خودفریبی نکنید! FATF ذاتاً بحثی سیاسی است نه فنی
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام فارس - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
روزنامه ایران میگوید باید از بحث FATF سیاستزدایی، و بحث کارشناسی مستند درباره آن انجام شود.
این روزنامه نوشت: «مخالفان و موافقان FATF مسیری را دنبال میکنند که در آن از سیاستگذاری شواهدمحور خبری نیست. درست از وقتی که اولین اخبار بررسی دوباره FATF منتشر شد، دوقطبیسازی هم شروع شد. یک جریان سیاسی و رسانهای تلاش میکند FATF را به حوزههای ایدئولوژیک و ارزشهای کلان و مقدس مرتبط کند و آن را با مفاهیمی چون وادادگی نسبت به دشمن، غربزدگی، تسلیم مقابل دشمنان و مانند اینها تفسیر کند. گروه مقابل تلاش میکند در همین چارچوب، اما با ادبیاتی متضاد و متفاوت از FATF دفاع کند. این دوقطبیسازی سیاسی و انتقال FATF از حوزه فنی و سیاستگذارانه به حوزه پرتنش سیاسی در دوره قبل هم رخ داد. در 10 سال گذشته مخالفان FATF همان حرفهایی را زدند که امروز میزنند. مثلاً میگویند پیوستن به FATF باعث دسترسی دشمن به اطلاعات اقتصادی ما یا محور مقاومت میشود، یا که FATF به معنی عقبنشینی از ارزشها و دست شستن از استقلال اقتصادی است. طرف مقابل هم در همین قالب با ادبیات متضاد به آن پاسخ داده است. نتیجه این رویکرد بسته ماندن گره FATF، دوقطبیشدن حول موافق و مخالف و ایجاد نگرانی در سیاستگذار است. زیرا در این شرایط دوقطبی حاد و سیاسیشدن سیاستگذاری فنی، با هر تصمیم سیاستگذار عدهای او را به خیانت متهم میکنند، عده دیگر هم به وادادگی. نتیجه، تنزل جایگاه نهاد تصمیمگیر است که باید براساس تشخیص مصلحت نظام تصمیم بگیرد.
امروز فراتر از اینکه FATF تصویب شود یا نه، مسئله این است که دوقطبیسازی و داغکردن تنور سیاسی درباره یک مسئله فنی، باعث قفلشدن نظام تصمیمسازی میشود. مطلقاً نمیتوان انتظار داشت که از دل این رویکردها یک راهحل استخراج شود. این برخورد با FATF که به معنای قطبیسازی جامعه و تلاش برای ایجاد تاثیرات منفی بر سیاستگذار است، یک بازی سیاسی باخت- باخت است. چون اگر FATF تصویب شود، یک عده احساس برد میکنند و دیگران احساس باخت و اگر تصویب نشود، باز هم عدهای احساس پیروزی میکنند و عده دیگر شکست.
راهحل دولت چهاردهم که با عنوان «وفاق ملی» شناخته میشود، مخالف این بازی برد-باخت است. در رویکرد دولت چهاردهم بازی سیاسی برد- برد است. تصویب یک طرح یا اجرای یک قانون، به معنای پیروزی و شکست و انزوای طرف مقابل نیست. هر موضوعی، یک مسئله ملی و مربوط به همه ایرانیان است و هر برد و باختی، برد و باخت ملی است. راهحل و مسیر دستیابی به یک سیاست برد- برد روشن است: سخن گفتن و استدلال کردن بر پایه شواهد و یافتههای علمی. اگر نهادهای دخیل و مسئول، مانند وزارتخانههای اطلاعات و اقتصاد یا بانک مرکزی و بانکهای مرتبط با نظام بانکی جهان شواهدی ارائه دادند که پیوستن به FATF را ضروری میداند، باید به آن تمکین کرد. اگر همین حالا بانکهای چین به بهانه FATF به دانشجویان و اساتید ایرانی خدمات نمیدهند، باید نظرات آنان در مجمع تشخیص مصلحت نظام شنیده شود. در این صورت دیگر نیازی به توسل جستن به بازیهای دوقطبی گذشته نیست. زیرا این یک بحث فنی و مرتبط با مصالح کشور است که نباید با فضاسازیهای سیاسی آن را تحتالشعاع قرار داد».
درباره تحلیل روزنامه دولت گفتنی است که پنهانکاری، دور زدن مجلس، و سپس سیاسیکردن بحث و برچسبزنی و دوقطبیسازی، اتفاقاً کارویژه اصلی برخی حامیان FATF بوده است. واقعیت این است که دولت روحانی در موضوع همکاری و سپردن تعهد برای اجرای برنامه اقدام FATF، پنهانکاری پیشه کرد و در حالی که قبول تعهدات خارجی مشروط به بررسی و تصویب مجلس شورای اسلامی است، اقدام به دور زدن مجلس کرد. ماجرا هنگامی لو رفت که از یکسو (پس از اجرای پنهانی 37 بند از 41 بند برنامه اقدام) FATF از ایران خواست چهار بند دیگر را به تصویب مجلس برساند و تعهد را قانونی کند! از سوی دیگر با اجرای خردهفرمایشات پایانناپذیر FATF (بخوانید آمریکا و انگلیس و فرانسه و...)، تدریجاً به برخی بانکها بخشنامه شد که با افراد مورد تحریم شورای امنیت سازمان ملل و همچنین وزارت خارجه و خزانهداری آمریکا همکاری نکنند!
روزنامه ایران چگونه میتواند ادعا کند روندی چنین منحوس و شرمآور، رفتاری فنی و کارشناسی و نه سیاسی بوده و ربطی به آرمانها و ارزشها ندارد؟!
ثانیاً FATF تعهد پشت قباله برجام است، بیآنکه قبلاً با مردم در میان گذاشته شده باشد! پس از آن که معلوم شد برجام به بنبست خورده و در دستانداز افتاده است، حضرات دولت وقت ادعا کردند برای اینکه تحریمها برداشته شود، باید با FATF هم همکاری بکنیم و این علاوه بر توقعات پایانناپذیر غرب در قالب پذیرش توافق آب و هوائی پاریس (کاهش مصرف سوخت فسیلی در نیروگاهها) و همچنین زیادهخواهیهای بعدی درباره مهار برنامه دفاع موشکی و اقتدار منطقهای ایران بود. روزنامه دولت چگونه میتواند خود را به ندیدن و نفهمیدن این واقعیت مهم بزند و FATF را موضوعی فنی مستقل و محدود وانمود کند.
ثالثاً اگر موضوع FATF یک بحث کاملاً فنی و حقوقی- و نه سیاستزده و ابزاری- است، چگونه است که بزرگترین دولتهای متولی پولشویی و تامین مالی تروریسم در دنیا، حاکمان بر FATF و مصون از مجازاتهای تحریم آن هستند و هرگز در فهرست اقدامات مقابلهای قرار نمیگیرند؟ چه اصراری هست که واقعیتهای انکارناپذیر درباره FATF فهمیده نشود؟ چرا FATF، آمریکا را به خاطر تامین تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی و رژیم صهیونیستی را به خاطر جنایات گسترده تحت تعقیب قرار نمیدهد بلکه تحت نفوذ همین رژیمهاست؟ چرا FATF از دیدن حضور نماینده ترامپ در نشست گروهک تروریستی منافقین که متهم به پولشویی هم هست، نابیناست؟!
و نهایتاً اینکه چرا در مقابل تعهدات نقد به FATF و خسارتهای اقتصادی و امنیتی ناشی از آن، نه مقامات دولت روحانی و نه مقامات دولت فعلی حاضر نیستند تضمین بدهند که در صورت پذیرش دو کنوانسیون باقی مانده، تحریمها لغو خواهد شد؟ جز این است که یقین دارند تحریمها دو برابر شده در چرخه معیوب برجام، با این همکاری برداشته نخواهد شد؟ بنابراین دقیقاً از کدام شاهد و سند درباره دفاع از همکاری با FATF حرف میزنند؟
-
پنجشنبه ۲۷ دي ۱۴۰۳ - ۱۱:۴۸:۳۸
-
۶ بازديد
-
-
پیام فارس
لینک کوتاه:
https://www.payamefars.ir/Fa/News/902956/