هشت اکتبر؛ نفر بعدی نتانیاهو است؟
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام فارس - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
پسلرزههای شکست 7 اکتبر، بعد از پذیرش آتشبس در سرزمینهای اشغالی، تازه شروع شده است. بعد از استعفای بنگویر، رهبر حزب قدرت یهودی و خروج اعضای حزب او از کابینه، چند نفر از فرماندهان نظامی و اطلاعاتی ارتش رژیم از جمله رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل و فرمانده واحد جنوب استعفا دادند و احتمال استعفای رئیس شاباک هم وجود دارد. بخشی از این استعفاها به خاطر شکستی است که ارتش در 7 اکتبر متحمل شده و بخشی دیگر نیز به خاطر نارضایتی از پذیرش آتشبس. دومینوی استعفاها و پس از آن تشکیل کمیته تحقیق و بررسی 7 اکتبر، احتمالاً به دردسرهای نتانیاهو اضافه خواهد کرد و دولت او را تا آستانه فروپاشی خواهد برد. برای بررسی وضعیت کابینه نتانیاهو بعد از پذیرش آتشبس با منصور براتی، کارشناس مسائل رژیمصهیونیستی گفتوگو کردیم که در ادامه مشروح آن را از نظر میگذرانید.
استعفاهایی که در این چند روز در کابینه و در میان فرماندهان نظامی رخ داده را میتوان اولین پسلرزههای اسرائیل بعد از پذیرش آتشبس دانست؟
استعفاها، بهخصوص در بخش امنیتی و نظامی نتیجه 7 اکتبر و طوفان الاقصی است. استعفای مقامات سیاسی و نارضایتی که آنها در سطح سیاسی ابراز میکنند، مثل استعفای ایتامار بنگویر و خروجش از کابینه به همراه همحزبیهای خود که در مجموع 6 نفر میشدند را باید به حساب آتشبس بگذاریم، چون بنگویر مخالف آتشبس بود اما ارتش اسرائیل، شاباک و موساد همگی با آتشبس مخالفت ندارند بلکه خود رهبران شاباک و موساد برای برقراری آتشبس مذاکره کردند، رونن بار و دیود بارنو، چند دور مذاکره داشتند و تأکید داشتند که مذاکرات باید به نتیجه برسد. در خصوص اینکه چرا این استعفاها رخ داد، میتوان گفت دستگاههای نظامی و امنیتی اسرائیل در 7 اکتبر نتوانستند دو کار مهم را انجام دهند؛ نتوانستند حمله حماس و حمله به این بزرگی را پیشبینی کنند، علاوه براین وقتی حمله شروع شد، نتوانستند در ساعتهای اول حمله آن را خنثی کنند. در اسرائیل زمانی که یک مشکل امنیتی و نظامی به وجود میآید که دستگاههای نظامی، امنیتی نتوانند جلوی آنها را بگیرند و از آنجا که به بحران امنیت حساسند و اگر خلأ و بحران امنیت جدی شود و اساس و موجودیت اسرائیل به خطر بیفتد زمانی که اتفاقاتی امنیتی در اسرائیل رخ میدهد آن مسئولان بهشدت زیرسؤال میروند و خودشان استعفا میدهند. هرتزی هالوی، فرمانده کل ارتش همان روزهای اول جنگ و تقریباً هفته اول اعلام کرد وقتی جنگ تمام شود از مقام خود استعفا خواهد داد و گفت که در انجام وظیفه شکست خوردم و کنارهگیری خواهم کرد. فرمانده اطلاعات ارتش نیز فردی بود به نام «آهارون هالیوا»، که او هم در همان موقع و از آنجا که دستگاه اطلاعات ارتش کاملاً مرتبط با پیشبینی حملاتی بود که علیه اسرائیل انجام میشود(شاباک و شینبت که سرویس امنیت داخلی اسرائیل به شمار میرود و آنها غزه و کرانه باختری را جزء حیطه امنیتی داخلی حساب میکنند.) رئیس شاباک هم اعلام کرد، بعد از پایان جنگ استعفا خواهد داد، به جز هرتزی هالوی، در این مدت چند نفر دیگر از فرماندهان ارتش هم استعفا کردند. فرماندهی جنوبی ارتش اسرائیل هم استعفا کرده است. بنابراین استعفاهای مقامات نظامی و امنیتی به دلیل شکست اسرائیل در 7 اکتبر رخ داده است و از این طریق به آتشبس ارتباط پیدا میکند که جنگ تمام شده است؛ چرا که آنها اعلام کرده بودند که بعد از جنگ کنارهگیری خواهند کرد.
شرایط داخلی اسرائیل و کابینه، بعد از پذیرش آتشبس، در چه وضعیتی قرار دارد؟
تا قبل از استعفای بنگویر، رهبر حزب قدرت یهودی که 6 کرسی در پارلمان اسرائیل داشت، شمار کرسیهای ائتلاف حاکم، 68 کرسی بود، در مقابل اپوزیسیون 52 کرسی داشت، یعنی اختلاف 18 کرسی بین دو طرف حاکم بود. در این موقعیت قدرت اپوزیسیون در چانهزنیهای سیاسی کم است و ثبات ائتلاف حاکم بسیار زیاد است به این خاطر که فاصله بسیار کم است، حتی اگر 10 نفر از ائتلاف حاکم حضور پیدا نکنند همچنان اپوزیسیون، 52 رأی بیشتر ندارد و با 58 رأی در مقابل پیروز میشد. اما با خروج بنگویر از کابینه بهخاطر نارضایتی از آتشبس، با کم شدن 6 کرسی مربوط به این حزب، شمار اعضای ائتلاف کم شده و به 62 رسیده و اپوزیسیون به 58 رسیده است، البته بنگویر اعلام کرده از بیرون همسو با کابینه رأی میدهد بااین حال از آنجا که بنگویر آدم غیرقابل پیشبینی جنجالی و کلهشقی است باید ببینیم چنین اتفاقی واقعاً رخ خواهد داد یا خیر. نیروهای اپوزیسیون عموماً با بنگویر ارتباط خوبی ندارند و راست افراطی را بخشی از مشکل اسرائیل میدانند نه راهحل، میگویند آنها شهرکسازی میکنند و امکان صلح کاملاً از بین میرود. به همین خاطر اپوزیسیون احتمالاً نمیتوانند همکاری علیه کابینه با بنگویر انجام دهند. البته باید در نظر بگیریم که خروج بنگویر یا یکی دیگر از احزاب، یا خروج سه نماینده باعث فروپاشی او خواهد شد و از حاشیه امنیتی که قبل از استعفای بنگویر داشت در حال دور شدن است و دور هم شده است. بنابراین باید توجه کنیم میزان ثبات سیاسی کابینه نتانیاهو بهشدت کاهش پیدا کرده است. اگر در این شرایط احزاب اپوزیسیون بتوانند، «گیدعون صعر» را که عضو حزب جدید است و پیش از این عضو حزب لیکود بوده و بیرون آمده است (در دوسه ماه اخیر وارد ائتلاف شد و الان وزیر خارجه است.) را راضی کنند که از کابینه بیرون بیاید _که احتمالش کم است اما چون با نیروهای اپوزیسیون نزدیک است و با آنها در ائتلاف بوده است، این احتمال را نمیتوان، نادیده گرفت. حامیان کابینه به 59 نفر میرسد و تعداد اپوزیسیون به بالای 60 نفر میرسد و اگر بنگویر را در نظر نگیریم، از 52 به 56 میرسد و برای حفظ ائتلاف نیاز به اکثریتی 61 نفری دارند. اسموتریچ دیگر فردی است که از جناح راست افراطی در کابینه حضور دارد و اعلام کرده که اگر اسرائیل به جنگ بازنگردد، از کابینه خارج میشود، او هم 7 کرسی در کنست دارد و اگر از کابینه خارج شود کابینه به مشکل خواهد خورد و منجر به فروپاشی میشود. اسرائیل باید در پایان 42 روز دوم، پایان رسمی جنگ را اعلام کند و اگر بخواهد به آن پایبند باشد که در دوره ترامپ هم مشکل بیشتری دارد چون ترامپ مایل است توافقها باقی بماند و جنگ تمام شود، باید دید نتانیاهو چطور میخواهد این تضاد را حل کند، یا اسموتریچ را راضی کند که نخواهد از کابینه تحت تأثیر عدم بازگشت به جنگ خارج شود در غیراینصورت با خروج اسموتریچ از کابینه، کابینه به فروپاشی منجر خواهد شد. یک طرف دیگر ماجرا این است که افرادی که از بین نیروهای نظامی و امنیتی کابینه خارج میشوند در عین حال جزء طیفی بودند که با نتانیاهو در اختلاف بودند اما مجبور بودند از نتانیاهو تبعیت کنند، از این بابت استعفاها میتواند تحولی به نفع نتانیاهو باشد، هرتزی هالوی، فرمانده ارتش، رونن بار رئیس شاباک و دیوید بارنئو، رئیس موساد، جزء طیفی هستند که با سیاستهای نتانیاهو چندان همراه نیستند و به این خاطر عمدتاً شاهد این هستیم کنار رفتن اینها میتواند، نفوذ نتانیاهو را در دستگاههای نظامی و امنیتی بیشتر کند.
چالشهای پیش روی رژیم و نتانیاهو بعد از پذیرش آتشبس چه خواهد بود؟
در ماههای آینده استعفاهای بیشتری را میان نیروها و فرماندهان نظامی و امنیتی اسرائیل خواهیم دید، شاید این استعفاها به مقامات سیاسی هم کشیده شود. بهخصوص که جنگ تمام شده و حالا باید به تقصیر افرادی که در 7 اکتبر مقصر بودند، رسیدگی شود که نتوانستند، حمله را پیشبینی کنند، این استعفاها اگرچه یک وجهی دارد که ممکن است به نفع نتانیاهو تمام شود اما در عین حال فضایی را ایجاد میکند که نتانیاهو هم باید استعفا دهد. از اول جنگ بحث بر سر این بوده که به قصور مقصران 7 اکتبر رسیدگی شود و از همان زمان، صحبت از تشکیل کمیته حقیقتیاب برای بررسی مقصران و تعیین کردن میزان تقصیر معین شده بود. این اتفاق پیش از این در اسرائیل سابقه داشته و در 1973 بعد از جنگ یوم کیپور به این دلیل که اسرائیل در جنگ غافلگیر شد بعدها کمیسیونی برای فهم حقیقت تشکیل شد. کمیسیونی به نام حقیقتیاب آگرانت تشکیل شد که رئیس آن شیمون آگرانت بود که رئیس دیوان وقت اسرائیل بود. به نظر میرسد گریزی از تشکیل چنین کمیتهای نیست و امکان دارد که کمیتهای حاکمیتی باشد و دیوان عالی بخواهد پشت این کمیته قرار گیرد و دردسرهای زیادی برای نتانیاهو خواهد داشت، اما اگر نتانیاهو بتواند جلوی دیوان عالی را بگیرد که برای مثال تنها یک کمیسیون حقیقتیاب در ارتش، تشکیل شود و تنها به قصور مقامات ارتش رسیدگی کند به نظر من بعید است که چنین اتفاقی رخ دهد و آنها تنها بخواهند کمیسیونی تشکیل شود که به مقامات نظامی رسیدگی کند اما اگر چنین اتفاقی رخ دهد نتانیاهو میتواند تا حدی از بحران فرار کند. تشکیل این کمیسیون قطعی است و گریزی از آن نیست و در صورت تداوم آتشبس خیلی جدی پیگیری خواهد شد. کنارهگیری حزب قدرت یهودی این مشکل را برای نتانیاهو به وجود خواهد آورد که یکی از اعضای این حزب «زویکا فوگل»، عضو هیئت گزینش قضایی بود. حالا با کنارهگیری حزب قدرت یهودی از ائتلاف، او هم احتمالاً از کمیسیون گزینش قضایی خارج شود. این باعث خواهد شد که ترکیب این کمیسیون به نفع مخالفان نتانیاهو تقویت شود. در چنین شرایطی احتمال اینکه به سمت آن حرکت کنیم که دیوان عالی اقدام جدیتری علیه نتانیاهو، در قالب کمیسیون حقیقتیاب انجام دهد بسیار افزایش پیدا خواهد کرد. افشاگریهایی که علیه نتانیاهو شده نشان میدهد سرنخهایی وجود دارد که نشان از کوتاهی نتانیاهو یا مقامات نزدیک به نتانیاهو در شب ششم اکتبر دارد و درواقع آنها میتوانستند اقداماتی انجام دهند. یکی از موارد این است که گفته میشود در شب ششم اکتبر در ساعت 11ونیم شب، 300سیمکارت اسرائیلی در نوار غزه بهیکباره فعال شده و فعال شدن این سیمکارتها را باید بهعنوان نشانهای از عملیات و آمادهسازی برای اقدام بزرگ جدی میگرفتند. درباره این مسئله که در اسرائیل هم صحبت شده و به نخستوزیر هم اطلاع داده شده، باعث نشده که نخست وزیر دستور بسیج نیروها و اعلام آمادهباش ارتش را دستکم در حد چند واحد ارتش بخواهد انجام دهد و این را تقریباً نادیده گرفته است. موارد دیگری هم هست، از جمله توصیههای امنیتی در جلسات امنیتی و تهدیدهایی که نتانیاهو آن را نادیده گرفته است. به نظر میرسد افشاگریهای زیادی برای بررسی وجود دارد.
-
پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۸:۵۲:۴۱
-
۷ بازديد
-
-
پیام فارس
لینک کوتاه:
https://www.payamefars.ir/Fa/News/908732/