سرمقاله خراسان/ بایستههای مذاکره
مقالات
بزرگنمايي:
پیام فارس - خراسان / «بایستههای مذاکره» عنوان یادداشت روز در روزنامه خراسان به قلم رحمان قهرمان پور است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
مذاکرات هستهای ایران و کشورهای غربی پس از دو سال توقف، مجدد روز جمعه در ژنو شروع میشود و "مجید تختروانچی" ریاست تیم مذاکرهکننده ایران را بر عهده دارد. در این میان اما سوال مهمی که باید به آن پاسخ داد این است که «بایسته های یک مذاکره مطلوب» چیست؟پیش از آنکه به این سوال پاسخ دهیم باید یک مقدمه کلیدی را متذکر شد و آن اینکه اساسا مذاکره های سیاسی و امنیتی اصولا تفاوت های جدی و بنیادی با مذاکرات تجاری دارند. مذاکرات تجاری عموما ساده تر و دریک بازه ی محدودتری صورت میگیرند و مذاکره کنندگان عموما دنبال منافع شخصی یا منافع شرکت های خودشان هستند. اما مذاکرات سیاسی و امنیتی برای تامین منافع جمع کثیری از مردم یا در واقع یک ملت هست. بنا بر این مذاکره کنندگان سیاسی بیش از آنکه به دنبال منافع شخصی، گروهی یا شرکتی باشند باید به دنبال منافع عمومی و جمعی باشند و بتوانند این منافع را تامین کنند زیرا آثار زیانبار ناشی از شکست در مذاکرات سیاسی به مراتب وسیع تر و ماندگارتر است. کما اینکه در خود کشور ما افراد وقتی می خواهند تاریخ ناگوار گذشته را به یاد بیاورند و به عنوان درس عبرت استفاده کنند به مذاکرات سیاسی شکست خورده ای که منجر به معاهدات ناخوشایند شده اشاره میکنند. اما یک مذاکره خوب سیاسی می بایست چند ویژگی داشته باشد. نخست این که مذاکره کنندگان باید دارای یک استراتژی روشن و مشخصی برای مذاکره کردن باشند. به عبارت دیگر آن ها باید بدانند که مذاکره را چگونه شروع کنند، چه خواست هایی را ابتدا مطرح کنند، بر روی کدام خط قرمز خودشان پافشاری کنند، چه زمانی عقب نشینی تاکتیکی انجام دهند و در نهایت چگونه بتوانند مسیر مذاکره را طوری پیش ببرند که مطلوب آن ها باشد یا حداقل این که منجر به زیان دیدن آن ها نشود. دوم این که زمان ورود به مذاکرات بسیار تعیین کننده است طبیعتا رقیب از وضعیت کسی که می خواهد وارد مذاکره شود خبر دارد و می داند که آیا او از موضع قدرت وارد مذاکره شده است یا به خاطر ضعفی که دارد مذاکره را پذیرفته است. بنا بر این تعیین زمان ورود به مذاکره سیاسی بسیار تعیین کننده است. مذاکره کننده نباید زمانی وارد مذاکره شود که این باور عمومی وجود داشته باشد که از موضع ضعف وارد مذاکرات شده؛ همین طور اگر برداشت رقیب این باشد که او از موضع ضعف وارد مذاکره شده است. در این صورت طبیعی است که مذاکره کننده نمی تواند استراژی مطلوب خود را پیاده کند و امتیازاتی را که می خواهد بگیرد. سوم توجه به ماهیت پویا و در حال تغییر مذاکره است که ایجاب می کند مذاکره کنندگان پشت سر هم و مرتب ارزیابی روشنی از روند مذاکرات و تاکتیک های مورد استفاده حریف و میزان پیشرفت استراتژی خود داشته باشند. این بدان معناست که مذاکره کنندگان بعد از پایان هر دور مذاکره باید صحنه مذاکره، حرفهای رد و بدل شده و تکنیک های استفاده شده را به دقت بررسی و تجزیه و تحلیل کنند و برای مذاکره بعدی آماده شوند و بدانند که در مذاکره بعدی چگونه باید رفتار کنند. حمایت افکار عمومی از نفس مذاکره و نیز مذاکره کنندگان مسئله چهارمی است که باید به آن توجه شود. اگر افکار عمومی بر این باور باشند که مذاکره کنندگان صلاحیت و توانایی لازم را ندارند یا نیت آن ها حزبی - جناحی است در این صورت این امر می تواند بر عملکرد آنها تاثیر منفی بگذارد. از طرف دیگر توانایی شخصی و لیاقت و شایستگی مذاکره کنندگان نیز مهم است. اگر کسانی که مذاکره می کنند فاقد مهارت های فنی و تخصصی لازم باشند در آن صورت ممکن است نتوانند در طول مذاکره موفق باشند یا بتوانند تاکتیک های حریف را شناسایی کنند لذا حمایت افکار عمومی یک سرمایه مهم برای مذاکره کنندگان در اغلب کشور هاست. زمانی که آن ها بدانند مورد حمایت مردم خود هستند و همه تلاش و توان و مهارت خود را به کار می گیرند تا بتوانند بیشترین امتیاز را بگیرند. اما در صورتی که بدانند افکار عمومی آن ها را پشتیبانی نمیکنند انگیزه لازم را برای انجام مذاکرات قوی تر نخواهند داشت. نکته پنجم و نهایی به ضرورت اجماع سیاسی در داخل بر می گردد. اگر مذاکره کنندگان بدون ایجاد اجماع سیاسی حداقلی در داخل وارد مذاکره شوند طبیعتا در روند در مذاکرات مورد حمایت بازیگران سیاسی و جریانهای سیاسی نخواهند بود و این می تواند مشروعیت و کارآمدی مذاکرات آن ها را زیر سوال ببرد. تجربه نشان داده است که وقتی مذاکره مورد حمایت داخلی جریانهای سیاسی نباشد و درباره ضرورت آن اجماع نظر وجود نداشته باشد میتواند به سرعت به یک موضوع مورد مناقشه و نقطه اختلاف در سیاسی داخلی تبدیل شود . درصورتی که مذاکرات و محتوای آن به یک مسئله داخلی سیاسی مناقشه بر انگیز تبدیل شود احتیاط و محافظه کاری مذاکره کنندگان بیشتر میشود و آن ها نمیتوانند تاکتیک ها و روش های جسورانه برای گرفتن امتیاز از حریف به کار بگیرند. بنابراین خیلی مهم است مذاکره کنندگان با پشتوانه اجماع سیاسی در داخل وارد مذاکرات شوند و بتوانند از این پشتوانه مهم سیاسی در میز مذاکره استفاده کنند و شرایط را به نفع خود تغییر دهند.
-
چهارشنبه ۷ آذر ۱۴۰۳ - ۰۸:۱۹:۴۸
-
۹ بازديد
-
-
پیام فارس
لینک کوتاه:
https://www.payamefars.ir/Fa/News/883434/