پیام فارس - دیدارنیوز-محمد جعفری : شعیب بهمن، تحلیلگر ارشد مسائل اوراسیا و عضو موسسه مطالعات جهان معاصر در گفتگویی با دیدارنیوز با اشاره به تحولات جاری سوریه و سقوط دولت بشار اسد به چرایی وقوع این اتفاق پرداخته و اظهار داشت: به نظر میرسد که با توجه به سقوط دولت بشار اسد، ما شاهد ایجاد یک فصل نو در داخل سوریه هستیم که البته، ابعاد این فصل نو، هنوز روشن و مشخص نیست.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
اینکه چه گروه یا گروههایی در آینده، اریکه قدرت را در دمشق در دست خواهند گرفت و آن گروهها دارای چه ایدئولوژی و عقیدهای هستند و چه حکومتی را در این کشور بر پا خواهند کرد، هنوز عیان نیست.
وی افزود: اگرچه گروههایی نظیر تحریرالشام، بیشتری نقش را در این روند داشتند اما، واقعیت امر این است که همین گروه نیز، نسبت به گذشته خود، دارای تغییراتی شده است. حال اینکه این تغییرات تا چه حد حقیقی و واقعی بوده و یا نمایشی باشند نیز، هنوز تردیدهای جدی در این باره وجود دارد؛ بنابراین درباره آینده سوریه، قاعدتا باید منتظر ماند و ترکیب رهبری آینده این کشور، نوع حکومت و عقیده و افکار حاکم بر آن را مورد بررسی و ارزیابی قرار داد.
بهمن، تصریح کرد: به هر حال، عیان اینکه ما شاهد یک جابجایی از سوی سوریه در تحولات آتی منطقه خواهیم بود. جدای از مسائلی که در مورد موضوعات داخلی، نوع حکمرانی و مسائل سیاست داخلی سوریه وجود دارد، این اتفاقات و تحولات، قطعا در نقش منطقهای این کشور نیز تاثیر خواهد داشت. این تحولات، نوع مواجهه سوریه با بازیگران منطقهای و فرامنطقهای را تغییر میدهد که این، میتواند پیامدهای منطقهای و بین المللی قابل توجهی هم به دنبال داشته باشد.
وی همچنین با اشاره به نقش آنکارا در رخدادهای کنونی در دمشق نیز، اضافه کرد: نقش بازیگران خارجی، نقش بسزایی در سقوط دولت اسد داشت. ترکیه، اساسا در سالیان اخیر-به طور مشخص، پس از پدید آمدن بحرانی داخلی سوریه در سال 2011-یکی از بازیگران موثر در تحولات این کشور به شمار میآمد. در بحرانی که سوریه در سال 2011 درگیر آن شد، ترکیه نقش مهمی در ایجاد ضربات به دولت اسد داشته و تلاش کرد تا از طریق حمایت از گروههای نیابتی در فضا و محیط داخلی سوریه نقش آفرینی کند.
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی، ادامه داد: در عین حال، آنکار نقش مهمی در حمایت لجستیکی و تسلیحاتی و امنیتی از گروههای مخالف دولت بشار اسد داشت و البته در یک فضای بزرگتر، ترکیه در امتداد سیاستهای آمریکا و غرب در داخل سوریه ایفای نقش میکرد. این وضعیت، اگرچه به شکلگیری روند آستانه با حضور روسیه، ایران و ترکیه تا حد زیادی تحت کنترل و مدیریت درآمد، اما آنکارا، همچنان هم حضور خود در نواحی شمالی سوریه را حفظ کرد و نیز، ارتباط با گروههای مخالف مسلح را حفظ و تقویت کرد.
بهمن، خاطرنشان کرد: این تقویت را ما در حرکات فعلی گروه تحریرالشام میتوانیم به وضوح مشاهده کنیم. بنابراین، ترکیه از منظر حمایتی که از منظر تسلیحاتی، نظامی، آموزشی و مالی از گروه التحریرالشام و دیگر گروهها داشته، قطعا در تحولات سوریه نقش قابل توجهی ایفا کرده است. این مسئله، غیرقابل انکار بوده و جای تردید نیست که ترکیه، هم منافع پیچیده و هم نگرانیهای امنیتی در سوریه دارد. به عنوان نمونه، مسئله کردها برای ترکیه بسیار برجسته بوده و آنکارا در پی ایجاد نظمی در سوریه آینده است که این نظم، بتواند نگرانیهای آینده امنیتی آن را مرتفع کند.
این تحلیلگر ارشد مسائل روسیه، همچنین اشارهای به نقش مسکو و شخص پوتین در مناسبات کنونی در دمشق داشت و خاطرنشان کرد: وضعیت و عملکرد متحدان دولت سوریه در سالهای اخیری، تاثیر قابل توجهی بر سرنوشت این کشور گذاشته بود و قاعدتا روسیه نیز، یکی از متحدان دمشق به شمار میآمد. روسها در سوریه، هم دارای منافع قابل ملاحظه بودند و هم اهداف خاصی را در این کشور و کل منطقه غرب آسیا دنبال میکرد.
وی افزود: در شرایط فعلی به نظر میرسد که روسها نیز از تحولات سوریه دچار آسیب و غافلگیری شدهاند. به هر حال، تغییر نظام سیاسی در دمشق، رفتن اسد و آمدن هیئت حاکمه جدیدی که هنوز، سوگیریهای سیاسی مشخصی از باب میدان دادن به مسکو در سوریه ندارد، این مسئله برای روسیه یک مسئله چالشبرانگیز است. به هر حال، هنوز روسها نمیدانند که حتی میتوانند پایگاه نظامی خود را در بندر طرطوس حفظ کنند یا خیر!
بهمن، خاطرنشان کرد: بنابراین، روسها از تغییر و تحول در داخل سوریه متضرر شدند. اما به نظر میرسد که در نوع رویکرد روسیه، چند عامل نیز دخیل است. عامل نخست، درگیری و گرفتاری مسکو در بحران اوکراین است. به هر حال، روسها با موقعیت بغرنج و پیچیدهای در جنگ اوکراین مواجه شدند و اگر قرار بر این باشد که میان بحرانهای سیاست خارجی خود، اولویتبندی کنند، قطعا بحران اوکراین در اولویت نخست قرار میگیرد. همین مسئله سبب شده تا تمرکزی که روسها، پیشتر در خصوص مسائل خاورمیانه و سوریه داشتند را در اولویت قرار ندهند.
وی ادامه داد: نکته دوم اینکه در گذشته که هم تهران و هم مسکو از دولت دمشق در برابر گروههای مخالف حمایت میکردند، یکپارچگی و انگیزه لازم در هیئت حاکمه سوریه وجود داشت. در حالی که در بحران اخیر، عملا هم آن یکپارچگی در هیئت حاکمه از میان رفت و هم خود حاکم و رهبران سیاسی سوریه فاقد انگیزه لازم برای مقابله با این روند بودند. در نتیجه در چنین شرایطی، نه از روسیه و نه از هیچ بازیگر خارجی دیگر از جمله ایران، نمیتوان انتظار داشت که بتوانند کمکم مثمر ثمری در این باره داشته باشند.
بهمن، همچنین، اشارهای به گمانهزنیهایی درباره سیاست تهران در قبال مسائل سوریه داشت و تصریح کرد: سیاست خارجی ایران در منطقه در وهله کنونی، یک سیاست کاملا واقعبینانه بوده و طبعا در این شرایط حساس نیز نمیتواند از این دایره خارج باشد. سقوط دولت اسد در عمل اتفاق افتاده و امروز، سوریه با شرایط جدیدی مواجه شده که تغییر آن به دلیل گستردگی نارضایتیها از دولت اسد، فروپاشی ساختار حاکمیت و سیستم سابق و مداخلات خارجی کنونی در این کشور، دست کم در کوتاهمدت امکانپذیر نیست.
وی، ادامه داد: ایران باید با واقعیتهای سوریه کنار آمده و نگاه واقعبینانه به آن داشته باشد. اینکه ایران بخواهد با گروهها و جریانهایی که در سوریه، قدرت را در دست میگیرند، تعامل داشته و قدرت خود را با آنها تنظیم کند، یک امر کاملا واقعبینانه محسوب میشود.
http://www.Fars-Online.ir/fa/News/889192/شعیب-بهمن--روسها-در-سوریه-غافلگیر-شدند--مسکو-نمیداند-که-حتی-میتواند-پایگاه-نظامی-خود-را-در-طرطوس-حفظ-کند-یا-خیر!---ایران-باید-با-واقعیتهای-سوریه-کنار-بیاید