پیام فارس
روزی که خورشید از غرب طلوع کرد! /نگاهی بر بازگشت امام خمینی در 12 بهمن
جمعه 12 بهمن 1403 - 09:06:25
پیام فارس - حضرت امام خمینی در 12 بهمن در بهشت زهرا فرمودند: دولتى که ما می‌گوییم، دولتى است که متکى به آراى ملت است؛ متکى به حکم خداست... و ما مى‏‌خواهیم که مملکت، مملکت قوى باشد.
به گزارش ؛ بعد از دهه‌ها سال تلاش و مبارزه در راستای سرنگونی حکومت پهلوی، سرانجام انقلاب اسلامی رخ داد. انقلابی که ریشه در تاریخ سرخ و سبز تشیع و همچنین دهه‌ها درد و رنج تاریخی ملت ایران داشت.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
انقلابی که با ورود امام خمینی (ره) به ایران پس از بیش از یک دهه تبعید حادث شد و نهایتا در 22 بهمن‌ماه به سرنگونی حکومت پهلوی منجر شد. ایشان در 12 بهمن‌ماه از فرانسه به ایران بازگشتند و علی‌رغم روز سختی که پیشِ رو داشتند، با رفتار خود آرامشی الهی را متجلی ساختند.
سخنرانی در بهشت زهرا
پس از ورود امام خمینی به ایران، ایشان ابتدا در سالن فرودگاه به سخنرانی کوتاهی پرداخته و ضمن تشکر از طبقات مختلف مردم، به سنگینیِ بار این مسئولیت بر دوش خود اشاره کردند و نخستین گام پیروزی را نیز، ثمره وحدت خواندند. ایشان همچنین ریشه‌کنی کامل رژیم سلطنتی از مرز و بوم ایران را پیروزی نهایی دانستند.
سپس امام خمینی (ره) در بهشت زهرا و بر مزار شهدای انقلاب حضور یافتند و پس از 15 سال تبعید، نخستین سخرانی خود را برای ملت ایراد کردند. سخنرانی مهمی که در میان جمعیتی فراوان از ملت ایران ایراد و در تاریخ نیز ماندگار شد.
ایشان در ابتدا به نفی مشروعیت رژیم پهلوی پرداخته و فرمودند: «مگر این ملت چه مى‏‌گفت و چه مى‏‌گوید که از آن وقتى که صداى ملت درآمده است تا حالا قتل و ظلم و غارت و همه اینها ادامه دارد. ملت ما چه مى‏‌گفتند که مستحق این عقوبات شدند. ملت ما یک مطلبش این بود که این سلطنت پهلوى از اول که پایه‌گذارى شد بر خلاف قوانین‏ بود. آنهایى که در سن من هستند می‌دانند و دیده‏‌اند که مجلس مؤسسان که تأسیس شد، با سرنیزه تأسیس شد. ملت هیچ دخالت نداشت در مجلس مؤسسان. مجلس مؤسسان را با زور سرنیزه تأسیس کردند، و با زور وکلاى آن را وادار کردند به اینکه به رضا شاه رأى سلطنت بدهند. پس این سلطنت از اول یک امر باطلى بود؛ بلکه اصل رژیم سلطنتى از اول خلاف قانون و خلاف قواعد عقلى است و خلاف حقوق بشر است... بنابراین سلطنت محمدرضا [نیز]، چون سلطنت پدرش خلاف قانون بود و با زور و با سرنیزه تأسیس شده بود، غیر قانونى است.»
ایشان سپس اساس حکومت مطلوب خود را مشخص کرده و فرمودند: «دولتى که ما می‌گوییم، دولتى است که متکى به آراى ملت است؛ متکى به حکم خداست... و ما مى‏‌خواهیم که مملکت، مملکت قوى باشد. ما مى‏‌خواهیم که مملکت داراى یک نظام قدرتمند باشد. ما نمى‌‏خواهیم نظام را به‏ هم بزنیم. ما مى‏خواهیم نظام محفوظ باشد لکن نظامِ ناشى از ملت در خدمت ملت؛ نه نظامى که دیگران سرپرستى‌‏اش بکنند و دیگران فرمان به آن بدهند.»
ایستاده در غبار
پس از سخنرانی امام در بهشت زهرا، ایشان با هلی‌کوپتری از آنجا خارج شدند. اما به دلیل آنکه طبعا هر جا امام حضور می‌یافتند آن محل آکنده از جمعیت می‌شد، هلی‌کوپتر ایشان می‌بایست در جایی فرود می‌آمد که خلوت باشد؛ بنابراین پس از فرود در نقطه‌ای از غرب تهران، ایشان به همراه فرزندشان حاج احمدآقا سوار اتومبیل ناطق نوری شده و در خیابان‌های تهران به راه افتادند.
سرانجام شخص امام تصمیم گرفتند به خانه‌ی یکی از اقوام خود بروند. ایشان تا شب در آنجا به سر برده و نهایتا علی‌رغم فضای خفقان و غبارآلود آن برهه که رژیم پهلوی ایجاد کرده بود، خود به تنهایی به سوی مدرسه رفاه حرکت کردند.
رهبر انقلاب که آن زمان در مدرسه رفاه حضور داشتند، این ماجرا را به شیوایی نقل فرموده‌اند: «من در مدرسه رفاه بودم که مرکز عملیاتِ مربوط به استقبال از امام بود. آخر شب -حدود ساعت نه‌ونیم، یا ده بود- همه خسته و کوفته، روز سختی را گذرانده بودند و متفّرق شدند. من در اتاقی که کار می‌کردم، نشسته بودم و مشغول کاری بودم؛ ناگهان دیدم مثل این که صدایی از داخل حیاط می‌آید- جلوِ ساختمان مدرسه رفاه، یک حیاط کوچک دارد که محلِّ رفت و آمد نیست؛ البته آن هم به کوچه در دارد، لیکن محلِّ رفت و آمد نیست- دیدم از آن حیاط، صدای گفتگویی می‌آید؛ مثل این‌که کسی آمد، کسی رفت.
پا شدم ببینم چه خبر است. یک وقت دیدم امام از کوچه، تک و تنها به طرف ساختمان می‌آیند! برای من خیلی جالب و هیجان‌انگیز بود که بعد از سال‌ها ایشان را می‌بینم - پانزده سال بود، از وقتی که ایشان را تبعید کرده بودند، ما دیگر ایشان را ندیده بودیم - فوراً در ساختمان، ولوله افتاد؛ از اتاق‌های متعدّد - شاید حدود بیست، سی نفر آدم، آن‌جا بودند- همه جمع شدند. ایشان وارد ساختمان شدند.»
پس از آن نیز ایشان به صحبت با افراد و جوانان مدرسه پرداختند و در تاریکی شب، در محلی که برای ایشان تعبیه شده بود، به راز و نیاز با خداوند متعال پرداختند. به واقع مردی که همه چیز را در ایران دگرگون کرد، در اوج شب و با نهایت آرامش و طمأنینه، خدای خود را به یاری خود و ملتش طلبید. اینگونه بود که انقلاب اسلامی اگرچه با رهبری امام و یاری ملت، اما با دست خدا رقم خورد.
بهار پیروزی
پس از حضور امام در شب 12 بهمن در مدرسه رفاه، ایشان روز‌های بعد را به توصیه شهید مطهری به مدرسه علوی رفته و در آنجا روز‌هایی را حضور یافتند. حضوری که عامل مهمی در انسجام و وحدت ملت برای سرنگونی حکومت پهلوی بود. در حقیقت روندی که از سال 42 و با دستگیری امام خمینی (ره) در 15 خرداد آن سال آغاز شد، نهایتا در 22 بهمن به انقلاب اسلامی منجر شد و امامی که آزادی‌شان در 15 خرداد 42 شعار ملت شده بود، در بهمن‌ماه 57 ملت را با کمک ملت از ستم‌های رژیم پهلوی آزاد کردند.
نهایتا در 12 فروردین 58 نیز «جمهوری اسلامی» به رفراندوم گذاشته شد و با رای 98 درصدی ملت ایران، رسما موجودیت خود را اعلام کرد و علی‌رغم بیش از 4 دهه دشمنی‌هایی که از گوشه گوشه‌ی عالم و خصوصا آمریکا علیه آن بوده و می‌باشد، توانسته است از پیچ‌های حساس تاریخی گذر کرده و موجودیت خود را تثبیت نیز کند.

http://www.Fars-Online.ir/fa/News/915185/روزی-که-خورشید-از-غرب-طلوع-کرد!--نگاهی-بر-بازگشت-امام-خمینی-در-12-بهمن
بستن   چاپ