پیام فارس
سرمقاله سازندگی/ ذهنیت تقاص‌اندیش
يکشنبه 23 دي 1403 - 09:22:36
پیام فارس - روزنامه سازندگی / «ذهنیت تقاص‌اندیش» عنوان یادداشت روز در روزنامه سازندگی به قلم عمادالدین باقی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
پس از آتش‌سوزی گسترده در لس‌آنجلس کالیفرنیا همان‌طور که گروهی از خیال‌پردازان ساکن در رسانه اپوزیسیون که هر حادثه جزئی و عادی در ایران را مستقیماً به مساله ساختار سیاسی و عقیده براندازی گره می‌زنند، ولی این آتش‌سوزی را صرفاً بر اثر باد می‌دانند و بر تکنولوژی پیشرفته مهار آن تمرکز می‌کنند، برخی دیگر در ایران (و حتی در خود آمریکا) اظهار عقیده کردند که این آتش‌سوزی‌ها به خاطر گناه غزه است!
تا وقتی این نوع اظهارنظرات از سوی افراد عامی‌ باشد، نامنتظره نیست اما هنگامی که توسط برخی نخبگان سیاسی و صاحب اندیشه بیان می‌شود، غیرمنتظره و موجب تاسف است.
بدون‌شک جنایت غزه در زمره بزرگ‌ترین جنایات تاریخ بشریت است و باید عاملان آن تقاص پس بدهند اما تبدیل آرزوها به تحلیل و تحمیل آن به واقعیت را نمی‌توان تقاص شمرد به ‌ویژه اینکه چنین رخدادی، تناسبی با اصل شخصی بودن جرم و مجازات ندارد و در نقطه دیگری از جهان برای کسانی که چه‌ بسا نقشی در جنایات هولناک غزه نداشته‌اند، رخ داده است.
اگر کسی اندک اطلاعی از حوادث در آمریکا داشته باشد، می‌داند که توفان و آتش‌سوزی از رخدادهای کثیرالوقوع هستند و در جنگل‌های لس‌آنجلس هم بارها آتش‌سوزی رخ داده است اما این ‌بار جهت باد، آن را به درون شهر کشیده است.

«بادهای به ‌اصطلاح سانتا آنا بادهای شدید و خشکی هستند که در لس‌آنجلس در ماه‌های سردتر زمستان رایج هستند». در صورتی که این آتش‌سوزی تقاص جنایات غزه باشد، آتش‌سوزی‌ها و توفان‌های قبلی را به کدام موضوع می‌خواهند ربط بدهند؟
البته در مورد آتش‌سوزی اخیر فرضیه عمدی بودن آن نیز مطرح و در دست بررسی است اما مهم‌تر از ذهنیت تقاص‌اندیش، این است که در این آتش‌سوزی مهیب و عظیم، تاکنون حداکثر 10 نفر جان باخته‌اند و در مدت 4 روز با تجهیزات بسیار پیشرفته مهار شده است، درحالی که بارها در جنگل‌های کوچک خودمان آتش‌سوزی‌هایی در ابعاد بسیار کوچک‌تر رخ داده که در مدت‌زمانی بیش از آن هم نتوانسته‌اند، مهار کنند. بهتر است به جای آن نوع ذهنیت‌های عامیانه و غیرعلمی به جنبه‌های فنی که می‌تواند پیشگیرانه یا مهارکننده باشد، توجه شود.
آن نوع طرز تلقی‌ها، باورمندانش را همیشه در باتلاقی اسیر می‌کند که نمی‌توانند از آن بیرون آیند. برای مثال اگر زلزله، نشست زمین، یا رانش زمین، آتش‌سوزی، سیل و حوادث طبیعی که در همه جای جهان رخ می‌دهد بر سرشان آوار شد، آن وقت باید پاسخ بدهند که آن وقایع بر اثر چه گناهی بوده یا اگر گناهان بزرگ‌تری در گذشته یا در دیگر نقاط رخ داد و چنین پیامدهایی نداشته چه پاسخی برای آن دارند؟
از این موضوع مشخص، نتیجه‌ کلی‌تر و مهم‌تری می‌توان گرفت و آن هم این است که تحلیل‌های متافیزیکی که می‌تواند همه امور بی‌ربط را به همدیگر ربط بدهد به ترویج انگاره‌های غیرعلمی می‌انجامد و قدرت تعقل برای مدیریت را زائل می‌کند و انسان را در پیشگیری یا کنترل بحران فلج می‌نماید.
فقط روش‌های علمی و فناورانه برای تحلیل حوادث است که می‌تواند راهگشای انسان برای کنترل پیامدهای زیان‌بار انسانی و مالی حوادث باشد.

http://www.Fars-Online.ir/fa/News/901116/سرمقاله-سازندگی--ذهنیت-تقاص‌اندیش
بستن   چاپ