پیام فارس
اسرائیل در باتلاق راهبردی
دوشنبه 16 مهر 1403 - 20:19:38
پیام فارس - وطن امروز /متن پیش رو در وطن امروز منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
امیرعباس نوری| تئوریسین‌ها و استراتژیست‌های آمریکایی در یک سال گذشته دائما به این نکته مهم اشاره می‌کردند که رژیم صهیونیستی در حوزه استراتژی جنگی، فاقد برنامه است و اگرچه در حوزه تاکتیکی و با اتکا به توان اطلاعاتی و ترور، توفیقاتی به دست می‌آورد اما این اقدامات تاثیر چندانی بر استراتژی جنگ بویژه در درازمدت نخواهد داشت. امثال دنیس راس حتی صریح‌تر به این موضوع اشاره و تصریح کردند تداوم این رویه از سوی رژیم صهیونیستی، به مثابه بازی کردن در زمین ایران است. دنیس راس در همین رابطه می‌گوید: فقدان استراتژی جنگی از سوی اسرائیل، هدف رهبران مقاومت بویژه آیت‌الله خامنه‌ای را برای درگیر کردن تل‌آویو در باتلاق فرسایش محقق می‌کند. 

با وجود این هشدارها اما رفتار کابینه جنگی رژیم صهیونیستی نشان می‌دهد آنان همچنان راهی برای برون‌رفت از وضعیت فعلی نیافته‌اند و تمرکز صهیونیست‌ها صرفا بر ترور، خشونت و ویرانی است؛ موضوعی که نشان می‌دهد نتانیاهو بیشتر از آنکه به دنبال پیدا کردن راهی برای نجات از باتلاق فعلی جنگ و دستیابی به موفقیت‌های میدانی و دیپلماتیک باشد، صرفا تلاش می‌کند تصویری را که توفان الاقصی و «وعده صادق 1 و 2» درباره میزان شکست‌پذیری اسرائیل ترسیم کرده تغییر دهد. در این مسیر آنها تلاش می‌کنند در راستای القای ترس، راهبرد مرد دیوانه را از طریق خشونت دیوانه‌وار و ترورهای پرسر و صدا دنبال کنند. به عبارتی دولت رژیم صهیونیستی به جای اتخاذ یک استراتژی نظامی و سیاسی برای برون‌رفت از وضعیت فعلی و خاتمه دادن به جنگ، سعی می‌کند نتانیاهو را در شمایل یک حیوان وحشی درنده افسار پاره کرده نشان دهد و با القای ترس، هزینه مقابله با اسرائیل را در منطقه بالا ببرد.
این راهبرد همانگونه که گفته شد تغییری در معادله میدانی جنگ ایجاد نمی‌کند. از زمان تاسیس اسرائیل تاکنون، این نخستین بار است که رژیم صهیونیستی درگیر یک جنگ طولانی شده که در مغایرت با همه اصول توصیه شده بن‌گورین قرار دارد.
اگر اصل اول دکترین بن‌گورین، یعنی جنگ پیش‌دستانه و غافلگیری، به واسطه نبوغ سنوار و ضیف بر رژیم صهیونیستی تحمیل شد اما 2 اصل دیگر کشاندن جنگ به بیرون از مرزها و در امان نگه داشتن شهرها از جنگ طولانی و فرسایشی نشدن جنگ، با سیاست‌های نتانیاهو زیر پا گذاشته شد. صهیونیست‌ها برای نخستین بار در 76 سال گذشته، دکترین امنیتی - نظامی بن‌گورین را به صورت رسمی و عملی زیرپا نهادند تا مشخص شود آنچه 7 اکتبر 2023 حماس بر سر آنها آورد، تاریخ این رژیم را زیر و رو کرد. شاید این هم از اقبال مقاومت و ملت‌های مظلوم فلسطین و لبنان باشد که تاریخ‌سازی توفان الاقصی در دوران نخست‌وزیری کسی در اسرائیل رقم خورده که به خیره‌سری، لجاجت و حماقت شهره است. آنچه نتانیاهو در یک سال پس از توفان الاقصی بر سر اسرائیل آورد، در تاریخ این رژیم اشغالگر بی‌سابقه است. یک ستون تاسیس اسرائیل بر مظلوم‌نمایی و بزرگنمایی واقعه هولوکاست بنا نهاده شده بود. نتانیاهو اما در یک سال گذشته تصویری واقعی از ماهیت شیطانی اسرائیل در معرض دید افکار عمومی جهان قرار داد. دنیا اگر داستان نسل‌کشی یهودیان در اتاق‌های گاز آشویتس را در مستند‌ها، فیلم‌ها، کتاب‌ها و سخنرانی‌ها دیده و خوانده و شنیده بود اما حالا همه دنیا بدون واسطه، با چشم‌های خود می‌بینند چگونه رژیم برساخته روایت هولوکاست، خود عامل نسل‌کشی در غزه شده است. کشتار جمعی نزدیک به 35 هزار زن و کودک در غزه، حمله به بیمارستان‌ها، مدارس، کلیسا‌ها و حتی مراکز خدماتی سازمان ملل در غزه، مهر پایانی بر 80 سال مظلوم‌نمایی صهیونیست‌ها بود. حالا نام هولوکاست که می‌آید نه تنها دیگر کسی برای مظلومیت یهود اشک نمی‌ریزد، بلکه تصاویر کودکان مثله‌شده غزه در مقابل چشمان مردم دنیا می‌آید. اگر روزگاری مرثیه هولوکاست با گزاره‌های شیطانی مانند «سرزمین بدون مردم، مردم بدون سرزمین» عواطف انسانی را یک پای مشروعیت‌بخشی به اشغال فلسطین و تأسیس اسرائیل می‌کرد اما حالا این فلسطینیان مظلوم هستند که مصداق واقعی مردم بی‌سرزمین شده‌اند. اتاق‌های گاز آشویتس جای خود را به محله‌های ویران غزه داده است و نتانیاهو در شمایل هیتلر قرن 21 ظاهر شده است. آنچه نتانیاهو در یک سال گذشته با خشونت عریان و قتل‌عام مردم غزه کرد، توجه اکثریت مردم جهان را از روایت‌ رسانه‌های رسمی درباره هولوکاست و اسرائیل، به شواهد عینی و واقعی از ماهیت تروریستی اسرائیل و جنایات شرم‌آور نتانیاهو در غزه و لبنان چرخاند. نگاه دنیا چرخید و این چرخش قضاوت جهان درباره اسرائیل، باعث شد هر ‌آنچه رژیم صهیونیستی طی 80 سال از طریق امپراتوری رسانه‌ای جریان اصلی بافته بود، پاره شود. در کنار افکار عمومی،‌ رژیم صهیونیستی با وجود حمایت‌های تمام قد سیاسی آمریکا و چند کشور غربی اما اعتبار خود در محافل و مجامع بین‌المللی را نیز از دست داد.
به ادبیات گستاخانه، هتاکانه و پرخاشگرانه نتانیاهو و دلقک صهیونیست‌ها در سازمان ملل دقت کنید. این رفتارها نشان‌دهنده عدم تعادل است. پاره کردن منشور سازمان ملل توسط سفیر دلقک نتانیاهو در سازمان ملل، توهین‌های مکرر به دبیرکل سازمان ملل و ممنوع کردن سفر وی به اراضی اشغالی و این آخری، توهین‌های نتانیاهو به مکرون‌ که هنوز هم در عمل از حامیان اصلی رژیم صهیونیستی به شمار می‌آید، نشان می‌دهد رژیم تل‌آویو جدا از منفورشدن در افکار عمومی دنیا، با وجود حمایت‌های بی‌دریغ کاخ سفید و برخی کشورهای اروپایی، در حال تبدیل شدن به یک رژیم منزوی در دنیاست؛ رژیمی که با وجود ارتکاب فجیع‌ترین جنایات بشری در 80 سال گذشته و قتل عام زنان و کودکان مظلوم در غزه و لبنان، همچنان با زبانی طلبکار و پرخاشگرانه، مجامع بین‌المللی و حتی مقامات کشورهای حامی خود را نیز خطاب قرار می‌دهد. برای رژیم غاصبی که بنایش بر اشغال و ترور است و بخش مهمی از موجودیت خود را در سایه فریب افکار عمومی دنیا و جلب حمایت‌های جهان غرب به دست آورده، وضعیت فعلی عبرت‌آموز است. نتانیاهو هزینه حمایت از اسرائیل را حتی برای کشورهای حامی و دوست رژیم صهیونیستی بشدت افزایش داده است.‌ هزینه‌ای که نتانیاهو در یک سال گذشته روی دست آمریکا گذاشته، دست‌کم در مدت زمان پس از جنگ جهانی دوم، بی‌سابقه است. کمک‌های مالی بلاعوض، ارسال روزانه تسلیحات پیشرفته نظامی از قبیل بمب‌های یک تنی و بمب‌های سنگرشکن و همین‌طور حمایت‌های مکرر سیاسی و وتوی قطعنامه‌های ضد اسرائیلی شورای امنیت، فشار به دادگاه بین‌المللی برای عدم صدور حکم بازداشت نتانیاهو و سایر همدستان جنایتکارش و... باعث شد اعتبار کاخ سفید در دنیا مخدوش و هنجارهای نظام لیبرال - دموکراسی لگدمال شود. آمریکا تا کجا می‌خواهد این حمایت‌های‌ هزینه‌ساز را ادامه دهد؟
اما در کنار از دست دادن افکار عمومی دنیا و انزوای بین‌المللی، آنچه نتانیاهو در یک سال گذشته انجام داد، فرو بردن اسرائیل در باتلاق جنگ است. در عرصه میدانی شکست صهیونیست‌ها پس از 7 اکتبر تشدید شده است. آنچه آنها به محاصره در حلقه آتش مقاومت یا جنگ در 7 جبهه تعبیر می‌کنند، بخوبی مختصات میدان نبرد را ترسیم می‌کند. در غزه، با وجود یک سال جنایت و کشتار قریب به 50 هزار انسان بی‌گناه با بمب‌های آمریکایی، حماس همچنان زنده و فعال است. هنوز هم اعلام الحربی حماس، فیلم‌های حمله به کاروان نظامیان صهیونیست در غزه و خان یونس و رفح را منتشر می‌کند. هنوز هم از غزه به سمت سرزمین‌های اشغالی موشک و راکت شلیک می‌شود. هنوز هم حماس تصاویر اسرای صهیونیست را نشان می‌دهد تا این مهم را یادآوری کند که نتانیاهو در هدف خود برای آزادسازی این اسرا، ناکام مانده است و مهم‌تر از همه اینکه پس از ترور اسماعیل هنیه، حالا رهبری حماس نه در قطر، بلکه در خط مقدم جنگ یعنی غزه مستقر شده است. آن هم چه کسی! یحیی سنوار! کابوس نتانیاهو و همه اشغالگران فلسطین. 
در لبنان نیز حزب‌الله با وجود شهادت سیدحسن نصرالله، همچنین شهادت تعدادی از فرماندهان مقاومت، همچنان در حال موشک‌باران مناطق شمالی سرزمین‌های اشغالی است. آنان به عهد خود با سیدحسن وفادار هستند و با موشک‌باران ممتد مناطق شمالی سرزمین‌های اشغالی، اجازه بازگشت اشغالگران به شهرک‌های مرزی شمال را نمی‌دهند. اگرچه نتانیاهو عدد آوارگان صهیونیست را حدود 100 هزار نفر اعلام کرده است اما او به مهاجرت معکوس از سرزمین‌های اشغالی اشاره نمی‌کند. برخی گزارش‌ها از مهاجرت 600 هزار اشغالگر صهیونیست از سرزمین‌های اشغالی در یک سال گذشته حکایت دارد. در کنار این موضوع، در یک سال گذشته اخبار فراوانی از خروج برندها و شرکت‌های معتبر از سرزمین‌های اشغالی حکایت دارد؛ اتفاقی که به غیر از آسیب‌های تجاری و مالی، باعث بیکار شدن حداقل 50 هزار نفر از ساکنان مناطق اشغالی شده است. البته حمله رژیم صهیونیستی به لبنان و درگیری‌های شدید در مرز شمالی سرزمین‌های اشغالی حتما باعث افزایش این آمار خواهد شد. همزمان با حملات وحشیانه به بیروت و سایر نقاط لبنان، حزب‌الله برد موشک‌های خود را از حیفا عبور داده و به نزدیکی تل‌آویو رسانده است. در نبرد زمینی نیز حزب‌الله تلفات سنگینی روی دست ارتش صهیونیستی گذاشته است. نبرد زمینی کابوس 20 ساله صهیونیست‌هاست و به نظر می‌رسد این بار نیز حزب‌الله کابوس جدیدی برای رژیم صهیونیستی رقم خواهد زد. در جبهه سوم یعنی سوریه نیز همچنان حملات به سرزمین‌های اشغالی بویژه جولان ادامه دارد. منابع صهیونیستی همواره به حضور 40هزار نیروی نظامی زبده وابسته به مقاومت در مرز سوریه با جولان اشاره می‌کنند و درباره سناریوی ورود زمینی مقاومت به جولان برای آزادسازی این منطقه مهم ابراز نگرانی می‌کنند. یمن اما پدیده این یک سال جبهه مقاومت بود. ارتش یمن توانست از یک سو تجارت دریایی رژیم صهیونیستی از دریای سرخ را مختل و بندر ایلات را تقریبا تعطیل کند و از سوی دیگر نیز حملات راهبردی به عمق سرزمین‌های اشغالی انجام دهد؛ موضوعی که واقعیت آسیب‌پذیری رژیم صهیونیستی را عیان تر کرد. حضور عراق در نبرد یک سال اخیر علیه رژیم صهیونیستی نیز بسیار قابل توجه است. عراقی‌ها از ابتدا تمرکز خود را حمله به بلندی‌های جولان و بندر حیفا قرار دادند و حملات اثرگذاری به این مناطق انجام دادند و در نهایت ایران نیز در 2 نوبت و در عملیات‌های «وعده صادق 1 و 2» ضرباتی مهلک بر پیکره رژیم صهیونیستی وارد کرد تا مشخص شود جبهه مقاومت یک اتاق فرمان برای مدیریت حملات به رژیم صهیونیستی از ایران تا لبنان و از خلیج‌فارس تا مدیترانه و دریای سرخ تشکیل داده است.
بنا به گفته خود صهیونیست‌ها، آنها در 7 جبهه با مقاومت درگیر هستند. آنچه در یک سال اخیر در میدان جنگ مشخص شد این است که صهیونیست‌ها برای نخستین بار، با یک جغرافیای جدید در مقابل خود مواجه هستند که توانسته ظرفیت‌های قابل توجهی را علیه رژیم تجمیع کرده و به کار بگیرد. اگر روزگاری رژیم صهیونیستی مدعی بود استراتژی مرگ با هزار خنجر را علیه ایران به کار برده است اما اکنون تحلیلگران دنیا معتقدند ایران استراتژی «قورباغه آب‌پز» را برای از بین بردن اسرائیل در دست اجرا دارد. قورباغه آب پز در واقع اشاره به درگیر کردن رژیم صهیونیستی در جنگ فرسایشی است، همان موضوعی که استراتژیست‌هایی نظیر دنیس راس و استفان والت معتقدند پاشنه آشیل اسرائیل در استراتژی جنگی خواهد بود. آنها می‌گویند موفقیت‌های نتانیاهو در ترورها و نشان دادن یک چهره خشن و دیوانه، در دراز مدت منجر به تولید قدرت برای اسرائیل نخواهد شد، بلکه این مقاومت است که با عادی‌سازی حملات به سرزمین‌های اشغالی و به تصویر کشیدن میزان آسیب‌پذیری رژیم تل‌آویو، گام به گام استراتژی خود را برای ناامن کردن سرزمین‌های اشغالی برای مهاجران و پیشروی فلسطینیان در این اراضی، به پیش خواهد برد. 
اگر صحبت از استراتژی می‌شود، در واقع اشاره به طرح بزرگ مقاومت در حوزه‌های نظامی، سیاسی، امنیتی، اجتماعی و اعتقادی برای آزادسازی بیت المقدس، همچنین راه‌حل برای تعیین نظام حاکمیتی پس از آزادسازی قدس و نیز تعیین تکلیف اشغالگران یهودی است. ایران و جبهه مقاومت همه ابعاد این استراتژی را تبیین کرده و چه در مبانی و چه در اجرا، همه اجزای این استراتژی در هماهنگی کامل به سر می‌برند. 
در یک سال گذشته و دست‌کم در حوزه میدانی، این هماهنگی کامل به چشم خورده است. هرکدام از اضلاع مقاومت دقیقا می‌دانند کدام تجهیزات و زیرساخت‌ها را در سرزمین‌های اشغالی، چه زمانی و با چه سطحی از تسلیحات هدف قرار دهند. هم‌افزایی و همپوشانی جبهه مقاومت در میدان رزم کاملا هویدا است. اما در مقابل، رژیم صهیونیستی، هیچ راهبرد و استراتژی مشخصی برای مقابله با جبهه مقاومت ندارد. شکست در نابودی حماس، ناتوانی در از بین بردن حزب‌الله و همین‌طور استیصال در مقابل مقاومت عراق و سوریه و یمن و از همه مهم‌تر، هراس از درگیری گسترده و فراگیر با ایران نشان می‌دهد آنها در حوزه نظامی، هرگز توان مقابله با جبهه مقاومت را ندارند. در حوزه سیاسی نیز رژیم صهیونیستی دست‌کم در شرایط فعلی، هیچ برگ و ابزاری برای بازیگری ندارد. نتانیاهو صرفا در حال ارتکاب خشونت، قتل و نسل‌کشی است. حتما خشونت و ایجاد ترس، نمی‌تواند یک استراتژی موفق برای مقابله با مقاومت باشد. یک سال از 7 اکتبر 2023 گذشت. نتانیاهو حالا اسرائیل را در باتلاق راهبردی قرار داده است.

http://www.Fars-Online.ir/fa/News/863733/اسرائیل-در-باتلاق-راهبردی
بستن   چاپ