همایشی به نام «فریاد ایران 2» گفته بود: «رئیس‌جمهور را با همکاری رژیم علیف [جمهوری آذربایجان] به شهادت رساندند، اما برخی آقایان مصلحت نمی‌بینند اعلام کنند و شهادت را نسبت می‌دهند به یک توده ابر! عجب ابر متراکم هوشمندی بود.»
رسائی، دیگر نماینده رادیکال مجلس نیز در گردهمایی مشابهی گفته بود: «اتفاقی که برای رئیس‌جمهور این کشور اتفاق افتاد با یک علامت سوال مواجه است؛ هیچ‌کس نتوانسته این علامت سوال را تا الان پاک کند. اگر نمازجمعه‌ای که رهبر خواندند برگزار نمی‌شد با آن کیفیت خیلی وضعیت بدتر از این می‌شد. باید یک مانعی در داخل ایران ایجاد می‌شد تا آن اتفاقات منطقه بتواند یکی‌یکی پیشروی کند. آن اتفاق داخل حذف یک رئیس‌جمهور مکتبی و انقلابی بود.» رسائی این ادعا را در تحلیل وقایع و تحولات اخیر منطقه مطرح کرد.
برگزاری این گردهمایی‌ها و تجمع‌ها در تهران (میدان پاستور) و چند شهر محدود دیگر با حضور عناصر تندرو سیاسی، پیش از این با واکنش برخی رسانه‌های امنیتی نیز مواجه شده بود. او شهریور امسال نیز در مجلس مطرح کرده بود که «یکی از اتهامات آذربایجان درمورد شهادت آقای رئیسی هنوز رفع نشده است.»
واکنش ستادکل نیروهای مسلح
29 دی‌ماه به دنبال تکرار مکرر این مسائل از سوی برخی چهره‌های سیاسی، ستاد کل نیروهای مسلح در بیانیه‌ای به این اظهارات واکنش نشان داد: «مدتی است در فضای مجازی و برخی محافل و تریبون‌های مختلف، افراد و اشخاصی پیرامون چگونگی و علت شهادت آیت‌الله سیدابراهیم رئیسی، ادعاهایی مطرح می‌کنند که با حقیقت فاصله دارد و به نظر می‌رسد ناشی از ناآگاهی و بی‌اطلاعی یا با اغراض خاص عنوان می‌شود.
این در حالی است که به استناد 3 گزارش رسمی ستاد کل نیروهای مسلح - به عنوان مرجع رسمی و قانونی رسیدگی به این سانحه - که حاصل صدها نفر ساعت کار کارشناسی دقیق و تحقیقات فنی و میدانی در سطح ملی و محلی بوده، علت بروز سانحه برای بالگرد حامل آیت‌الله رئیسی و همراهان ایشان که به شهادت آنها منجر شد، صرفاً «شرایط پیچیده جوی و جغرافیایی منطقه» بوده که در گزارش نهایی این ستاد تصریح شده است و هیچ‌یک از گمانه‌زنی‌ها از جمله: نقص فنی، خرابکاری، ترور، انفجار، جنگ الکترونیک و مانند اینها به اثبات نرسید.»
پشت پرده تحلیل‌ها
به‌طور دقیق مشخص نیست که نیروهای تندرو دقیقاً چه هدفی را از ارائه اینگونه تحلیل‌ها دنبال می‌کنند. آن‌ها تا مدتی اقدامات‌شان را تحت پوشش مطالبه ملی برای انجام عملیات وعده صادق 3 انجام می‌دادند و در حال حاضر نیز اظهارات و اقدامات پراکنده‌ای در حوزه مقابله با دولت دارند. آنان مطالبه وعده صا‌دق را نیز از منظر زدنِ دولت پزشکیان مطرح می‌کردند. ادعای آنان این بود که دولت پزشکیان به خاطر وجود افرادی مانند محمدجواد ظریف، جلوی اجرای این عملیات را گرفته است.
در این میان حتی فراخوان‌های ناشناس و جعلی تحت عنوان مطالبه‌گری برای اجرای وعده صادق 3 به نام فرماندهان ارشد نظامی کشور نیز در فضای مجازی منتشر می‌شد. آن‌ها حتی اظهارات پزشکیان و ظریف مبنی بر دست نگه داشتن برای اجرای وعده صادق 2 در عوض آتش‌بس در غزه در گعده‌های ایتایی، توئیتری و ویراستی خود نوعی خیانت قلمداد می‌کردند.
این اظهارات نیز بیشتر به تئوری توطئه شباهت دارد. یعنی تمام آنچه طی 16 ماه گذشته در منطقه و به خصوص 9 ماه اخیر در ایران رخ داده ناشی از سناریوهای دشمن است. در نهایت به نظر می‌رسد تندروها ماجرای سقوط بالگرد حامل سیدابراهیم رئیسی و همراهان را از دریچه سیاسی و نه فنی نگاه می‌کنند. البته این را می‌توانیم خوشبینانه‌ترین نظر بدانیم.
کامران غضنفری، نماینده فعلی تهران با تحلیل‌های سال‌های اخیر خود در حوزه‌های تاریخ و سیاست نشان داده است که مسائل را حتی از عینک سیاست نیز نمی‌بیند. او سال‌ها با کتابی به نام «راز قطعنامه» شناخته می‌شد که پایان جنگ را از زاویه‌ای بسیار خاص می‌دید؛ زاویه‌ای که محسن رضایی فرمانده سپاه در دوران جنگ آن را تحریف تاریخ می‌نامد.
غضنفری مهرماه امسال نیز در یک برنامه اینترنتی مدعی شده بود حسن روحانی گرای زدن هواپیمای اوکراین را مطرح کرد. پیش از این نیز گفته بود: «ظریف غیرقانونی معاون رئیس‌جمهور شده است، اگر پزشکیان در روز‌های آینده او را خلع نکند، خودش را دادگاهی خواهیم کرد و به 10 الی 15 سال محکوم خواهد شد و از ریاست‌جمهوری هم عزل خواهد شد.»
به نظر می‌رسد آنچه سنایی‌راد در روزنامه جوان نوشته، دنباله‌ای بر واکنش اخیر ستاد کل نیروهای مسلح به این اظهارات باشد؛ اینکه دستگاه قضایی به دنبال واکنش‌های اخیر با این نیروهای تندرو برخورد می‌کند یا نه، با گذر زمان مشخص خواهد شد.