پیام فارس
سرمقاله وطن امروز/ فلسفه و تفسیر قرآنی
دوشنبه 20 اسفند 1403 - 15:46:22
پیام فارس - وطن امروز / «فلسفه و تفسیر قرآنی» عنوان یادداشت روز در روزنامه وطن امروز به قلم محسن حبیبی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
تفسیر تسنیم، اثر ماندگار آیت‌الله جوادی‌آملی، بی‌گمان یکی از مهم‌ترین تفاسیر دوران معاصر است. بسیاری از محققان، آن را در امتداد تفسیر المیزان علامه طباطبایی می‌دانند؛ تفسیری که خود انقلابی در سنت تفسیری قرآن محسوب می‌شود اما آیا می‌توان تسنیم را لحظه‌ای تاریخی و حتی فراتر از المیزان دانست؟ آیا این تفسیر صرفاً یک ادامه منطقی از المیزان است یا گامی نوین که افق‌های جدیدی در هرمنوتیک قرآنی گشوده است؟
این مقاله با بررسی ابعاد هرمنوتیکی تفسیر تسنیم، نشان می‌دهد این تفسیر، نه ‌تنها از الگوی تفسیری سنتی عبور کرده، بلکه پارادایم جدیدی در فهم قرآن ارائه داده است. تسنیم، با فراتر بردن عقل فلسفی از سطح استدلال‌های متعارف و وارد کردن آن به عرصه هستی‌شناسی وحی، تأویل عرفانی و رویکرد تمدنی، لحظه‌ای تاریخی در تاریخ تفسیر قرآن خلق کرده است. برای درک اهمیت تسنیم، ابتدا باید جایگاه آن را در سنت تفسیری قرآن بررسی کرد. در تاریخ تفسیر قرآن، می‌توان 3 جریان اصلی را شناسایی کرد:
1- تفسیر نقلی (روایی): مفسرانی همچون طبری، فخر رازی و سیوطی عمدتاً به نقل روایات تفسیری از پیامبر و اصحاب بسنده می‌کردند. 
2- تفسیر عقلی-کلامی: متکلمانی مانند زمخشری و فخر رازی تلاش کردند قرآن را در چارچوب استدلال‌های کلامی فهم کنند. 
بازار
3- تفسیر فلسفی - عرفانی: ابن‌عربی، ملاصدرا و علامه طباطبایی از جمله مفسرانی بودند که تفسیری بر پایه مبانی فلسفی و عرفانی ارائه دادند. 
تفسیر المیزان، با جمع میان روش نقلی و عقلی، نقطه اوج سنت تفسیری فلسفی - عرفانی بود اما علامه طباطبایی، با وجود عمق فلسفی و عرفانی‌اش، هنوز در چارچوب هرمنوتیک سنتی باقی ماند. یعنی قرآن را در قالب نظام معرفتی از پیش موجود (حکمت متعالیه) تحلیل کرد اما آن را به‌ مثابه یک نظام مستقل معرفتی بازآفرینی نکرد. در اینجا، آیت‌الله جوادی‌آملی و تفسیر تسنیم وارد میدان می‌شوند. او بر خلاف علامه طباطبایی، نه‌تنها حکمت متعالیه را در خدمت تفسیر قرآن می‌گیرد، بلکه خود قرآن را به ‌مثابه یک نظام معرفتی جامع و مستقل در نظر می‌گیرد. 
اما چه چیزی تسنیم را انقلابی و تاریخی می‌کند؟ پاسخ را در 3 تحول هرمنوتیکی بنیادین باید جست:
1- قرآن؛ منبع نخستین فلسفه، نه موضوع فلسفه
در سنت تفسیری فلسفی، مفسران غالباً ابتدا یک نظام فلسفی مستقل (مثلاً حکمت مشا یا حکمت متعالیه) را پذیرفته و سپس قرآن را در چارچوب آن معنا کرده‌اند اما ‌آیت‌الله جوادی‌آملی، این روند را معکوس می‌کند: او نه‌ تنها از فلسفه برای فهم قرآن بهره می‌گیرد، بلکه خود قرآن را منبع اصلی فلسفه اسلامی معرفی می‌کند. 
این تغییر، از نظر هرمنوتیکی، به معنای گذار از تفسیر تأویلی به تفسیر تأسیسی است. در تفسیر تأویلی، مفسر سعی می‌کند قرآن را در چارچوب فلسفه فهم کند اما در تفسیر تأسیسی، فلسفه از خود قرآن استخراج می‌شود. به بیان دیگر، در تسنیم، فلسفه از قرآن زاییده می‌شود، نه اینکه بر قرآن تحمیل شود. 
2- تأویل عرفانی در چارچوب عقل فلسفی
یکی از مهم‌ترین نقاط افتراق تسنیم از المیزان، نحوه تعامل آن با عرفان نظری است. علامه طباطبایی به عرفان احترام می‌گذاشت اما تفسیر او همچنان در چارچوب حکمت متعالیه باقی می‌ماند. در مقابل، آیت‌الله جوادی‌آملی، تأویل عرفانی را به عنوان یک روش مشروع و عقلی در تفسیر قرآن وارد می‌کند. او از نظریه وحدت شخصی وجود بهره می‌گیرد تا نشان دهد چگونه قرآن، یک نظام معنایی چندلایه دارد که درک آن، مستلزم سیر از ظاهر به باطن و از شریعت به حقیقت است. این نگاه، نه‌تنها تفکر عرفانی را مشروعیت فلسفی می‌بخشد، بلکه نشان می‌دهد تأویل، نه یک تفسیر ذهنی، بلکه امری عینی و مطابق با واقعیت هستی است. 
3- قرآن، منشور تمدن نوین اسلامی
یکی از مهم‌ترین تحولات هرمنوتیکی تفسیر تسنیم، توجه آن به نقش تمدنی قرآن است. در حالی که المیزان بیشتر بر فهم فردی و معرفتی قرآن تمرکز دارد، تسنیم، قرآن را به‌ عنوان یک «منشور تمدنی» معرفی می‌کند. آیت‌الله جوادی‌آملی، برخلاف بسیاری از مفسران پیشین، قرآن را نه‌تنها برای پاسخ به مسائل فلسفی و عرفانی، بلکه به‌ عنوان راهنمایی برای ساخت جامعه و تمدن اسلامی معرفی می‌کند. او از قرآن، اصولی برای اقتصاد، سیاست، حقوق، مدیریت و علوم انسانی اسلامی استخراج می‌کند. این نگاه، هرمنوتیک قرآن را از سطح فردی و معرفتی، به سطح اجتماعی و تمدنی ارتقا می‌دهد. 
حال، پرسش اساسی این است: آیا تفسیر تسنیم را می‌توان فراتر از المیزان دانست؟ پاسخ مثبت است، زیرا: اولاً تسنیم، قرآن را نه‌تنها در چارچوب حکمت متعالیه، بلکه به‌ عنوان «منبع تأسیس فلسفه» تحلیل می‌کند. ثانیاً این تفسیر، عرفان نظری را در دل عقل فلسفی جای داده و تأویل را از یک روش ذهنی، به یک روش معرفتی عینی تبدیل کرده است و ثالثاً تسنیم، قرآن را به سطح تمدنی ارتقا داده و آن را به‌ عنوان منشور ایجاد جامعه اسلامی معرفی کرده است. 
این تحولات، تفسیر تسنیم را به لحظه‌ای تاریخی در سنت تفسیری قرآن تبدیل می‌کند؛ لحظه‌ای که در آن، تفسیر از سطح معرفت‌شناسی سنتی فراتر رفته و وارد عصر جدیدی از تفسیر تمدنی و تأسیسی می‌شود. 
با نگاهی به تحولات هرمنوتیکی در تسنیم، درمی‌یابیم این تفسیر، نقطه عطفی در تاریخ تفسیر قرآن است. اگر المیزان، تفسیر را از تفسیر روایی به تفسیر عقلانی و فلسفی ارتقا داد، تسنیم آن را از سطح فلسفی و معرفتی، به سطح تمدنی و تأسیسی رسانده است. از این منظر، می‌توان گفت تسنیم نه‌تنها ادامه‌دهنده راه المیزان است، بلکه مرحله‌ای نوین و حتی فراتر از آن محسوب می‌شود. لحظه‌ای که در آن، قرآن از یک متن تاریخی و معرفتی، به منشوری برای تمدن‌سازی تبدیل می‌شود. آیت‌الله جوادی‌آملی در تفسیر تسنیم، با بهره‌گیری از مبانی فلسفی و عرفانی خاص خود، مفاهیم قرآنی را به‌ گونه‌ای جدید و متفاوت از گذشته بازخوانی می‌کند. در واقع، تفسیر تسنیم به‌ عنوان یک اثر هرمنوتیکی، مرزهای فهم سنتی قرآن را جابه‌جا کرده است. بر خلاف برخی مفسران که قرآن را تنها در چارچوب‌های سنتی و کلاسیک تفسیر می‌کنند، تسنیم به ما این امکان را می‌دهد که حقیقت قرآنی را در عرصه‌های مختلف معرفتی، از جمله فلسفه، عرفان، جامعه‌شناسی و حتی علم جست‌وجو کنیم. آیت‌الله جوادی‌آملی در تفسیر خود از اصول حکمت متعالیه استفاده کرده است بر اساس آن، جهان و انسان در یک رابطه منسجم و توحیدی با هم در ارتباط هستند. این رویکرد اجازه می‌دهد قرآن نه ‌فقط به‌ عنوان یک کتاب دینی برای هدایت معنوی انسان‌ها، بلکه به‌ عنوان یک نظام معرفتی کامل که در آن اصولی برای حکومت، اخلاق، سیاست و اقتصاد نیز وجود دارد، به ‌کار گرفته شود. در واقع، تفسیر تسنیم نه ‌تنها به معنای ارائه یک تفسیر فکری از قرآن است، بلکه در راستای یک خوانش متعالی و تجدیدنظر در بنیان‌های تمدن اسلامی قرار دارد. این امر باعث می‌شود تسنیم فراتر از یک تفسیر فردی، به یک منشور اجتماعی تبدیل شود. 
یکی از ویژگی‌های اساسی تفسیر تسنیم، به چالش کشیدن تفسیرهای سطحی و ناقص از قرآن است. در حالی که بسیاری از تفاسیر معاصر قرآن، به دلیل نگاه‌های بسته یا سلیقه‌ای، تنها به بیان تفسیرهای ظاهری و منفرد اکتفا می‌کنند، تسنیم به دنبال بازسازی ارتباط انسان با قرآن در سطحی عمیق‌تر و معنوی‌تر است. این تفسیر تلاش می‌کند قرآن را نه‌تنها کتابی برای هدایت فردی، بلکه دستگاهی برای فهم کلی جهان و انسانی که در آن زندگی می‌کند، معرفی کند. با این ‌حال شاید بتوان بزرگ‌ترین چالش در این تفسیر را در تطبیق مفاهیم پیچیده فلسفی و عرفانی با نیازهای روز دنیای اسلام پیدا کرد. آیت‌الله جوادی‌آملی موفق می‌شود با استفاده از رویکرد فلسفی خود، مفاهیم قرآنی را به ‌گونه‌ای جامع و سیستماتیک در برابر سوالات پیچیده فلسفی و اجتماعی قرار دهد. این فرآیند، زمانی که به مقایسه با تفسیرهای گذشته مانند المیزان می‌پردازیم، جلوه‌ای برجسته و جدید از فهم قرآن را ارائه می‌دهد. در تفسیر تسنیم، قرآن به‌ عنوان یک منبع منسجم و آزادی‌بخش برای رشد و تحول فردی و اجتماعی معرفی می‌شود که باید در جهت ساختن تمدنی توحیدی، عادلانه و متعالی عمل کند. در واقع، آیت‌الله جوادی‌آملی در این تفسیر تلاش کرده از محدوده‌های تفسیر مجرد و انتزاعی فراتر رود و قرآن را ابزاری عملی برای ایجاد یک تمدن نوین اسلامی معرفی کند. این رویکرد، بدون شک جایگاهی ویژه در تفاسیر معاصر دارد، چرا که با فراخواندن قرآن به‌ عنوان کتابی که می‌تواند پاسخگوی نیازهای جدید بشری باشد، آن را از یک اثر صرفا دینی به یک اثر فرهنگی، اجتماعی و تمدنی تبدیل می‌کند. اگر در گذشته تفسیر قرآن بیشتر به موضوعاتی محدود از جنبه‌های اخلاقی و فردی می‌پرداخت، اکنون با ورود تفسیر تسنیم، شاهد گامی بلند به سمت تفسیر قرآنی جامع و کاربردی در ابعاد مختلف زندگی بشر هستیم. به ‌طور کلی، تسنیم به‌ عنوان یک اثر هرمنوتیکی، گامی اساسی در توسعه و بازنگری در روش‌های تفسیر قرآن به ‌شمار می‌آید. این تفسیر از طریق ورود به عرصه‌های فلسفی، عرفانی و تمدنی، به‌ طور مستقیم به پرسش‌های اصلی انسان معاصر پاسخ می‌دهد. در نهایت، با توجه به این نکات، می‌توان گفت تفسیر تسنیم نه ‌فقط در راستای ادامه سنت‌های پیشین قرار دارد، بلکه به‌ عنوان یک انقلاب در نحوه تفسیر قرآن و اندیشه دینی به شمار می‌آید. 

http://www.Fars-Online.ir/fa/News/934971/سرمقاله-وطن-امروز--فلسفه-و-تفسیر-قرآنی
بستن   چاپ