خشم اصولگرایان ایتایی از مذاکرات
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام فارس - روزنامه سازندگی /متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
حمله به دولت و مذاکرات
در شرایطی که کشور در برههای حساس از تاریخ خود قرار دارد و مذاکراتی که میتواند گرهی از مشکلات اقتصادی و سیاسی کشور بگشاید در جریان است، بار دیگر شاهد بروز اختلافات داخلی و برخی حملات تند به دولت و تیم مذاکرهکننده از سوی بخشی از جریانهای سیاسی هستیم؛ که به آنها اصولگرایان ایتایی میگویند و در این شبکههای اجتماعی فعال هستند و علیه دولت و مذاکرات مطالبی را منتشر میکنند اختلافاتی که نهتنها کمکی به پیشبرد منافع ملی نمیکند بلکه با دامن زدن به فضای التهابآلود کشور، ناخواسته به بازی دشمنان بیرونی نیز خدمت میرساند. این بار، مذاکرات غیرمستقیم میان عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران و استیو ویتکوف، نماینده ویژه رئیسجمهور آمریکا در امور خاورمیانه در عمان بهانهای شد برای یورش بخشی از جریان موسوم به پایداری به دولت و مذاکرهکنندگان؛ حملاتی که نه در صحنه دیپلماتیک بلکه در فضای سیاسی داخلی طنین انداخت و خوراکی شد برای رسانههای بیگانه.
نقطه آغاز این انتقادات تند، سخنان مهدی کوچکزاده بود که در نخستین جلسه علنی پارلمان پس از مذاکرات به شکلی صریح و بیپرده، دولت را مورد حمله قرار داد. او نهتنها به مذاکرات انتقاد کرد بلکه تیم مذاکرهکننده را به خیانت و غارت بیتالمال متهم کرد. ادعاهایی که بهزعم بسیاری از ناظران، نهتنها از مدار انصاف و مسئولیت خارج است بلکه در شرایط کنونی که کشور به اجماع و انسجام ملی نیازمند است، آسیبزا و حتی خطرناک ارزیابی میشود. کوچکزاده با طرح ادعای بیاطلاعی نمایندگان از مذاکرات، تلاش کرد فضایی از بیاعتمادی نسبت به فرآیند دیپلماسی را میان افکار عمومی بسط دهد.
بازار ![]()
با این حال، این اظهارات با واکنش صریح رئیس مجلس مواجه شد. محمدباقر قالیباف در پاسخ به ادعای کوچکزاده گفت که سخنان او درباره بیاطلاعی مجلس از مذاکرات صحت ندارد و نمیتوان به نام مجلس سخنانی اینچنین مطرح کرد. حسن قشقاوی، عضو کمیته هستهای مجلس نیز در واکنش به کوچکزاده اعلام کرد که اتفاقاً برخی اعضای این کمیته از روند مذاکرات حمایت میکنند و اطلاعات لازم را نیز دریافت کردهاند. او تاکید کرد که مجلس تاکنون از مذاکرهکنندگان برای ارائه توضیحات ابا نداشته و از نقش نظارتی خود عقب ننشسته است.
در ادامه این واکنشها، مهرداد لاهوتی و فضلالله رنجبر نیز در صحن علنی بر این نکته تاکید کردند که رهبری با اصل مذاکرات موافقت کردهاند و اکنون زمان انسجام داخلی است. لاهوتی حتی پا را فراتر گذاشت و مذاکرات را «عزتمندانه» توصیف کرد. این تاکید بر نقش و نظر رهبری به عنوان فصلالخطاب در چنین تصمیمات مهمی، بار دیگر این نکته را برجسته کرد که برخی از منتقدان تندرو یا خود را از سلسله مراتب تصمیمگیری در کشور بیاطلاع نشان میدهند یا عامدانه سعی در زیر سوال بردن آن دارند.
در همین راستا، حمید رسایی از چهرههای شاخص جبهه پایداری، گرچه با بیان حمایت مشروط از مذاکرهکنندگان تلاش کرد، موضعی میانه اتخاذ کند اما با اشاره به حضور مستقیم عراقچی در انتهای جلسه مذاکره، سعی کرد با بیاعتمادی به تیم دیپلماسی کشور، فضای شکوتردید را در جامعه تقویت کند. توئیت رسایی که در آن گفته بود: «اگر قرار بر مذاکره غیرمستقیم بود، چرا در پایان جلسه گفتوگوی مستقیم صورت گرفت؟» به نوعی تلاش برای القای انحراف تیم مذاکرهکننده از چارچوبهای تعیین شده بود، حال آنکه هیچگونه سند یا گزارش رسمی برای اثبات این ادعا ارائه نکرده بود.
امیرحسین ثابتی، نمایندهای که بیشتر به واسطه فعالیتهای پیشین خود در صداوسیما شناخته میشود نیز وارد گود شد و در اظهاراتی عجیب مدعی شد که «مقام معظم رهبری مذاکره را عاقلانه و شرافتمندانه ندانستهاند». ادعایی که با هیچیک از سخنان و مواضع رهبری همخوانی ندارد. این درحالی است که بارها در سالهای گذشته رهبر انقلاب به صراحت اعلام کردهاند که مذاکره، اگر در مسیر منافع ملی و با رعایت خطوط قرمز انجام شود، میتواند گزینهای در دست جمهوری اسلامی باشد. تکرار این نوع از تحریف مواضع عالیترین مقام کشور میتواند در بلندمدت به ایجاد شکاف در جبهه داخلی منجر شود.
کامران غضنفری، دیگر نماینده منتقد نیز بار دیگر تئوری شکست مذاکره با آمریکا را تکرار کرد و این خط را پیش برد که تجربه گذشته نشان داده که آمریکا زیر تعهداتش میزند. ادعایی که گرچه بر پایه اتفاقات واقعی چون خروج ترامپ از برجام استوار است اما نادیده میگیرد که شرایط داخلی و بینالمللی کنونی، تفاوتهایی اساسی با سالهای پیش دارد و مذاکره امروز با دانستههای دیروز صورت میگیرد؛ با چشمانی بازتر، تضمینهایی روشنتر و ارادهای جدیتر برای صیانت از منافع ملی.
دغدغهها، انتقادات و تاثیرات بر پایداری کشور
در نقطه مقابل این هجمهها، برخی چهرههای اصولگرا نیز لب به اعتراض گشودند، اما این بار نه علیه دولت بلکه نسبت به رویکردهای برخی همجناحیهای خود. کانال تلگرامی صابریننیوز که به جریان پایداری نزدیک است، صراحتاً از برخی اعضای پایداری به عنوان «خوارج» یاد کرد و گفت که شباهت مواضع این افراد با اسرائیل نگرانکننده است. این بیان بیپرده نشاندهنده عمق اختلاف درونی حتی در جبهه اصولگرایی است؛ جریانی که سالها با ادعای وحدت حول اصول انقلاب، بسیاری از نقدها را سرکوب کرده بود.
در همین راستا حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان نیز وارد عرصه شد و در یادداشتی با خطاب قرار دادن عراقچی پرسید که «چه تضمینی وجود دارد که آمریکا به عهد خود وفادار بماند؟» این پرسش، گرچه در ظاهر منطقی به نظر میرسد اما در عمل، بازتاب تکراری یک نگرانی قدیمی است که پاسخ آن باید در ساختار توافق، ضمانتهای حقوقی و مکانیسمهای اجرایی آن جستوجو شود نه در ایجاد بیاعتمادی عمومی پیش از آغاز یک فرآیند سیاسی.
همزمان برخی فعالان سیاسی نیز در شبکههای اجتماعی با زبانی تندتر، دولت را به استهزا گرفتند. در یک نمونه، حسن رحیمپورازغدی در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر سابق) با استناد به یک خبر جعلی نوشت: «رئیسجمهور آمریکا محل دقیق بوسه را برای متقاضیان روبوسی مشخص کرد». این ادبیات زشت به روشنی نشاندهنده انحطاط گفتمانی بخشی از منتقدان است که حتی در استفاده از لحن توهینآمیز نیز هیچ خط قرمزی نمیشناسند.
در واکنشی قابل توجه، احمد زیدآبادی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی در کانال تلگرامی خود با اشاره به ادعاهای حسن رحیمپورازغدی درباره مذاکرهکنندگان نوشت: «آیا او نمیداند که چه تشریفاتی برای آغاز مذاکره در داخل طی میشود؟ اگر نمیداند، پس چگونه داعیهدار هدایت فرهنگی جوانان شده؟» این واکنش زیدآبادی، تلنگری است به افکار عمومی درباره جایگاه و صلاحیت کسانی که از تریبونهای رسمی و عمومی در کشور بر روندهای کلان تاثیر میگذارند. همچنین منصور حقیقتپور، فعال سیاسی اصولگرا و نماینده ادوار مجلس، در گفتوگویی با خبرگزاری خبرآنلاین، درباره برخی تندروهای مخالفان مذاکره و دوقطبیسازی آنان بیان کرد: تندروها به دنبال به بنبست کشاندن نظام جمهوری اسلامی ایران هستند و ضربات فراوانی را در حق برجام، تهاجم با دنیا و مسائل اجتماعی و فرهنگی داشتند. این افراد از سوی مردم مرطود شدند. یعنی نه تنها مردم آنان را قبول ندارند که از تندروها متنفر هم هستند. این دوقطبی شکل گرفته هم تصنعی است. اگر از مردم نظرسنجی کنید، مشاهده خواهید کرد که همه موافق هستند تا از طریق گفتوگو مسائل بینالمللی خود را حل کنیم.
در نهایت، میتوان گفت در برههای که کشور بیش از هر زمان دیگری به همبستگی درونی، عقلانیت سیاسی و اعتماد عمومی نیاز دارد، تشدید اختلافات و تسویهحسابهای جناحی تنها به تضعیف بنیانهای سیاست خارجی و مخدوش شدن چهره نظام در عرصه بینالمللی میانجامد. حمله به مذاکرهکنندگان در شرایطی که آنها تلاش میکنند، روزنهای برای برونرفت از بحرانهای اقتصادی و سیاسی بگشایند نه تنها برخلاف منافع ملی است بلکه میتواند به ابزاری در دست دشمنان خارجی تبدیل شود. تمام این هجمهها نشان از آن دارد که کشور همچنان با چالشی جدی در حوزه سیاست داخلی مواجه است: نبود انسجام، ناتوانی در اجماعسازی و استفاده ابزاری از هر موقعیتی برای تسویهحسابهای جناحی. در شرایطی که دشمنان خارجی به دنبال بهرهبرداری از کوچکترین اختلافات داخلی هستند، تکرار چنین رفتارهایی، بازی در زمین آنهاست.
مخالفخوانی در سیاست، اگرچه بخشی از پویایی دموکراتیک است اما زمانی که به شکل تخریبهای بیپایه، تحریف مواضع رسمی و بیاعتنایی به ساختار تصمیمگیری کلان درآید، تهدیدی است برای آینده کشور. جامعه امروز ایران بیش از هر زمان نیازمند گفتوگوی ملی، پرهیز از افراطگرایی و تمرکز بر اولویتهای ملی است.
با توجه به آنچه گفته شد، این پرسشها مطرح میشود که آیا وقت آن نرسیده که تمامی جریانهای سیاسی منافع ملی را بر مصالح جناحی مقدم بشمارند؟ و آیا نهادهای مسئول میتوانند در برابر موج تخریبهای سیاسی، چارچوبی برای مدیریت اختلافات داخلی و تقویت وحدت ملی ایجاد کنند؟
-
دوشنبه ۲۵ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۸:۳۰:۴۷
-
۹ بازديد
-

-
پیام فارس
لینک کوتاه:
https://www.payamefars.ir/Fa/News/944191/