دولت درباره گرانی به شهروندان پاسخ مناسب بدهد
مقالات
بزرگنمايي:
پیام فارس - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
شادی مکی| غلامحسین محسنیاژهای، رئیس دستگاه قضایی کشور روز گذشته در جلسه شورای عالی قضایی به مسئله امنیت روانی جامعه پرداخت:«امنیت روانی، ارتباط تنگاتنگی با امنیت اجتماعی دارد. بعضاً وقتی امنیت روانی مردم مخدوش شود، امنیت اجتماعی نیز به هم خواهد خورد. گاهی ممکن است بهواسطه وضع یک قانون یا مقرره یا اتخاذ برخی تصمیمات، نگرانیهایی در جامعه ایجاد شود که همین امر به مخدوش شدن امنیت روانی مردم منتهی شود.»
دولت به شهروندان پاسخ مناسب بدهد
سمیه توحیدلو، جامعهشناس و عضو هیئتعلمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی درباره رابطه امنیت روانی جامعه و مشکلات اقتصادی به هممیهن میگوید:«گرانی پدیدهای است که میتواند تغییرات زیادی در جامعه ایجاد کند؛ آنهم در شرایطی که طبقه متوسط جامعه ما بسیار کوچک شده و بیش از 60 درصد جمعیت آن درگیر فقر نسبی هستند. همچنین نزدیک به 4 درصد از جمعیت هم با فقر مطلق مواجهاند. معنی این شرایط آن است که اساساً نظامهای درآمدی شهروندان هم تراز نیست و فقط کفاف مصارف ضروری را میدهد. به همین دلیل با وقوع گرانی اولین مسئله فشار بسیار شدیدی است که به لحاظ اقتصادی بر سبد مصرفی این افراد وارد شده و بخش زیادی از نیازهای خانواده را از بین میبرد.»
او ادامه میدهد: «در چنین شرایطی بخش مهمی از آنچه که رخ میدهد از دست رفتن حس آرامش و کرامت افراد از یکسو و افزایش تحقیر اجتماعی از سوی دیگر است. این عوامل ناامنیآفرین هستند.»
او به ارتباط کرامت انسانی و امنیت روانی اشاره میکند و میگوید:«بنابراین مسئله کرامت افراد است که در کنار امنیت روانی قرار میگیرد. در چنین شرایطی حس بیثباتی، اضطراب اجتماعی و بیاعتمادی بالا میرود. این مسئله هم مشخصاً بر سرمایه اجتماعی تاثیر میگذارد زیرا آینده پیشبینیپذیر نیست و نمیتوان روی آینده سرمایهگذاری کرد و جامعه گرفتار دور باطل اقتصادی و سیاسی میشود.»
این جامعهشناس توسعه تاکید میکند که در جامعهای که احساس عدالت کم، میزان تبعیض بالا و ضریب جینی هم عدد بالایی دارد و شکافهای اقتصادی خیلی پررنگ است، گرانی روی دهکهای مختلف تاثیرات مختلفی میگذارد:«گرانی به جز افزایش شکافهای اجتماعی، وجوه دیگری هم دارد به این معنی که افراد بسته به دهک اقتصادی که در آن قرار دارند یا به سمت انزواطلبی حرکت میکنند یا دچار نگاههای رقابتی فردگرایانه میشوند که یکی از تبعات آن از دست رفتن بخش زیادی از هنجارها و ارزشهای اخلاقی در جامعه است. مانند «رندی» و ترس از آینده که به کرات در فضای اجتماعیمان شاهد هستیم. این موارد منجر به کاهش کیفیت روابط خانوادگی و کاهش کیفیت زندگی فرهنگی و اجتماعی میشود.»
توحیدلو درباره پیوسترسانهای تصمیمات دولت و تاثیر آن بر تحمل مشکلات اقتصادی از سوی جامعه عنوان میکند:«گرانی یا هر نوع تبلیغ ریاضت اقتصادی که این روزها مُد شده چه با تبیین و چه بیتبیین مسائل خاص خود را دارد. ما در جامعهای با شکافهای اجتماعی بالا و سرمایه اجتماعی پایین هستیم. حالا مسئله این است که آیا ناترازیها قرار است از جیب مردم حل و فصل شود یا از جیب دولت؟ مادامی که به این سوال پاسخ مناسبی داده نشود، رسانه هیچکاری نمیتواند انجام دهد. هر قدر هم مردم را اقناع و تبیین کرده و اعلام کنیم که درگیر ناترازی هستیم و مردم باید ریاضت بکشند یا درگیر گرانی شوند، باز هم کاهش سرمایه اجتماعی و اعتماد رخ میدهد.»
این جامعهشناس توسعه این را هم میگوید که دولت قبل از اینکه از جیب مردم برداشت کند باید کاهش در مصارف و مخارج دولت را رقم بزند:«باید شاهد کاهش مخارج حاکمیت، گسترش شفافیت، از بین رفتن فساد و مقابله با آن باشیم. همچنین ضروریست موضوع اختلاسها و کاسبان تحریم و قاچاق تعیینتکلیف شوند. با چنین اعتمادآفرینیای ممکن است سعی در اقناع مردم و اعلام اینکه این مدل گرانیها بخشی از یک برنامه کلان اقتصادی است، برای مردم معنادار باشد اما شرط این موضوع آن است که دولت به قدری قابل اعتماد باشد که بتواند یک برنامه را به تفصیل بگوید.»
توحیدلو معنای پیوست رسانهای را اینگونه تشریح میکند:«به معنای وجود یک برنامه کلان در دست دولت است و اینکه اعلام کند در این برنامه چه اقداماتی انجام داده و چه فشارها و صرفهجوییهایی را خود دولت انجام داده است. همچنین اقداماتی که نسبت به مسببان این شرایط انجام شده است هم باید اعلام کند. در چنین شرایطی دولت میتواند از مردم کمک بخواهد. بنابراین مسئله ضریب نفوذ رسانهها یا اهمال خبرنگاران نیست بلکه نوع ورود دولتمردان یا حکمرانان به این ماجراست.»
او این را هم میگوید که مسئله گرانی تنها متوجه امنیت روانی جامعه نیست:«وقتی مردم بدون آنکه بدانند، درگیر شرایطی بشوند که توان حل و فصل آن را ندارند، به کاهش سرمایه اجتماعی منجر میشود که یکی از وجوه آن کاهش امنیت روانی است. همچنین شاهد گسترش انواع بحرانهای هنجاری خواهیم بود. در روزهای اخیر انواع خودسوزی و خودکشی که آمارشان در حال محرمانه شدن است بسیار بالاست. همه این موارد به امنیت روانی متصل است ولی بخش زیادی از آنها مربوط به کاهش گسترده سرمایه اجتماعی و وضعیت اقتصادی است.
از طرف دیگر به دلیل اینکه گرانی روی دهکهای مختلف متفاوت خود را رو نشان میدهد، دهکهای بالا یعنی افرادی که پول دارند، میتوانند از فضای گرانی استفاده کنند، این شرایط باعث افزایش ضریبجینی و شکاف طبقاتی میشود. این افزایش بیعدالتی به خاطر شرایط موجود و تشدید محرومیت نسبی عاملی برای خشم اجتماعی است. خشم اجتماعی انواع اعتراضها، تکانهها و تنش اجتماعی را ایجاد میکند.»
این استاد دانشگاه اظهار میکند:«بنابراین وقتی فقط تاکید میکنیم که گرانی باعث عدم امنیت روانی میشود یعنی مسئله را اجتماعی نمیبینیم و آن را به یک امر فردی تقلیل میدهیم. ولی باید نگاه فراگیرتر و بزرگتر و کلاننگر داشته باشیم.»
-
سه شنبه ۶ آذر ۱۴۰۳ - ۲۱:۵۴:۵۳
-
۸ بازديد
-
-
پیام فارس
لینک کوتاه:
https://www.payamefars.ir/Fa/News/883383/