گفتمان فرصتمحور پزشکیان
مقالات
بزرگنمايي:
پیام فارس - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشر آن در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
محمدجواد ظریف، رئیس شورای راهبری دوره انتقال دولت چهاردهم| شنیدن آغاز گفتوگو است؛ گفتوگو با صحبت کردن شروع نمیشود؛ گفتوگو با شنیدن آغاز میشود. مذاکره با شنیدن شروع میشود و شنیدن یعنی آمادگی برای فهم و دیدن طرف مقابل و آمادگی برای این است که خودتان را در جایگاه طرف مقابل بگذارید و به جای آن ببینید، احساس کنید و بتوانید راهحل مشترک پیدا کنید. درباره گفتمان دکتر پزشکیان نکتهای را در ذهن دارم که میتواند مبنای گفتمانی او در سیاست خارجی و سیاست داخلی باشد. ما دوگانه «نگرش تهدیدمحور» و «نگرش فرصتمحور» را داریم و این همان مبنا است که اگر ما با یک پارادایم بتوانیم نگرش تهدیدمحور حاکم بر تقابل داخلی و خارجی را به نگرش فرصتمحور تبدیل کنیم، میشود براساساش کار را به جلو برد.
نگرش تهدیدمحور در بُعد داخلی این است که ما جوانانمان، زنانمان و مردم و انتخاب آنها را تهدید ببینیم و در این شرایط است که اینترنت، جوانان، زنان و مردم و فرصت انتخاب آنها را محدود میکنیم. به عبارتی همین مردمی که موجب شده کشور روی پای خود بایستد تهدید میبینیم. اگر این مردم نبودند ما چه میکردیم؟ چه کسی قرار بود در برابر عراق یا در برابر تحریم بایستد؟ تحریم بسیار بد است، اما این مردم بودند که تحریم را تحمل کردند، نه ما و من فکر میکنم، دکتر پزشکیان، شما مردم را تهدید نمیبیند و این شروع مهمی است که ما مردم، جوانان و بانوانمان را فرصت ببینیم. اگر پزشکیان این دید فرصت نسبت به مردم را نداشت افزایش مشارکت در دور دوم اتفاق نمیافتاد. مردم با حضور و عدم حضورشان در دور اول این پیام را به ما دادند که از ما راضی نیستند و در برابر این پیام باید سه مرحله را پیش ببریم. اول؛ با مردم آشتی کنیم.
دوم؛ باید از مردم پوزش بخواهیم. سوم؛ باید با مردم همدل شویم. در حوزه بینالمللی هم مراحل از آتشبس شروع میشود تا پوزش ادامه پیدا میکند و با دوستی قدرتمند و نهادینه میشود. این سه مرحله حرکت از تخاصم به صلح است. صلح به معنای عدم تخاصم نیست؛ صلح به معنای آمادگی برای بخشش است. بخشش مقدمهاش پوزش است و برای همین من با تمام وجود از مردم ایران پوزش میخواهم. ما باید این مردم را فرصتی بدانیم که ضروری است در مسیر بالندگی قرار بگیرند؛ نه محدودسازی و نه در مسیر تقابل. حتی باید مخالفینمان را هم فرصت دهیم. این کنش اجتماعی که رخ داد و در آن توانستیم جامعهای که واقعاً از انتخابات خسته شده بود را بیرون بکشانیم و رای بدهند، بخشی از آن را مدیون مخالفانی که داشتیم هستیم و این را هم باید به دید فرصت بنگریم.
ایران در طول تاریخ همواره با تهدید روبهرو بوده است اما این نباید موجب شود که ما نگاهمان به خودمان و تاریخمان نگاه تهدیدمحور باشد. ایران بارها مورد تهاجم قرار گرفته اما مردم این تهدیدها را به فرصت تبدیل کردند و هر مهاجری را به رنگ خود درآورده و در فرهنگ ما مضمحل کردهاند. ما نیاز نداریم تهدیدها را فراموش کنیم اما بدانیم که همه آنها را میتوانیم به فرصت تبدیل کنیم. در سیاست خارجی اگر نگاه تهدیدمحور داشته باشیم نمیتوانیم با همسایگانمان همافزایی کنیم و وارد رقابت نظامی، سیاسی و مخرب میشویم. درحالیکه همسایگان ما مهمترین فرصتها برای ما هستند. نگاه فرصتمحور به منطقه باعث میشود که با همسایگانمان مکمل یکدیگر باشیم و بتوانیم به سمت پیشرفت برویم.
درست است که ما در دنیا اختلافاتی داریم اما دنیا میتواند برای ما فرصت باشد و میتوانیم از امکانات دنیا استفاده کنیم. ما نیاز داریم سرمایه دنیا وارد کشورمان شود و جوانان ما از بهترین تکنولوژی دنیا بهرهمند شوند. نیاز نداریم که هر چیزی در دنیا را به دید تهدید و ناملایم یا خطر نگاه کنیم. ما کشور و مردم بزرگی هستیم و در برابر سختیها و ناگواریهای تاریخ ایستادهایم بنابراین میتوانیم به خودمان باور داشته باشیم. کسانی که از مذاکره میترسند به دلیل باور نداشتنِ خودشان است.
نگاه تهدیدمحور ناشی از عدم خودباوری است. کسی که خود را باور دارد معتقد است که میتواند تهدیدها را به فرصت تبدیل کند. قدرت معنایی ایران که مهمترین عامل قدرت ماست، همین خودباوری است که با آن با غرور و افتخار با دنیا مذاکره کند و راه را پیش ببرد و سدها را بشکند. سد هستهای، سد FATF و همه سدها را میتوانیم بشکنیم به شرط آنکه خود را باور کنیم و بپذیریم که میتوانیم فرصت داشته باشیم. لذا ضمن اینکه معتقدم دولت پزشکیان، دولت صلح، توسعه و تعامل خواهد بود اما همزمان معتقدم دولت پزشکیان دولت فرصتمحور است نه دولت تهدید.
اگر بخواهیم گفتمان جدید برای دولت پزشکیان معلوم کنیم، گفتمان فرصتمحوری است. اینطور نیست که یک جناح مسئول همه مشکلات است و یک جناح همه خوبیهای کشور را به همراه داشته است. همه ما اشتباه داریم، همه ما اشتباه کردیم. بپذیریم که همه باید حرکت کنیم. با شعر مولانا حرفم را خاتمه میدهم چراکه بسیار مهم است که خودمان را باور کنیم: «تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید/ تو یکی نهای هزاری تو چراغ خود برافروز.»
-
دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۲۳:۴۷:۱۷
-
۱۴ بازديد
-
-
پیام فارس
لینک کوتاه:
https://www.payamefars.ir/Fa/News/832363/