شهید محمد دانشور: آنکه قلبش خالی از مهر امام است بر سر مزارم نیاید
اجتماعي
بزرگنمايي:
پیام فارس - به گزارش دفاعپرس از خراسان رضوی، «محمد دانشور مردست» در دومین روز از دومین ماه سال 1347 در شهر مشهد دیده به جهان گشود.
او پس از سپری کردن دوران کودکی، تحصیلات خود را تا مقطع پنج ابتدایی ادامه داد و به دلیل نامساعد بودن شرایط خانواده از ادامه تحصیل انصراف داد و در کارگاه نان بستنی مشغول به کار شد.
محمد با تمام اعضای خانواده، دوستان، همسایهها خوش اخلاق بود و در مدرسه نیز از او راضی بودند.
به اهلبیت علیهمالسلام ارادت فراوان داشت.
مادر شهید میگوید: «همیشه در مواقع تنهایی در فکر بود و گریه میکرد و از امام حسین علیهالسلام میخواست آرزویش را برآورده کند، خیلی با تقوا و پرهیزگار بود و سعی میکرد به مردم کمک کند.»
او به عضویت بسیج محل درآمد و با بسیج همکاری داشت تا اینکه در سال 1365 به جبهه غرب اعزام شد و بهعنوان با تخریبچی دوشادوش رزمندگان برای دفاع از ایران اسلامی جهاد کرد.
سرانجام «محمد دانشورمردست» سی و یکم اردیبهشت سال 1365 در منطقه حاج عمران به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
وصیتنامه بسیجی شهید «محمد دانشورمردست»:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و درود به سید رسل و ائمه معصومین و خصوصا امام زمان (عج) و نائب بتشکن و شبشکن و نورآفرین او یعنى امام امت.
قبل از شروع به وصیتنامه ناقابلم از همه فامیل و دوستان و آشنایان و همکارانم تقاضاى عفو و بخشایش دارم و اگر با دست یا زبانم مرتکب اذیتى نسبت به هر یک از این اشخاص شدهام براى رضاى خدا از جرمم بگذرند که دستم از همه جا کوتاه و محتاج دعاى خیرم.
آرى فامیل عزیز و دوستان گرامى، بالاخره لطف و کرم خداوند متعال شامل حال این بنده ناسپاس و بىمقدار نیز شد و در عوض مرگ سیاه در بستر، مرگ سرخ در راه هدف نصیبم نموده. بدین خاطر است که گریستن به حال من برایتان سودى ندارد بلکه اگر به جاى این کار در عاقبت کار خود اندیشه کنند بهتر خواهد بود. اما اگر خواستید محبت خود را نسبت به من ابراز نمائید مىتوانید سلاح بر زمین افتاده مرا از زمین برداشته و هدفم را که اعتلاى اسلام و زنده نمودن ارزشهاى انسانى است تعقیب نمائید.
اگر مىخواهند پدر و مادرم کمر دشمن را بشکنند هرگز از خود ضعف نشان ندهند و چه خوب بود اگر پدرم مرا به دست خودش به خاک مىسپرد، که اگر این کار صورت گیرد آن را به منزله رضایت ایشان از خودم دانسته و در پیش خدا روسفید خواهم بود.
از کسانى که قلبشان خالى از مهر و محبت به امام و انقلاب است خواهش مىکنم با حضور در مزارم عذابم ندهند و من خجالت مىکشم. با این کوله بار گناه بگویم عزم سفر به سوى لقاءالله دارم ولى اگر فضل و کرم خدا مرا در خودش جذب و ذوب کرد و از این زندان دنیا آزاد کرد و در پیش خالقمان خودش برد تا به من کرمش را نشان دهد و بزرگوارى ائمه معصوم را با شفاعتشان نشان دهد، از همه بالاخص خواهرانم و مادر و پدرم و برادرانم و فامیلهایم و دوستانم مىخواهم از دورى من نگریند بلکه به اسارت زینب و ایثار حضرت ابوالفضل و شهادت علیاصغر و علیاکبر و جد بزرگوارشان سیدالشهدا که مظلومیتشان ظلم را سرنگون کردند گریه کنند و به یاد مسلم گرانبها و دو فرزندش گریه کنند، براى شهادت مظلومانه آقا مصطفى خمینى و محمد منتظرى و سید بزرگوار و مظلوم ایران آیتالله بهشتى و یارانش 72 نفر گریه کند، براى پیروزى حق بر باطل و خلاص شدن تمامى ملتهاى مستضعف از زیر یوغ مستکبرین گریه کند و مرا هر جائى که خودتان مىخواهید اگر شهید شدم مرا به خاک بسپارید.
پدر و مادرم، براى من گریه نکنید براى آقا امام حسین گریه کنید.
انتهای پیام/
-
يکشنبه ۲۳ دي ۱۴۰۳ - ۰۹:۲۰:۴۲
-
۷ بازديد
-
-
پیام فارس
لینک کوتاه:
https://www.payamefars.ir/Fa/News/901099/