پیام فارس - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
روز گذشته سیدمحمد انجام و رضا باقری، وکلای خاتمی، اعلام کردند: «در پی اظهارات اخیر حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان مبنی بر اینکه موکل آنان با جرج سوروس ملاقات داشته، شکایتی در دادسرای فرهنگ و رسانه طرح کردهاند و حسین شریعتمداری به دادسرا احضار شده است.»
این اولین بار نیست که حسین شریعتمداری ادعای دیدار سیدمحمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات، با جرج سوروس را مطرح میکند. او 9دیماه امسال نیز بار دیگر در برنامه تلویزیونی «جریان» روی آنتن زنده دوباره ادعای خود را تکرار کرد و روز گذشته سیدمحمد انجام و رضا باقری، وکلای خاتمی، اعلام کردند: «در پی اظهارات اخیر حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان مبنی بر اینکه موکل آنان با جرج سوروس ملاقات داشته، شکایتی در دادسرای فرهنگ و رسانه طرح کردهاند و حسین شریعتمداری به دادسرا احضار شده است.»
واکنش به دادگاه بهمن 1401
سال 1401 که خاتمی از شریعتمداری شکایت کرد، او در یادداشتی (19 بهمن 1401) با عنوان «آقای خاتمی! با کافران چه کارت گر بت نمیپرستی؟!» برای مستند کردن ادعایش مبنی بر دیدار خاتمی و سوروس، هشتمورد را تشریح کرده و نوشت: «در این مختصر فقط به دو سند غیرقابلانکار از انجام این ملاقات اشاره میکنیم و باقی اسناد را به فرصتی دیگر و ترجیحاً به جلسه علنی دادگاه موکول میکنیم. البته اگر مثل چند سال اخیر از حضور در دادگاه طفره نروید! و افراد بیهویت و دمدستی را برای دروغ جا زدن این ملاقات اجیر نکنید.»
او در این مطلب به گفتههای کیان تاجبخش استناد میکند. در حقیقت صحبتهای فردی که در دهه1380 به جرم جاسوسی بازداشت و محاکمه شده بود، یکی از ملاکهای ادعای حسین شریعتمداری است که گفته: «اگر ما یکی از اولین نمونههای براندازی را در ارتباط با ملاقات عطریانفر با سوروس بدانیم که در سال1376 به همراه کاملیا انتخابیفر و ارغندهپور و برخی از اعضای انجمن صنفی روزنامهنگاران در آمریکا صورت گرفت، میتوانیم نهایت آن را در ملاقات مستقیم خاتمی همراه با محمدجواد ظریف با جورج سوروس ببینیم که در سال1386 در نیویورک صورت گرفت و یک ارتباط مستمر بود.»
اما سوال مهم این است که استناد به چنین صحبتهایی، تاچهحد قابل اتکاست؟
او در همین یادداشت به کتاب معروف «معمای ایران» نوشته «کنت تیمرمن»، رئیس میز امور خاورمیانه و مسئول میز ایران در پنتاگون، رئیس میز ایران در سازمان جاسوسی سیا، اتکا کرده است و به نقل از او مینویسد: «استیون کلمنز مدیر برنامه راهبرد آمریکا در «بنیاد آمریکای نوین» هم در مراسم شام خاتمی با سوروس شرکت داشت و سخنان مقام ایرانی را تصدیق کرد. هومن مجد، روزنامهنگار آزاد هم که در طول اقامت خاتمی در آمریکا، مشاور و مترجم او بود، گفت سفر خاتمی به آمریکا از چند ماه قبل برنامهریزی شده بود.»
شریعتمداری در این یادداشت به موضوعات 88 اشاره و خاتمی را متهم کرده که «به عنوان یکی از سران فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 بعد از انتخابات ادعا کردید در انتخابات تقلب شده است و هشت ماه کشور را به آشوب و کشتن افراد بیگناه کشیدید اما بعدها که تیر فتنه به سنگ خورد، به صراحت اعلام کردید که تقلب در انتخابات ایران امکانپذیر نیست. در انتخابات بعدی به وادان در منطقه دماوند رفتید و رای خود را به صندوق انداختید.»
سوال این است که چطور قوهقضائیه این موضوع را میدانسته و تاکنون خاتمی را پای میز محاکمه نکشانده است؟ آیا شریعتمداری از قوهقضائیه و نهادهای امنیتی بیشتر میداند؟»
مدیرمسئول کیهان در سومین مورد به مصاحبه جورج سوروس با شبکه تلویزیونی سی.ان.ان آمریکا اتکا کرد و مدعی شد: «سوروس21 خرداد 1388 در این مصاحبه اعلام کرد: فردا در ایران یک انتخابات نیست. یک انقلاب رنگی است. شبیه آنچه در اوکراین و گرجستان انجام دادیم. فردا ایران و بعد، نوبت سوریه است.»
این در حالی است که جورج سوروس در آبان 1399 هم در مصاحبه با همین شبکه تلویزیونی اعلام کرده بود: «جمهوری اسلامی تا یک سال دیگر بیشتر نخواهد بود. با توجه به ملاقاتهای خود با جورج سوروس، میدانستید که قرار است در ایران به بهانه انتخابات، یک کودتای رنگی کلید بخورد و ادعای دروغ تقلب در انتخابات که جنابعالی مطرح کردید لازمه آن بود. به بیان روشنتر شما و میرحسین (و نه کروبی که از میانه راه فریب شما را خورد) دستورالعمل آمریکا و اسرائیل را که از طریق جورج سوروس، سرمایهدار صهیونیست به شما دیکته شده بود، به اجرا درآوردید و میدانستید که خیانت میکنید.»
چطور حرفهای فردی که به دنبال نابودی جمهوری اسلامی است، مورد استناد سوپرانقلابیای مانند شریعتمداری قرار میگیرد؟ جالب اینکه شریعتمداری برای مستند کردن ادعای خود مبنی بر ملاقات خاتمی با سوروس است؛ اینجا با تکرار ادعای خود میخواهد سندی بر این ادعای خود ارائه کند. در حقیقت مدیرمسئول کیهان در صحبتهای خود از «استراتژی پله دوم» استفاده کرده است. یعنی از تکنیک تکرار چندباره یک خلاف واقع موضوع را ملکه ذهن مخاطب استفاده میکند و پس از مدتی، ادعای خلاف واقع خود تبدیل به بنیان دیگر موضوعات قرار میگیرد. البته، شریعتمداری گاهی از «مباحثه» یا تکنیک بهتان و انگ زدن هم برای از میدان به در کردن جریان رقیب استفاده میکند.
او در بخش دیگری از یادداشت خود خاتمی را گورباچف مینامد که باید جای خود را به یلتسین بدهد. در حقیقت از تمام برچسبها استفاده میکند تا مخاطب را با خود همراه کند، غافل از آنکه روشهای به کارگرفته توسط او از ابتداییترین و دستمالیترین ترفندهای برخورد با جریان رقیب است که مخاطب را بیش از هر دو جریان منزجر میکند.
شریعتمداری در جای جای این یادداشت خاتمی را جاسوس آمریکا و اسرائیل نامیده است و به صراحت نوشته: «متن بیانیه را با آنچه این روزها مقامات آمریکایی و انگلیسی و فرانسوی، آلسعود و رژیم صهیونیستی درباره اغتشاشات شکست خورده اخیر بر زبان و قلم آوردهاند مقایسه کنید. اگر نام خودتان را از زیر بیانیه حذف کنید و امضای نتانیاهو را بگذارید چه تفاوتی پدید میآید.»
وکلای خاتمی: شریعتمداری پرهیزی از دروغ ندارد
سیدمحمد انجام و رضا باقری در پاسخ به سوال جماران مبنی بر اینکه اخیراً آقای حسین شریعتمداری در برنامه «جریان» که از شبکه یک سیما پخش شده ادعا کرده آقای خاتمی با جورج سوروس دو مرتبه دیدار داشته و آقای خاتمی از شرکت در دادگاه خودداری کرده است. جنابعالی بهعنوان وکیل پرونده چه توضیحی دارید؟ گفتند: «اولاً، برخلاف ادعای آقای شریعتمداری پرونده به دادگاه ارجاع نشده و در مرحله دادسرا هم ایشان هیچ دلیلی برای اثبات ادعای خودشان ارائه نکردند و پرونده از سیر طبیعی و قانونی دادرسی خارج شد. در نهایت متأسفانه رسیدگی قانونی صورت نگرفت و مختومه شد.»
آنها افزودند: «ثانیاً، برخلاف ادعای آقای شریعتمداری اصلاً قرار نبوده و لزومی نداشته آقای خاتمی به دادگاه مراجعه کند، اصولاً حضور وکیل شاکی در کلیه مراحل دادرسی کافی است؛ مگر در موارد خاصی که مقام قضایی حضور شاکی را لازم تشخیص دهد که در ما نحن فیه چنین چیزی در کار نبوده است. ضمناً شکایت دیگری علیه ایشان در مرجع قضایی ثبت شده که امیدوارم این بار به طریق قانونی و سریع مورد رسیدگی قرار بگیرد.»
این دو وکیل در واکنش به این موضوع که «آقای شریعتمداری مدعی شده اسناد فراوانی در دست دارند و گفته آقای خاتمی پس از ملاقات دوم به همراهشان گفته که مثل اینکه کار خوبی نکردیم.» تاکید کردند: «ببینید. آقای شریعتمداری پرهیزی از دروغ و تهمت ندارد. دست او خالی است و پس از سالها از طرح و طراحی این دروغ به عبارتی مبهم از شخص مجهول استناد میکند. اگر اسناد فراوانی موجود بوده، چرا آن را همان زمان در همان پرونده و همان شعبه به مرجع قضایی ارائه نکرد و به جای ارائه اسناد رطب و یابس بافت و از پاسخگویی طفره رفت؟ چرا همین همراه کذایی را به مرجع قضایی به عنوان شاهد معرفی نکرد؟ روشن است که تکرار مدعا و تاکید بر ادعا هرگز نمیتواند جای خالی دلیل را پر کند.»
آنها افزودند: «در عین حال مصمم هستیم شکایت مطروحه علیه او را تا حصول نتیجه و در صدور رأی قطعی در مرجع قضایی پیگیری کنیم. ما گزارش اقدامات و پیشرفت پرونده را هم به اطلاع عموم خواهیم رساند.»
واکنش کیهان به شکایت خاتمی
کیهان نیز دیروز در کانال تلگرامی خود به شکایت وکلای خاتمی واکنش نشان داد و نوشت: «لطفاً شکایتتان را تا آخر پیگیری کنید. ماجرای ملاقات محمد خاتمی با جورج سوروس ظاهراً برای غربگرایان مدعی اصلاحات خیلی حیثیتی شده و سعی میکنند هر جور شده این ننگ را از پیشانی خود پاک کنند.
این بار آنها ادعا کردهاند وکلای محمد خاتمی از مدیرمسئول کیهان شکایت کرده و حسین شریعتمداری به دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شده است. ادعای آنها در حالی است که تا این لحظه چنین چیزی به مدیرمسئول کیهان ابلاغ نشده است.
اما به همین مناسبت بد نیست مروری بر برخی از آنچه تاکنون در کیهان به عنوان مستندات دیدار محمد خاتمی به عنوان یکی از سرکردگان کودتای رنگی ناکام 1388 با جورج سوروس منتشر شده؛ داشته باشیم. کیهان در این مطلب نیز به نوشته «کنت تیمرمن» اشاره کرده است و به کتاب و نوشتههای این نویسنده استناد کرده است.
همچنین اظهارنظرهای کیان تاجبخش در دادگاهش (سال 1388) نیز از جمله مستندات کیهان است. کیهان در آخر نوشته است: «فقط با احتساب همین موارد؛ چهار روایت از چهار فرد مختلف و البته جدای از یکدیگر وجود دارد که از دیدار محمد خاتمی با جورج سوروس خبر میدهند و با اختلاف کمی با یکدیگر تطبیق میکنند. به این موارد میتوان روایتهای دیگری را هم افزود که اگر ادعای رسانههای زنجیرهای درباره شکایت محمد خاتمی از مدیرمسئول کیهان صحت داشته باشد؛ مشتاقانه در انتظار دادگاه مینشینیم تا مستندات دیگر را نیز در آنجا ارائه کنیم.»