پیام فارس - آرمان ملی /متن پیش رو در آرمان ملی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
مرتضی خبازیان زاده| معاون راهبردی رئیسجمهور اظهار کرده پزشکیان از صمیم قلب به «وفاق و همدلی» معتقد است.
محمدجواد ظریف ادامه داده: رئیسجمهور بر این باور است که کشور برای رسیدن به اهداف والای خود کمبود و کاستی ندارد، تنها باید برای تحقق آرمانها، اسناد بالادستی و قانون اساسی با همدلی، همکاری کنیم. جملات ظریف در حالی ابراز میشود که ظاهرا تندروهای مجلس در حال پختن آش هستند. هرچند در باره اینکه آش مورد نظر تندروها چه چیزی خواهد بود و برای چه کسی پخته میشود، هنوز حرفی در میان نیست اما به نظر نمیرسد تندروها از دنبال کردن کاری که در پیش گرفته بودند، با همه حاشیهها و با همه واکنشها، صرف نظر کرده باشند.
زمانی که مسعود پزشکیان دولت را در دست گرفت، احتمالا زمانی که اعضای کابینه را انتخاب میکرد، اولین هستههای مخالفت با او تشکیل شده باشد. روشن است که اطرافیان دولت قبل که دولت را از دست داده و در انتخاباتی زودرس آن را به جناح مقابل باخته بودند، حتی اگر تمام کابینه را در دست میگرفتند هم از اتفاق افتاده ناراحت بودهاند. تب و تاب و التهابی که برخی چهرههای تندروی مجلس در زمان رای اعتماد به کابینه به فضای مجلس داده بودند، نشان از این عدم رضایت داشت. بخصوص که پزشکیان هم در انتخاب اعضای کابینه از مشورتهای ظریف استفاده کرده بود و هم اینکه او را به عنوان مشاور نزدیک خود نگه داشته بود. تندروهایی که هنوز زخم برجام را برتن داشتند، به هیچ وجه نمیتوانستند ظریف را در دولت تحمل کنند. لایههایی از تندروها از زمانی که مذاکرات برجامی شروع شد، تا زمانی که برجام به سرانجام رسید، با ظریف مشکل داشتند. خیلی روشن نیست که مشکل آنها با ظریف به مشکلشان با برجام ختم شد یا مشکلی که با برجام داشتند در نهایت در ظریف متمرکز شد. در همان احوال ظریف با تمام توان از برجام دفاع میکرد و نمک بر زخم مخالفان میپاشید. انتخابات مجلس که سال گذشته برگزار شد، به چند نفر از شناخته شدهترین مخالفان ظریف فرصت داد تا در مجلس و از تریبون مجلس با تمام قوا به مقابله با ظریف برآیند. اگر در مجلس، در برابر هجمه همهجانبه تندروها، برخی نمایندهها مقاومت میکنند و از شدت حمله میکاهند، راحت میتوان تصور کرد اگر دو نفر از این تندروها رودرروی هم بنشینند و درباره ظریف حرف بزنند، چه خواهند گفت؛ مثلا رسایی و ثابتی. آیا برای ظریف آشی خواهند پخت که روی آن یک وجب روغن باشد؟ با تصویب قانون مشاغل حساس به نبرد با او خواهند رفت؟ به دیدگاههای مطرح شده مسئولان ارشد توجه نخواهند کرد؟
هنر شنیدن
در چنین شرایطی که دولت به زبانی و محمد جواد ظریف هم به لحنی، سخن از وفاق میگویند، گویی هنوز منظور دولت و ظریف از وفاق روشن نشده است. اگر روشن شده بود شاید در رفتار تندروها تغییری دیده میشد. وقتی تندروها با تمام توان آتش توپخانه خود را روی ظریف متمرکز کردهاند، ظریف اظهار کرده است: «وفاق بخش مهمی دارد که اگرچه توانستیم تا حدی به آن بپردازیم اما تازه در ابتدای راه هستیم و آن «وفاق میان حاکمیت و مردم» است. واقعیت این است که 50 درصد مردم در انتخابات شرکت نکردند و نیاز است که با این 50 درصد گفتوگو کنیم. گفتوگو به معنی صحبت کردن و موعظه کردن نیست، به قول دکتر پزشکیان گفتوگو به معنای «شنیدن صدای بیصدایان» است، حتی به این معنا که باید صدای بیصدایان را پخش و منتشر کنیم». مشکل سخنان ظریف در این است که او مخاطب خود را مردمی دانسته که به پزشکیان رای دادهاند، در حالی که ظریف باید مخاطب خود را همان تندروهایی فرض میکرد که درصدند برایش آش بپزند. ظریف تمرین هنر شنیدن را یکی از اقدامات مهم برای تحقق شعار وفاق دانسته و تاکید کرده است: «همایش ملی وفاق به سبک جدید و با محوریت گفتوگو تا ماه آینده برگزار میشود. در این نشست به جای سخنرانی یا ارائه مقاله، پیش جلساتی در استانها و تهران خواهیم داشت تا تمرینی باشد برای اینکه ببینیم چگونه میتوان در مسیر وفاق حرکت کرد». احتمالا چند نفر از تندروها حرفهای ظریف را دنبال میکنند تا ببینند آیا توانستهاند او را از ادامه کار منصرف کنند یا نه. ظریف در این باره گفته است: «ترجیح میدهم درباره خودم صحبت نکنم. دکتر پزشکیان پس از مشورت به بنده دستور دادند که به فعالیت خود در دولت ادامه دهم». با چنین اظهاراتی است که میتوان تصور کرد توپخانه تندروها به این زودیها خاموش نمیشود. توپخانهای که از ابتدای آغاز به کار دولت شروع شده و احتمال دارد با پخت «آش» همزمان شود.