سرمقاله اطلاعات/ خواب ترامپ برای غزه
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام فارس - اطلاعات / «خواب ترامپ برای غزه» عنوان یادداشت روز در روزنامه اطلاعات به قلم جمیله کدیور است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
پس از گرینلند، خلیج مکزیک، کانادا و کانال پاناما، دونالد ترامپ، رئیس جمهوری معامله گر آمریکا به بزرگترین «زندان رو باز جهان» که با کمک میلیاردها دلار تسلیحات آمریکایی به تلی از آوار تبدیل شده، چشم دوخته است. اعلام تصرف، مالکیت و کنترل غزه حلقه ای جدید از مجموعه تصمیمات و تهدیدهای توسعه طلبانه ترامپ است که موجی از نگرانی و مخالفت برانگیخته است.
مدت کوتاهی پس از آغاز جنگ اسرائیل علیه غزه در 7اکتبر 2023، فلسطینیان نگران آن بودند که هدف نهایی نتانیاهو، غیرقابلسکونت کردن غزه برای وادار کردن فلسطینیان به ترک سرزمین خود باشد و اسرائیل طرح خود را برای پاکسازی قومی فلسطینیان نه فقط در غزه، بلکه در کرانه باختری و در نهایت، نسبت به فلسطینیان ساکن فلسطین تاریخی که در سال 1948اشغال شده است، اجرا کند. سند 10صفحهای اکتبر 2023وزارت اطلاعات اسرائیل که در آن پیشنهاد انتقال اجباری فلسطینیها از غزه به شبهجزیره سینا ارائه شده بود، به نگرانی ها دامن زد و وزرای افراطی راستگرای اسرائیل که پیشتر نیز حمایت خود را از شهرکسازی و اسکان مجدد در غزه اعلام کرده بودند، آشکارا از لزوم بازپسگیری این منطقه، سخن گفتند. اکنون به نظر میرسد که ترامپ که وامدار حمایت های مالی مسیحیان انگلیکن طرفدار صهیونیسم مذهبی در انتخابات آمریکا ست، در حال ادای دین خود به جریان راست افراطی صهیونیسم مذهبی است.
در حالی که برای بسیاری مواضع ترامپ پیرامون غزه غیرمنتظره بود، اما با توجه به شخصیت، اظهارات و اقدامات قبلی وی، چنین مواضعی چندان هم دور از انتظار نبود. این که یک میلیاردر حوزه املاک، جهان را با دیدی منفعت طلبانه، زمین معامله ببیند و از فرصت های تجاری پرسود در منطقه زیبای ساحلی که توسط ارتش اسرائیل با کمک های سخاوتمندانه بایدن، با خاک یکسان شده است، نگذرد و به تکمیل کاری که سلف او آغاز کرد بپردازد، به هیچ وجه عجیب نیست. ترامپ پیش از این در روز تحلیف در 20ژانویه در مورد نوار غزه گفته بود: «میدانید، غزه جای جالبی است؛ موقعیتی فوقالعاده دارد، کنار دریا ست و بهترین آبوهوا را دارد. همه چیز عالی است. میتوان کارهای زیبایی با آن انجام داد. غزه واقعاً باید به یک روش متفاوت بازسازی شود.» وقتی یکی از خبرنگاران پرسیده بود، آیا در بازسازی غزه کمک خواهد کرد؟ پاسخ داد: «شاید.»
ترامپ در 21ژانویه ودر یک فرمان اجرایی، فرمان جو بایدن را که به تحریم شهرکنشینان افراطی صهیونیست پرداخته بود، لغو کرد.
![]()
سپس در 26ژانویه با تاکید بر اینکه فلسطینی ها «جایگزینی» جز خروج از غزه ندارند، اظهار داشت که مایل است «اردن، مصر و سایر کشورهای عربی شمار بیشتری از آوارگان فلسطینی از نوار غزه را بپذیرند، به طوری که امکان تخلیه بخش بزرگی از جمعیت منطقه فراهم شود و بتوان غزه را کاملاً پاکسازی کرد» و از نو ساخت. او همچنین اعلام کرد که ممنوعیتی که دولت قبلی در ارسال بمبهای 2000پوندی به اسرائیل اعمال کرده بود را لغو کرده است.
جرد کوشنر، داماد ترامپ یک سال قبل ضمن صحبت از «زمینهای ساحلی» غزه گفته بود که این منطقه میتواند «ارزش اقتصادی بسیار بالایی» داشته باشد. او ضمن پیشنهاد اینکه اسرائیل باید جمعیت فلسطینی را از غزه خارج و نوار را پاکسازی کند، گفته بود: «می توان جمعیت را به مصر یا صحرای نقب در جنوب اسرائیل منتقل کرد.» ترامپ در سخنان خود، برخی گفته های کوشنر را تکرار کرد.
ترامپ در 4فوریه وعده داد غزه را بازسازی و به «ریویرای خاورمیانه» تبدیل کند. او گفت :«نزدیک به دو میلیون فلسطینیساکن غزه باید به طور دائمی از این منطقه به خارج منتقل شوند تا آمریکا بتواند مالکیت غزه را بر عهده بگیرد و آن را تبدیل به منطقه ساحلی تفریحی (ریویرای خاورمیانه) کند.» او درمورد مقصد فلسطینیان هم گفت: «فکر میکنم آنها باید یک تکه خاک خوب، تازه و زیبا داشته باشند و از برخی درخواست خواهیم کرد که پول ساخت آن را فراهم کنند و آن را زیبا کنند و قابل سکونت و لذتبخش کنند. فکر میکنم این خیلی بهتر از برگشتن به غزه است که تجربه دههها و دههها مرگ را پشت سر گذاشته است.» او با اشاره به اینکه «همه مردمان جهان در آن زندگی خواهند کرد» فلسطینیان را مستثنی کرد و گفت: «فلسطینی ها نباید به غزه بازگردند. اگر بازگردند، شرایط مانند گذشته خواهد بود.»
او مجدد مصر، اردن یا کشورهای دیگر را سرزمین مورد نظر معرفی کرد و در پاسخ یک خبرنگار که از او پرسید آیا این به معنی جابجایی اجباری (پاکسازی قومی) مردم از غزه نیست؟ گفت :«اگر اهالی غزه فرصت ترک آنجا را داشته باشند، با اشتیاق چنین میکنند.»
در حالی که تشکیلات خودگردان، حماس، جهاد اسلامی فلسطین و ساکنان غزه این طرح را به شدت رد کرده اند، به نظر میرسد ترامپ مطمئن است که فلسطینی ها غزه را ترک می کنند؛ اما شواهد حاکی از آن است که اکثریت قریب به اتفاق فلسطینی ها تمایلی به ترک غزه ندارند. 77سال تجربه تاریخی غم انگیز، درس مهمی به همه فلسطینی ها داده است که اگر سرزمین خود را ترک کنند، هرگز اجازه بازگشت نخواهند داشت. شاهد این مدعا بازگشت فوری بیش از 500هزار فلسطینی که در طول جنگ به جنوب آواره شده بودند، به شمال غزه است که گویی ترامپ این جمعیت عظیم و امیدوار را ندیده است! به علاوه اگر ساکنان غزهمجبور به نقل مکان شوند، ترجیح می دهند به
خانه های خود در 500شهر و روستا در سرزمین های اشغالی سال 1948یا اسرائیل امروزی بروند که از آنجا خود یا خانواده هایشان بیرون رانده شدند.
به علاوه، مصر و اردن هم با هرگونه تلاش برای جابجایی اجباری
فلسطینی ها مخالفند. این دو کشور قبلاً طرح های مشابه را به دلیل تأثیر مستقیم بر امنیت و ثبات داخلی خود رد کرده بودند. اردن به جز نگرانی امنیتی و سیاسی، نگرانی موجودیتی نیز دارد. مصر، اردن، قطر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، تشکیلات خودگردان فلسطین و اتحادیه عرب هم در اول فوریه در بیانیه مشترکی «با [هر گونه تلاش] برای به خطر انداختن حقوق مسلم فلسطینیان، چه از طریق فعالیت های شهرکسازی، یا تخلیه یا الحاق زمین یا از طریق تخلیه زمین از صاحبان آن» مخالفت کردند؛ولی به نظر می رسد ترامپ مطمئن است به رغم مواضع مخالف مصر و اردن و بیانیه مشترک اعراب، کشورهای مصر و اردن فلسطینیهای آواره را میپذیرند. به گفته او « آنها این کار را خواهند کرد.» و اگر نپذیرند؟ مطمئن است که
می تواند با ابزارهایی که در اختیار دارد، نظر آنها را تغییر دهد. انتقال دو میلیون فلسطینی به مصر و اردن، میتواند موجب تغییرات مهمی شود. آیا ترامپ معامله گر محاسبه سود و زیان مالکیت غزه و اخراج اهل آن، مقابل از دست دادن مصر و اردن را کرده است؟
گفته می شود استراتژی ترامپ برای چانه زنی «اول ضربه بزن، سپس مذاکره کن» است و در مذاکره هم فقط به قانون «فشار حداکثری» پایبند است! این استراتژی را هم در دور اول ریاست جمهوری او مشاهده کردیم و هم در یک ماهی که از دور دوم ریاست جمهوری او گذشته و آخرین اقدامش تحریم دیوان بین المللی کیفری بود.
طرح ترامپ برای کوچاندن اجباری فلسطینیان ساکن نوار غزه به مصر و اردن، واکنش های گسترده ای برانگیخته است. این طرح، نه فقط تهدید فلسطینیان غزه ، بلکه بخشی از طرح بزرگتری است که بعد از آواره کردن مردم غزه، سراغ کرانه باختری و سرزمین های اشغالی سال 1948خواهد رفت و کشورهای دیگر منطقه نیز از ترکش های این پروژه بی نصیب نخواهند بود.
تاریخ 77ساله اشغال فلسطین شاهد تلاش های متعدد اسرائیل با کمک و پشتیبانی حامیان غربی برای اخراج یا کوچاندن فلسطینیان به بهانه های امنیتی به خارج از سرزمین خود برای ایجاد تغییرات جمعیتی و تامین منافع استراتژیک خود بوده است. در جریان جنگ اخیر غزه، تلاش های اسرائیل برای کوچاندن فلسطبنبان تشدید شد. اسرائیل به بمباران شدید متوسل شد تا مردم را مجبور به ترک منطقه خود و حرکت به سمت جنوب کند.
تلاش های اسرائیل برای اخراج فلسطینیان، علیرغم شدت بالای خشونت به دلیل مقاومت فلسطینی ها و اصرار بر حفظ سرزمینشان موفق نبود.
طرح ترامپ ناقض اصول مختلف قوانین بینالمللی است. جابجایی اجباری فلسطینی ها هم مصداق پاکسازی قومی و هم ادامه رفتار نسل کشی است.
طرح ترامپ در راستای اهداف اسرائیل برای اخراج فلسطینی ها و بخشی از تلاشهای گستردهتر برای از بین بردن حق قانونی فلسطینیها به منظور تعیین سرنوشت، از مصادیق بارز «پاکسازی قومی» و جنایت جنگی است. باریکه غزه توسط سازمان ملل متحد و دیوان بین المللی دادگستری، به عنوان بخشی از سرزمین های فلسطینی تحت اشغال نظامی اسرائیل به رسمیت شناخته شده است. حقوق بین الملل تصرف قلمرو با زور را که به عنوان یک اقدام تجاوزکارانه تعریف می شود، ممنوع می کند. در بند 4مادهٔ 2منشور ملل متحد آمده است: «اعضای سازمان ملل متحد در روابط بینالمللی خود از تهدید یا توسل به زور علیه تمامیت ارضی، استقلال سیاسی هر کشور یا هر گونه رفتاری که با اهداف ملل متحد مطابقت ندارد خودداری خواهند کرد.»
حق تعیین سرنوشت یک حق بشری پایه و اساس سایر حقوق بشری است و همه کشورها باید به آن احترام بگذارند و از آن حمایت کنند. همچنین، قطعنامه های سازمان ملل مانند 242 (1967) و 194 (1948) با تصاحب اراضی با زور مخالف است و بر تضمین حق بازگشت آوارگان فلسطینی فلسطین تاکید می کند.
به علاوه آواره کردن فلسطینی ها نقض آشکار قوانین بین المللی است. ماده 49کنوانسیون چهارم ژنو (1949) انتقال یا اخراج اجباری جمعیت از سرزمینهای اشغالی را ممنوع و ماده 147همین کنوانسیون آوارگی اجباری را جنایت جنگی توصیف میکند. اساسنامه دادگاه کیفری بینالمللی رم (1998) نیز جابجایی غیرقانونی را جرم و جابجایی اجباری که به صورت گسترده یا سیستماتیک رخ دهد، را جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت میداند. بر اساس تعریف کنوانسیون نسل کشی،«اعمالی که به قصد نابودی کلی یا جزئی یک گروه ملی، قومی، نژادی یا مذهبی انجام می شود»، نسل کشی و طبق کنوانسیون پیشگیری و مجازات جنایت نسلکشی (1948)، یک جنایت جنگی محسوب می شود.
با توجه به موارد فوق:
یکم.تسلط آمریکا بر غزه نه فقط مانع تحقق منافع آمریکا در منطقه میشود، بلکه در تضاد با اصل «آمریکا اول» است و مخالفت های داخلی آمریکا را گسترده تر می کند، بر اعتراضات ضدآمریکایی در جهان و منطقه می افزاید و به تقویت بیشتر مقاومت می انجامد.
دوم.این طرح بدون موافقت و مشارکت کشورهای عربی امکانپذیر نیست، بنابراین بر
می گردیم به موضوع «اول ضربه بزن و بعد مذاکره کن». این سئوال مطرح می شود که پشت پرده این طرح جنجالی چیست؟ در دنیایی که بر آن قانون جنگل حاکم است، این طرح ابزار چانه زنی برای رسیدن به کدام هدف ترامپ است؟
سوم.عملی شدن این طرح شانس ترامپ را برای دستیابی به اهدافی مانند عادی سازی روابط عربستان و اسرائیل از بین می برد. محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی بارها تأکید کرده است که چنین توافقی در صورتی امکانپذیر خواهد بود که یک دولت فلسطینی مستقل شامل کرانه باختری و نوار غزه تشکیل شود.
چهارم. آواره کردن فلسطینی ها با هر هدفی اعم از تبدیل این سرزمین به شهرکی کاملاً اسرائیلی یا پروژه ای آمریکایی برای تفریح، راهحل تشکیل کشور مستقل فلسطنی را قریب به محال میکند.
پنجم.ترامپ چندین مرتبه گفت درباره چشمانداز بلندمدت آتشبس غزه «اطمینان ندارد». با این طرح، او نه فقط مرحله سوم را که شامل بازسازی و بازگرداندن همه اجساد و عقب نشینی کامل نیروهای اسرائیلی از غزه است، یکجانبه لغو کرده است ، بلکه دورنمای روشنی از مرحله دوم نیست. ویتکاف نماینده ترامپ گفت : «در حالی که دولت درباره مرحله دوم «امیدوار» بود، مرحله سوم از میز خارج شد.» این طرح جایگزین مرحله دوم و سوم طرح آتش بس شده است؟
ششم.ترامپ معنی وطن را نمی داند؛ اگر می دانست، متوجه می شد غزه املاک و مستغلات برای فروش نیست. غزه بخشی از فلسطین است. غزه، غزه است.
-
شنبه ۲۰ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۹:۰۷
-
۶ بازديد
-
![](/images/komen.png)
-
پیام فارس
لینک کوتاه:
https://www.payamefars.ir/Fa/News/922889/