پشت پرده افزایش فشار تندروها علیه دولت
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام فارس - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
مهدی بیکاوغلی| مناسبات ارتباطی دولت و جریانات رادیکال چه سمت و سویی پیدا میکند؟ آیا با اتفاقاتی که طی هفته گذشته و هفتههای قبلتر از آن رخ داده، آیا باید ایده وفاق را بلاموضوع تلقی کرد و رای به تقابل و تنازع سیاسی داد؟ دورنمای مناسبات ارتباطی دولت با وجود مجلسی که سر سازش با ایدههای دولت را نداشته و حتی اجازه نمیدهد وزرای مهم اقتصادیاش 5 ماه سر کار باشند، چه سرانجامی خواهد داشت؟ هر چند پاسخهای متفاوتی به این پرسشها از سوی گروههای مختلف سیاسی داده میشود اما دولت همچنان معتقد است با صبر و آرامش است که میتوان دستاوردهای قابل توجهی کسب کرد نه تنازع و آشفتگی و درگیری. اما با هر زاویه دیدی که به رخدادهای اخیر نگاه شود از این واقعیت نمیتوان چشمپوشی کرد که هفتهای که پشت سر گذاشته شد از منظری خاص یکی از دشوارترین مقاطعی پیش روی دولت از ابتدای تشکیل کابینه تا به امروز بوده است. هفتهای که در روز یکشنبه آن ابتدا جلسه استیضاح عبدالناصر همتی، فرمانده اقتصادی دولت چهاردهم برگزار و برخلاف پیشبینیها با 182 رای موافق نمایندگان از قطار کابینه پیاده شد. کمتر از 24 ساعت پس از این رخداد، محمدجواد ظریف دیگر ژنرال دولت در حوزههای سیاسی، راهبردی و حوزه سیاست خارجی نیز با فشارهای طیفهای تندرو و رادیکال سرانجام مجبور به کنارهگیری شد تا دولت در کمتر از 24 ساعت دو فرمانده اصلی خود را دور از کابینه ببیند. نقطه پایانی تحولات سیاسی هفته به جمعآوری امضای 209 نماینده برای احیای قانون حجاب و عفاف بهرغم مصوبه شعام بود. در شرایطی که شاید برخی تحلیلگران تصور میکردند دولت در برابر این اقادامات رادیکال رقیب دست به رفتارهای متقابل و تند بزند و قاعده بازی را به هم برند، اما رییسجمهور و مردان کلیدی کابینه همچنان بر ایده وفاق ملی پافشاری کرده و عنوان کردند در برابر این فشارها از پیگیری مطالبات مردم عقبنشینی نخواهند کرد. «اعتماد» در گفتوگو با علی باقری، تحلیلگر اصلاحطلب تلاش کرده درباره همه این ابهامات و پرسشها بحث و تبادل نظر کند. باقری با واکاوی جریانات اثر گذار در مجلس و پهنه سیاسی کشور، چرخش نواصولگرایان به سمت رویکردهای رادیکال را نقطه ثقل تحولات اخیر ارزیابی میکند. او معتقد است دولت در شرایط فعلی باید بر عهد خود با مردم پایبند بماند و تکانههای اخیر را به موتوری برای پیشرویهای بیشتر به کار بگیرد.
دولت طی روزها و هفتههای اخیر با فشارها و موانع بسیاری مواجه شده است. فشارها به اندازهای افزایش یافته که برخی تحلیلگران میگویند دولت یا باید استعفا دهد یا اینکه بپذیرد که باید در راستای مطالبات تندروها کار کند. نظر شما درباره شرایط کشور و راهبردی که دولت باید در پیش بگیرد، چیست؟
رخدادهایی که طی یک هفته اخیر شکل گرفتند، چند جلوه خاص داشتند. ابتدا بحث استیضاح همتی وزیر اقتصاد بود؛ استعفا یا برکناری ظریف دومین جلوه از فشارهای فزاینده به دولت و نهایتا تلاش برای احیای لایحه حجاب بود. این 3واقعه در کنار هم عرض اندام و قدرت نمایی جریان تندرو در کشور را نمایان کرد. این روند باعث شد، این تلقی بین برخی تحلیلگران سیاسی به وجود بیاید که ایده وفاقی که آقای دکتر پزشکیان از آن برکشیده شد و تداوم یافت، منقضی شد. به نظرم باید به این نکته توجه کرد که دستفرمان افراد و جریاناتی که طی هفته اخیر فشار فراوانی را متوجه دولت کردهاند، تغییر نکرده و این نوع مانعتراشیها موضوع جدیدی نیست. جریان رادیکال پایداریچی، چنین اهدافی را از قبل در نظر داشت. وقتی میگویم، قبل، منظورم حتی قبل از پیروزی دکتر پزشکیان و بعد در مراحل استقرار و آغاز به کار دولت همین موانع و تندرویها را در پیش گرفته بودند. اما از اجرای ایدههای خود ناتوان بودند. اینرسی که انتخابات ایجاد کرد و پیروزی که برای پزشکیان با حضور مردم ایجاد شده بود به آنان اجازه نداد که این روند مانعتراشی را دنبال کنند.
اما در جریان انتخاب وزرا، وضعیت به این شکل نبود و جریان پایداریچی عملا در گوشه رینگ قرار گرفته بود. اغلب وزرایی که مجلس این روزها برای آنها چنگ و دندان نشان میدهد، 5ماه قبل با رای بالایی وارد پاستور شده بودند. این دگردیسی و تغییر ناگهانی ناشی از چه عاملی است؟ حدفاصل این 5ماهه چه متغیر مهمی ایجاد شده که چنین تحولاتی را شکل داده است؟
در ماجرای رای اعتماد به وزرا که این روزها زیاد درباره آن صحبت میشود، رادیکالها و افراطیهای مجلس، تغییر رویکردی نداشتند. وزن و رای آنها همانی بود که امروز هم نمایان است. همین آقای همتی در جلسه رای اعتماد اولیه دولت با 90 رای مخالف (از سوی تندروهای پایداری چی) مواجه بود. یعنی برخلاف منتی که بعضا گذاشته میشود تندروهای مجلس با دولت پزشکیان همکاری خاصی نداشتند. آن زمان هم همین خط جاری و ساری بود. تنها تفاوتی که وجود داشت، این بود که آنها نتوانستند قدرت لازم را برای به نتیجه رساندن منویات خود جمع کنند. اگر قرار باشد، این منویات را در یک جمله، خلاصه کنم، نگاه متفاوت با راهبرد مهمی است که رهبری در ابتدای فعالیتهای آقای پزشکیان مطرح کرده و گفتند، «پیروزی دولت، در واقع پیروزی همه ما و پیروزی کشور است.» جریانات تندرو اما این راهبرد کلان را از همان زمان برنتابیده و هر جا که توانستند برای زدن دولت، برای ناکام گذاشتن دولت و...سنگ تمام گذاشتند. این سیر تا به امروز هم ادامه پیدا کرد.
بنابراین به نظرم شما از یک جریان دوم (نواصولگرایان) در طیف اصولگرا صحبت میکنید که در رای اعتماد اولیه به دولت همکاری داشتند اما امروز که تنها 5ماه از عمل دولت میگذرد، رویکرد متفاوتی را در پیش گرفتهاند؟
اتفاقی که امروز در جریان حذف ظریف، استیضاح همتی و همینطور امضای 209 نماینده برای احیای لایحه حجاب رخ داده و همگی در یک فاصله متراکم یک هفتهای رخ داده، آن است که هسته اصلی جریان تندرو توانسته در این مقطع یارگیری کرده و سنبه خود را پر زورتر کند. در واقع جریان پایداری توانست بخشی از طیفهای دیگر جریان راست را با خود همراه سازد.
اما چه اتفاق و رخدادی باعث پر زورتر شدن سنبه تندروها شده است؟چه متغیر ویژهای در عرصه سیاسی کشور رخ داده که تندروها را تا این اندازه جری ساخته است؟
برخی در پاسخ به این پرسش، اینگونه تحلیل میکنند که افتادن همتی و اضافه شدن بر آرای منفی ایشان از 90 رای (در زمان رای اعتماد به کلیت کابینه) تا 182 رای (استیضاح همتی) آن هم فقط طی 5ماه به شرایط اقتصادی کشور و نابه سامانیهای معیشتی مردم باز میگردد. به هر حال افزایش قیمت ارز، گرانی کالاها و ملزومات زندگی مردم و نزول شاخصهای اقتصادی به عنوان یک امر واقع در این پروسه تاثیرگذار بوده است.
اما آیا مقصر گرانی ارز و نوسانات بازارها، تصمیمات همتی و دولت بوده است؟ چه مردم و چه کارشناسان به خوبی میدانند که آبشخور گرانیهای اخیر، جای دیگری است.
چه همتی مقصر باشد و چه نباشد، مطابق این تحلیل زمینهای که تندروها و اعضای جریان پایداری بر بستر آن توانستهاند توجه سایر نمایندگان با رای خاکستری را جلب کنند موضوع نوسانات اقتصادی است. تندروها بر اسب چموش شرایط اجتماعی و اقتصادی و گسترش نارضایتیها سوار شده و فلشها را به سمت همتی متمرکز کرده و جلسه استیضاح را به ضرر دولت ساماندهی کردند. باز هم میگویم این استدلالها تنها یک جنبه تحلیلها است.
آیا واقعا اینگونه بوده ؟ آیا دلیل اصلی استیضاح همتی مشکلات اقتصادی و نوسانات بازارها بوده. روشن است که عوامل فراسرزمینی در این بحران اقتصادی اثرگذار بوده است.
حتی اگر فرض بگیریم که دلیل اصلی استیضاح همتی همین مورد باشد، اصلا نگرانکننده نیست. چرا که به هر حال دولت فارغ از سوءاستفادهای که تندروها ممکن است انجام دهند، با توجه به عهدی که با مردم داشته و وظیفه ذاتی که دارد موظف است سیاستهای اقتصادی خود را با پیوست عدالت محور بودن، دنبال کند. دولت چهاردهم، دولتی است که دولت محرومان است. دولت موظف است حداقل نیازها برای یک زندگی آبرومند را برای اقشار آسیبپذیر و سایر دهکهای فراهم سازد. هم وظیفه ذاتی دولت است و هم اینکه میتواند از این طریق جلوی سوءاستفاده تندروها را بگیرد. اگر تحلیلها اینگونه باشد، شاید نتیجه آن این باشد که دولت باید این آسیبها را پوشانده و در برنامههای اقتصادی و اجتماعی خود قطعا پیوست عدالت را مدنظر قرار دهد تا هم تابآوری جامعه را ارتقا دهد و هم امکان سوءاستفادههای احتمالی را سد کند.
علی رغم همه استدلالهایی که به نقل از برخی جریانات شرح دادید، فکر کنم، خود شما هم میدانید که پشت دلیل اصلی استیضاح همتی، برکناری محترمانه ظریف و... دلایل دیگری نهفته است. بخش دیگر این رویکرد تحلیلی چیست؟
همینطور است. رویکرد دیگر تحلیلها در این راستاست که برخی جریانات که متفق دولت در ابتدای برکشیده شدن دولت بودند در ماجرای رای اعتماد به کابینه و سایر بزنگاهها در کنار دولت قرار گرفتند و دولت با حمایت آنها برنامههای خود را پیش برد. اما گروهی دیگر متفاوت تحلیل میکنند و میگویند با چرخشهایی که در سیاست ایران رخ داده، آن جریانات متفق با دولت هستند که خرج خود را با دولت سوا کرده و دولت را تنها گذاشتهاند. از نظر من با دیتاهایی که من دارم با قطعیت نمیتوان روی این فرضیه فکر کرد و آن را پذیرفت. اگر شواهد و دادههای استنادی بیشتری برای تایید این فرضیه مطرح شوند میتوان آن را قبول کرد. در این صورت دولت با چالشی جدی مواجه شده و باید به صورت استراتژیک به موضوع نگاه کند.
این نگاه متفاوت و بازنگری که معتقدید دولت باید به آن فکر کند، شامل چه مواردی است؟
در این صورت ایده محوری وفاق که مجموعه محوری دولت آقای پزشکیان بر آن بنا شده بود به مخاطره افتاده و باید برای شرایط پساوفاق برنامهریزی کرد. در این صورت است که باید تحلیلهای متفاوتی را طرح کرد و جدیتر به موضوع نگاه کرد. شخصا علیرغم اینکه زمینههای بسیاری برای تایید این تحلیل دارم اما گمان میکنم، هنوز باید صبر کرد و حکمی قاطعانه صادر نکرد تا زمانی که فکتهای بیشتری برای رویکردهای احتمالی در اختیار داشت.
بازار ![]()
-
پنجشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۸:۳۳:۴۶
-
۵ بازديد
-

-
پیام فارس
لینک کوتاه:
https://www.payamefars.ir/Fa/News/934451/