طوفان الاقصی ارزش انجامش را داشت
مقالات
بزرگنمايي:
پیام فارس - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
از نظر علی مطهری، انجام عملیات طوفان الاقصی با اتفاقاتی که در یک سال گذشته رخ داده، ارزش انجامش را داشت؛ چرا که نایب رئیس اسبق مجلس شورای اسلامی تصریح می کند که پیش از هفتم اکتبر 2023، روند تحولات به سمتی پیش رفته بود که موضوع فلسطین در حال فراموش شدن بود که با عملیات طوفان الاقصی دوباره این موضوع در سطح افکار عمومی جهان به شکل بی سابقه ای زنده شد. این چهره و فعال سیاسی، کشیده شدن پای ایران به تحولات بعد از هفتم اکتبر طی یک سال اخیر را نیز اجتناب ناپذیر می داند؛ اگرچه تاکید می کند جمهوری اسلامی ایران هیچ نقش و اطلاعی از وقوع عملیات طوفان الاقصی نداشته است. آنچه در ادامه از نظر می گذرانید ماحصل گپ وگفت با علی مطهری است.
جناب مطهری، مجموعه هزینه های انسانی، نظامی لجستیکی و امنیتی و نیز سلسله تحولات و اتفاقات یک سال گذشته پس از هفتم اکتبر، طیفی از تحلیلگران، کارشناسان و ناظران را به تردیدی جدی در مورد اثربخش بودن عملیات طوفان الاقصی رسانده است. آیا حضرت عالی در اولین سالگرد این عملیات اعتقاد دارید طوفان الاقصی ارزش این میزان از هزینه را داشت؟
بله! عملیات طوفان الاقصی ارزش این میزان هزینه را دارد و ارزش انجامش را داشت.
چرا؟
چون اولا مردم غزه سال ها در محاصره بودند. دوم اینکه رژیم صهیونیستی برنامه هایی برای مسجدالاقصی داشت. سوم موضوع گسترش شهرک سازی ها بود و چهارم موضوع عادی سازی روابط برخی کشورهای عربی با اسرائیل مطرح بود که در مجموع سیر اتفاقات حکایت از این داشت که موضوع فلسطین به کلی فراموش شود. یعنی وضعیت طوری شده بود که برخی کشورها حتی می خواستند اعلام کنند موضوعی به نام فلسطین دیگر وجود ندارد. لذا گروه های فلسطینی راهی جز انجام این عملیات نداشتند. اگر طوفان الاقصی انجام نمی شد، اساسا موضوع فلسطین داشت به فراموشی سپرده می شد. البته اسرائیل در این یک سال جنایت های بسیار زیادی مرتکب شد و تجاوزات زیادی انجام داد و کماکان این جنایات ادامه دارد. اما یقینا برای اینکه این غده سرطانی از بین برود باید این دست عملیات ها انجام می شد.
اما تا به اکنون حدود 42 هزار شهید و...
عملیات طوفان الاقصی با این میزان از شهدا، مجروحان و خسارات در غزه و دیگر نقاط ارزش آزادی فلسطین را دارد، اما نکته اساسی اینجاست که ما باید از این به بعد موضوع را به شکل جدی پیگیر باشیم. این را هم باید گفت که در یک سال گذشته پس از هفتم اکتبر موضوع فلسطین در سطح افکار عمومی دنیا دوباره به شکل پررنگی مطرح شده است. اکنون وجهه اسرائیل نزد افکار عمومی جهان به شدت تخریب شده و تحت فشار شدیدی است؛ تا جایی که این رژیم که طی 70 سال گذشته به طور نامشروع پدید آمده است، هیچ وقت در چنین شرایط دشواری گرفتار نبوده . بله شما به وضعیت سخت و ویرانی های نوار غزه و حملات به لبنان نگاه می کنید، اما شرایط سخت و دشوار و بی سابقه در سرزمین های اشغالی را هم نادیده می گیرید. باید به آنها هم نگاه کنید و ببینید که این رژیم با چه مسائلی دست به گریبان است.اکنون هم بحران ناامنی کل سرزمین های اشغالی را در بر گرفته و هم افسانه شکست ناپذیری صهیونیست ها به طورکامل از بین رفته است. در کنار اینها، رژیم صهیونیستی اعتمادبه نفس خود را هم از دست داده است و در کل طی یک سال گذشته بعد از طوفان الاقصی، موضوع فلسطین به یک موضوع جهانی و بین المللی تبدیل شده است و به احتمال قوی من تصور می کنم با این شرایط، موضوع فلسطین به یک نتیجه قابل قبول می رسد. حداقلش این است که شرایط به سمتی پیش می رود که موضوع دو دولت در دستور کار قرار گیرد. اگر همین هم اتفاق بیفتد یک موفقیت برای مردم فلسطین خواهد بود. اگرچه موضوع دو دولت ایدئال ما نیست؛ چون ایدئال این است که رژیم صهیونیستی اساسا نابود شود و کل سرزمین فلسطین به دست فلسطینی ها بیفتد. اما اگر در شرایط کنونی ما شاهد تشکیل دو دولت هم باشیم، دو دولتی که واقعا مستقل از هم باشند، به هر حال این هم یک پیروزی است. لذا قطعا این میزان از شهدا، مجروحان، خسارات و لطمات ارزش تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی را دارد.
به محاصره نوار غزه، برنامه اسرائیل برای مسجدالاقصی، شهرک سازی ها و عادی سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل اشاره کردید. ولی هم زمان با توجه به این میزان از شهدا، مجروحان و تخریب 80 درصد نوار غزه و حملات گسترده اسرائیل به لبنان واقعا در یک نگاه رئالیستی، دیگر می توان شانسی برای اجرائی شدن طرح دو دولت قائل بود؟ چون از منظر قدرت بین الملل بعد از عملیات طوفان الاقصی، اسرائیل دیگر کوچک ترین همراهی با این ایده نخواهد داشت. حضرت عالی چنین احتمالی می دهید که ایده دو دولتی، مشخصا بعد از هفتم اکتبر اجرائی شود؟
بله من این احتمال را می دهم.
به چه دلیل؟
چون آمریکا و کشورهای اروپایی بعد از هفتم اکتبر به این نتیجه رسیده اند که دیگر هیچ راهی به جز ایده دو دولتی برای خروج از بحران فلسطین وجود ندارد و می دانند اگر ایده دودولتی اجرائی نشود، کماکان بحران ادامه پیدا خواهد کرد. ضمن آنکه عادی سازی روابط کشورها با اسرائیل هم دیگر به سادگی گذشته نیست؛ چون تحولات بعد از اکتبر، هزینه عادی سازی را بالا برده است. یعنی حتی اگر همین امروز هم آتش بسی در غزه انجام شود، عربستان دیگر به راحتی گذشته نمی تواند به سمت عادی سازی روابط با اسرائیلی ها برود. حتی اماراتی ها و بحرینی ها هم نمی توانند آن روابط و پیمان های گذشته را در قالب پیمان ابراهیم ادامه دهند. قطعا کار به آسانی گذشته نیست. لذا در مجموع به دلیل زنده شدن موضوع فلسطین بعد از عملیات طوفان الاقصی، شرایط به نحوی بوده است که من دوباره تکرار می کنم این عملیات ارزش انجامش را داشت.
کشیده شدن پای ایران به روند تحولات طوفان الاقصی در یک سال گذشته را چگونه می بینید؟ چون در همان روزهای اول، جمهوری اسلامی ایران به صراحت عنوان کرده بود که هیچ گونه نقش و دخالت یا حمایت مستقیمی در اجرائی شدن عملیات طوفان الاقصی نداشته است. اما سمت وسوی معادلات رفته رفته به جایی رسید که طی 46 سال بعد از پیروزی انقلاب در یک اتفاق بی سابقه و تا به اکنون شاهد دو پاسخ مستقیم از خاک ایران به اسرائیل در قالب عملیات وعده صادق 1 و 2 بودیم. آیا واقعا هفتم اکتبر نقطه عطفی در تقابل تهران و تل آویو خواهد بود؟
بله خواهد بود. به هر حال آن گونه که گفتید بعد از هفتم اکتبر و طی یک سال گذشته ما دو بار به اراضی اشغالی حمله کردیم و علت ورود ایران به تحولات فلسطین و منطقه بعد از هفتم اکتبر حمایت ما از حماس و حزب الله است. وگرنه تا آنجایی که من اطلاع دارم، جمهوری اسلامی ایران از وقوع عملیات طوفان الاقصی آگاه نبوده و نقشی در این عملیات نداشته است. اما موضوع حمایت ما از حماس، حزب الله و دیگر گروه های محور مقاومت و از هر کسی که می خواهد به آرمان فلسطین کمک کند، موضوع کاملا جدایی است. لذا بعد از عملیات طوفان الاقصی در یک سال گذشته که شاهد این میزان از جنایات و کشتار اسرائیل در غزه بودیم، باید این حمایت ها در برابر جنایات انجام می شد. واقعا هیچ چاره ای برای جمهوری اسلامی ایران وجود نداشت. به هر حال وقتی اسرائیلی ها فرماندهان ما را در سوریه و دیگر نقاط به شهادت می رسانند یا رئیس دفتر سیاسی حماس یعنی اسماعیل هنیه را در تهران ترور می کنند، قطعا جمهوری اسلامی ایران نمی تواند این اقدامات را بدون پاسخ بگذارد. واقعا چاره ای جز پاسخ نبود.
یعنی از نظر علی مطهری آنچه در قالب درگیری مستقیم ایران و اسرائیل، ذیل عملیات وعده صادق 1 و 2 روی داد، اجتناب ناپذیر بود؟
بله اجتناب ناپذیر بود.
یعنی نمی شد کاری کرد که تنش به این نقطه نرسد؟
نه! واقعا چاره ای نبود. البته این را هم بگویم که اگر عملیات وعده صادق 2 بلافاصله بعد از ترور اسماعیل هنیه روی می داد، قطعا آثار و تبعات بهتری برای ما داشت. اما چون به تهران پیغام دادند که مذاکرات آتش بس در غزه در حال پیگیری است و احتمالا طی یک هفته به نتیجه خواهد رسید و از ایران خواستند اقدامی در پاسخ به ترور اسماعیل هنیه انجام ندهند، خب جمهوری اسلامی ایران هم به دلیل وضعیت مردم غزه قبول کرد که از انجام این پاسخ خودداری کند و به تاخیر افتاد. اما اسرائیلی ها نه تنها آتش بس نکردند، بلکه گستاخ تر شدند و نهایتا دیدیم که در لبنان چه جنایت های بزرگی مرتکب شدند.
تا این لحظه که من با حضرت عالی گفت وگو می کنم خبری از پاسخ اسرائیل به عملیات وعده صادق 2 مخابره نشده است، اما روند تحولات را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا شرایط به سمتی پیش خواهد رفت که ما شاهد سلسله کنش و واکنش دو طرف و نهایتا جنگ تمام عیار باشیم؟
نه من چنین تصوری ندارم که جنگ تمام عیاری بین جمهوری اسلامی ایران با رژیم صهیونیستی انجام شود؛ چون اصلا بازیگران منطقه ای و فرامطقه ای تمایلی به چنین جنگی ندارند. حتی خود اسرائیلی ها هم تمایلی به این جنگ ندارند. یعنی هیچ کدام تمایلی به این جنگ ندارند. بنابراین بسیار بعید است که ما به چنین نقطه ای برسیم.
در بحبوحه تحولات بعد از هفتم اکتبر شاهد سقوط ناگهانی هلیکوپتر رئیس جمهور، برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری و روی کار آمدن دولت مسعود پزشکیان بودیم که محور اصلی کار کابینه اش را تنش زدایی با غرب، لغو تحریم ها و احیای برجام می داند. آیا معادلات جدید بعد از طوفان الاقصی و به طریق اولی، سیاست های بحران آفرین و جنگ افروزانه نتانیاهو می تواند باعث ناکامی دولت پزشکیان در تنش زدایی با غرب شود؟
اتفاقا موضوع کاملا برعکس است. چون آمریکایی ها در حل وفصل موضوع غزه بیش از گذشته به نقش آفرینی جمهوری اسلامی ایران نیاز دارند. لذا ما هم باید از این امتیاز نهایت استفاده را ببریم و در مذاکرات با غرب و احیای برجام از آن بهره ببریم. قطعا این دو موضوع به هم پیوند خورده است. بنابراین به دلیل نیاز غرب به ایران در حل موضوع غزه و لبنان، شاید آنها مجبور شوند در مذاکرات با ما قدری انعطاف و نرمش بیشتری از خود نشان دهند. پس تحولات بعد از هفتم اکتبر مانعی برای سیاست تنش زدایانه دولت آقای پزشکیان نخواهد بود.
-
سه شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۹:۰۹
-
۹ بازديد
-
-
پیام فارس
لینک کوتاه:
https://www.payamefars.ir/Fa/News/864088/