پیام فارس - هم میهن / «پرسشهایی درباره حادثه بالگرد» عنوان یادداشت روز در روزنامه هم میهن است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
درباره اهمیت، نقش و کارکرد نظام قضایی در اصلاح امور جامعه، هر چه بگوییم؛ باز هم کم است. در واقع، این نهاد مهم نقش تعیینکننده در رفتار ما دارد. بهشرطی که عملکرد آن شفاف و بیطرفانه و مطابق قانون و عادلانه باشد. درغیراینصورت، همچنان باید ناامید از اصلاح رفتار و امور باشیم.
در اینجا به تحلیل چند مورد از اظهارات سخنگوی محترم دستگاه قضایی میپردازیم تا اهمیت این ادعا روشن شود. سخنگوی قوه قضائیه دیروز در جریان کنفرانس خبری خود گفت: «تاکنون ادلهای که نشاندهنده اقدامات خرابکارانه یا تروریستی در جریان سقوط بالگرد مرحوم رئیسی باشد، به دست نیامده است.»
همچنین، درباره آخرین حکم صادرشده برای امیرحسین مقصودلو(تتلو) گفت: «هنوز حکم قطعی برای او صادر نشده است.» از نظر رسانه فرقی نمیکند که یک بالگرد سقوط کرده یا ساقط شده است. مهم این است که بدانیم حقیقت چیست؟ برای این منظور، کارگزاران همه رسانهها باید در کشف این حقیقت از قدرت و امکانات برابری برخوردار باشند. آیا چنین است؟ پاسخ خلاصه، منفی است.
در اینجا ما با دو روایت مواجهیم؛ روایت اول، روایت رسمی است که در بیانیههای ستادکل نیروهای مسلح منعکس شده است که بهطور ضمنی و نه حتی صریح میتوان علت سقوط را وضعیت آبوهوایی و شاید تعلل در ارتفاع گرفتن بهموقع خلبان دانست. از ابتدا هم روایت منطقی و غالب همین بود. ولی این روایت تکمیل نشد و در نتیجه، جای بحث باقی گذاشت.
اگر قرار بود این روایت را بپذیریم، باید گفت آیا نسبت به زمانبندی اعلامشده در پرواز بازگشت از ارس تاخیر صورت گرفته است؟ اگر نه؛ پس چرا وضعیت آبوهوایی مسیر پیشبینی نشده بود و اگر بلی؛ علت و مسئولیت تاخیر در بازگشت به عهده کیست؟ آیا برنامه دیدار از چند محل روستایی بعد از مراسم افتتاح، علت این تاخیر نبوده؟ مسئولیت آن با کیست؟ نقش رئیس دفتر و معاون اجرایی آقای رئیسی و نظر خودشان درباره این بخش از برنامه چه بوده است؟ اگر مشکلات فنی بالگرد یا پرواز مثل اضافهوزن بار یا مسافر در سقوط نقش داشته است، مسئولیت آن متوجه چه کسانی است؟
تاکنون هیچکس به تبعات روایت رسمی از سقوط بالگرد نپرداخته است. همین امر موجب شد که روایت ضعیف و حاشیهای ساقط کردن بالگرد از سوی بیگانگان یا روایت خرابکاری رفتهرفته پررنگ شود. ابتدا بهصورت تلویحی مدعی شدند که بالگرد ساقط شده است و افرادی برای این ادعا زمینهسازی کردند. هرچند ستاد نیروهای مسلح دراینباره تذکر داد، ولی توجهی نکردند.
تا اینکه دیروز دوباره معاون دفتر عقیدتی-سیاسی فرماندهی کلقوا اعلام کرد که «برخی کنشگران اعتراض کرده و بیانیههای رسمی ستادکل نیروهای مسلح درباره سقوط هلیکوپتر حامل شهید رئیسی را زیر سوال بردهاند. تأسفبارتر اینکه بعضی از این کنشگران ادعای انقلابیگری داشته و از موضع تبیینگری و روشنگری به شبههآفرینی و رد روایت ارائهشده از سوی دستگاههای رسمی میپردازند.»
مشکل اینجاست که همه حق دارند درباره روایت رسمی تشکیک کنند؛ ولی این حق در عمل تبعیضآمیز است. یک گروه حق ندارد کوچکترین تشکیکی در این زمینه کند و گروه دوم، با بیپروایی و حتی بدون هیچ سندی در حال تشکیک است و مورد هیچ پیگردی هم قرار نمیگیرد؛ نهفقط در این مورد، بلکه در موارد دیگر هم مواجه با چنین وضعی هستیم.
اتفاقاً رسانههای خارجی از این نوع اطلاعرسانیهای ضد روایت رسمی بهشدت بهرهبرداری میکنند؛ ولی راویان آنها در داخل مورد بازخواست قرار نمیگیرند. درباره انتشار خبر حکم اعدام تتلو هم همینگونه است. رسانه حق دسترسی و انتشار خبر را دارد. هرچند باید مسئولانه باشد. ولی بهرهبرداری منفی از انتشار خبر صدور حکم اعدام برای تتلو در این شرایط قابلپیشبینی بود؛ بااینحال، دستگاه قضایی به یک تکذیبیه عادی قناعت کرد.
نمونه دیگر، انتشار سخنرانی یکی از نظامیان حاضر در سوریه بود که بازتاب منفی ویژهای در سیاست خارجی داشت که خبری درباره برخورد قضایی با آن شنیده نشد. اگر چنین کارهایی از جانب یکی از رسانهها و نیروهای عادی یا اصلاحطلب انجام میشد، احتمال داشت که با واکنش فوری قضایی و امنیتی مواجه شوند. چنین تفاوت رفتاری موجب عوارض و اختلال رفتاری غیرقابل جبرانی در جامعه خواهد شد.
http://www.Fars-Online.ir/fa/News/908330/سرمقاله-هم-میهن--پرسشهایی-درباره-حادثه-بالگرد