دست برتر ایران در عمان
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام فارس - همشهری /متن پیش رو در همشهری منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
گفتوگو با سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه در تلویزیون همشهری
رضا عمویی و الهه سادات بهشتی| در شرایطی که تحولات منطقهای و رقابتهای جهانی، آمریکا را به تجدیدنظر در سیاستهای تقابلیاش سوق داده، این ایران است که با اتکا به توان بازدارندگی، دانش هستهای بومی و انسجام داخلی، امروز با دست پر پای میز مذاکره در عمان حاضر شده است. برخلاف تصویرسازی رسانههای غربی، پذیرش مذاکره از سوی ایران نه از سر ضعف، بلکه برآمده از قدرتی است که دشمن نیز آن را به رسمیت شناخته است. امروز تیم ایرانی با پشتوانه حمایت رهبر معظم انقلاب، اختیارات کامل و مشروعیت مردمی، وارد مذاکراتی شده است که خود آمریکا بهدنبال آن است. اصرار بر مکان مذاکرات در عمان، انتخاب قالب غیرمستقیم گفتوگو و شرطگذاری اولیه ایران، نمایانگر تحمیل اراده دیپلماتیک تهران به واشنگتن است. درحالیکه ترامپ در تکاپوی مدیریت بحرانهای همزمان از غزه تا اوکراین و چین است، ایران با تکیه بر عقلانیت و صلابت، پیام روشنی مخابره کرده: ما آماده گفتوگوی عادلانهایم، نه پذیرش دیکتههای طرف مقابل. موضوع مذاکرات امروز در عمان، دستمایه گفتوگوی تلویزیون اینترنتی همشهری با رامین مهمانپرست، سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه کشورمان شد که در ادامه تقدیم میشود.
چطور شد که ما وارد مذاکره غیرمستقیم با آمریکا شدیم؟ آیا ایران و آمریکا قبلا هم مذاکراتی داشتهاند؟
در سیاست خارجی ما باید به دنبال منافع ملی خودمان باشیم و متناسب با رویدادهای بینالمللی تصمیمی را که بیشترین منافع ما را تامین میکند، دنبال کنیم. عزت، حکمت و مصلحت 3 اصل مورد تأکید مقام معظم رهبری است که در مذاکرات باید دنبال کنیم. ما در دورههای دیگر هم با آمریکا مذاکره داشتیم و در گذشته محور مذاکرات در مسئله هستهای اروپا بود. اتحادیه اروپا تلاش دارد خود را مستقل از آمریکا نشان دهد و مذاکرات 1+5 با محوریت اروپا شروع شد و آمریکاییها هم در مذاکرات حضور پیدا کردند. ما جدا از بحث هستهای 2 بار با آمریکاییها مذاکره داشتیم. یکبار در مسئله افغانستان و زمانی که طالبان از قدرت کنار رفت، ما براساس منافع ملی خودمان و به درخواست آمریکاییها در موضوع افغانستان مشارکت و همفکری داشتیم و مذاکرات را انجام دادیم که دستاورد خوبی هم داشت. بار دوم در موضوع عراق درباره آینده عراق مذاکرات مفصلی داشتیم که دستاوردهای خوبی هم داشت. در عرصه بینالملل دوره قدیمی، جنگ سرد و بلوکبندیها گذشته و الان کشورها براساس منافع ملی خود و تحولات بینالمللی مذاکره میکنند. در دور جدید تحولات بزرگی در منطقه رخ داده و بعد از روی کارآمدن ترامپ ما شاهد بودیم که ایشان یکسری اهداف درباره توقف درگیری اوکراین، غزه و... مطرح کرده بود و بهنظر میرسد که اولویت اصلی ترامپ و هدف بزرگش رقابت با چین است و به خاطر آن میخواهد هزینههای آمریکا را در دیگر حوزهها محدود کند و به یک چارچوب برسد. شخصیت ترامپ تاجرمسلک است و در چند ماه گذشته اسرائیلیها اقداماتی انجام دادند و با عملکرد سؤالبرانگیز ترکیه اتفاقاتی در سوریه افتاد. در این شرایط اسرائیلیها احساس کردند که قوی شدهاند و موانع را از جلوی خود برداشتهاند و مقاومت و حماس از میان رفته و الان وقت آن است که سراغ ایران بیایند. اما این بزرگترین اشتباه نتانیاهو و اسرائیل است و اگر نتانیاهو و اسرائیل موفق بشوند روی ترامپ تأثیر بگذارند، ترامپ را از هدف اصلی خود بازداشتهاند. اما ترامپ هوشمندتر از آن است که اسیر نتانیاهو شود. البته ترامپ غیرقابل پیشبینی است و اگر ببیند نیاز به تهدیدات نظامی برای امتیازگیری در مذاکرات است، از این تهدیدات استفاده میکند. الان ترامپ تصمیمات عجیبی گرفته و با همه درگیر شده و از طرف دیگر ادعای آن دارد که میخواهد تکلیفش با ایران را روشن کند. ما هم به دنبال دور کردن تنشها و رفع تحریمها هستیم و مقام معظم رهبری هم بر رفع تحریمها تأکید دارند. پس ما با اصل مذاکره با هدف تامین منافع ملی مشکلی نداریم، اما چون قبلا آمریکاییها بدقولی کردهاند، سخت است که بتوان مسیر قبلی را رفت. اگر ما مذاکره را رد میکردیم، افکارعمومی سؤال میکردند که چرا ما گفتوگو را قبول نمیکنیم. پس پذیرفتن مذاکره هوشمندانه است، چون به مردم داخل میگوییم برای منافع ملی خود تلاش میکنیم و به دنیا هم میگوییم اهل جنگ نیستیم. حال اینکه مذاکره مستقیم باشد یا غیرمستقیم، دلایل خاص خود را دارد. آمریکاییها در فضای مجازی بارها تهدید کردهاند و ادعای یا جنگ یا مذاکره را مطرح کردهاند و این خوب نیست. آمریکاییها در فضای تبلیغاتی حرفهایی زدند و ادعا کردند که اگر ایران وارد مذاکره شود، یعنی شرطهای آمریکا را پذیرفته است. شخصیت ترامپ هم طوری است که از موضع بالا برخورد میکند. لذا ما باید اول مطمئن شویم که آمریکا چه چارچوبی برای مذاکره دارد؟ از چه موضعی وارد میشود؟ برابر یا از بالا؟ بعد که موضع آمریکا برای مذاکره مشخص شد، شاید راه برای مذاکرات بعدی حتی بهصورت مستقیم فراهم شود.
بهطور کلی عرف مذاکره غیرمستقیم در جهان به چه صورت است؟
باید بدانیم که مذاکره غیرمستقیم در چند قالب انجام میشود. در مدل اول هیأت ایرانی و آمریکایی در 2هتل جداگانه قرار میگیرند و یک میانجی پیام را رد و بدل میکند. در مدل دوم 2کشور در یک هتل خواهند بود و واسطه در همان هتل صحبتها را ردوبدل میکند. در مدل سوم مذاکره غیرمستقیم هم 3طرف دور میز مینشینند و کشور واسطه مذاکره را مدیریت میکند. در عین حال، نوع مذاکره حاشیه است و محتوای مذاکره مهمتر از شیوه آن است. نیت ایران این است که به یک چارچوب صلح و امنیت دست یابد و حقوق ما و قدرت دفاعی ما به رسمیت شناخته شود. ما در منطقه نفوذ داریم و کسی حق ندارد به ما بگوید نفوذتان را کم کنید. اگر طرف آمریکایی بهدنبال راه عادلانه ومنصفانه باشد، شاید بتوانیم به نتیجه برسیم، به این شرط که مذاکره از موضعی برابر باشد و طرف آمریکایی مذاکرات را به انحراف نکشاند.
در حال حاضر، بالاترین نقطه قوت هیأت مذاکرهکننده ایرانی در مذاکرات پیش رو با طرف آمریکایی چیست؟
حمایت مقامات ارشد نظام از تیم مذاکرهکننده کشور بالاترین نقطه قوت هیأت ایرانی است. مقامات کشور اعلام کردهاند که تیم مذاکرهکننده با اختیارات کامل وارد مذاکره میشود و میتواند برای توافق تصمیم بگیرد. جریانهای سیاسی کشور میدانند با توضیح مقام معظم رهبری تدابیری مشخص شده و تیم مذاکرهکننده هم در این چارچوب حرکت خواهد کرد. 3جریان با مذاکره میان ایران و آمریکا مخالف است: اول، یک جریان تندرو داخل اسرائیل که راه نجات خود را در درگیری در منطقه میداند، بهخصوص اگر آمریکا وارد درگیری شود و این جریان همه تلاشش را برای به هم خوردن مذاکره به کار میگیرد؛ دوم، جریان ضدانقلاب که فکر میکند اگر جنگی شود و نظام به کار خود پایان دهد، آنها میتوانند به قدرت بازگردند؛ سوم، جریانی تندرو در داخل است که شاید برخی مخالفتهایش با مذاکره با آمریکا اعتقادی باشد و از طرف دیگر، برای برخی در این جریان هم منافع ملی مهم نیست. این جریان فکر میکند که از حاکمیت بالاتر است و خود را از رهبری هم بالاتر میداند. ما در کشور به وحدت و انسجام ملی نیاز داریم و این وحدت ملی بزرگترین پشتوانه مذاکرات است. مذاکرهکنندگان مورد اعتماد نظام و فرزندان همین کشورند.
اینکه هیأت ایرانی و آمریکایی در مذاکرات در 2سطح مختلف سیاسی هستند چالشساز خواهد بود؟
آقای ویتکاف بهعنوان نماینده ویژه و تامالاختیار آمریکا در مذاکرات حضور دارد. وی با پوتین هم که همسطح وی نیست، دیدار میکند و مشکلی نبوده است. مسئولیت مذاکره را ترامپ به ویتکاف سپرده و وی بالاترین شخص دارای مسئولیت در مسائل منطقه غرب آسیاست. همسطح نبودن در مذاکرات عمان مشکلی ندارد، چون ویتکاف نماینده دارای اختیار تام از طرف ترامپ در مسائل منطقه است. او در مسئله غزه و اسرائیل هم از طرف ترامپ و حاکمیت آمریکا مسائل را پیگیری کرد. در ایران هم آقای عراقچی در دورههای مختلف در مذاکرات حضور داشته و آنقدر دارای تجربه کافی هست که برای مذاکرات انتخاب شده است. پیشنیازهای مذاکرات برای هیأت ایرانی تأمین شده و وقتی ما بر مذاکره غیرمستقیم به جای گفتوگوی مستقیم تأکید کردیم و خواستار جابهجایی محل مذاکره به عمان بهجای امارات شدیم، یعنی در این مذاکرات هرچه آمریکا خواسته تأمین نشده و ایران هم شرایط خود را توانسته قبل از مذاکرات تأمین کند.
اهرم فشار ما در مذاکرات پیش رو در برابر آمریکا چیست؟
وضعیت الان ما بسیار متفاوت با دوره مذاکرات درباره برجام است. چارچوب قبلی ما تغییر کرده است. مثلا در دوره برجام درباره غنیسازی 20درصدی صحبت میشد و یا کم کردن تعداد سانتریفیوژها. از نظر موشکی و پهپادی توان ما در آن زمان در حد فعلی نبود. الان در شرایط جدیدی مذاکره میکنیم. ما با غنیسازی 60درصدی وارد مذاکره شدهایم، دانش هستهای بومی و بازگشتناپذیر شده و علم هستهای بومی داریم. کسی که علم هستهای کامل را دارد، میتواند تا انتها پیش برود، اما ما ارادهای برای رفتن بهسوی ساخت بمب هستهای نداریم، چون مقاممعظمرهبری فتوا دادهاند و این هدف را حرام اعلام کردهاند. ترامپ هم گفته میخواهد مطمئن شود که ایران به سمت ساخت بمب نمیرود. ما هم میگوییم اگر مشکل آمریکا این است که ما بمبی نسازیم، ما حاضر به همکاری هستیم، چون ما چنین هدفی نداریم. شرایط مذاکره متفاوت شده و ما از نظر دانش هستهای و موشکی و پهپادی و رسیدن به فعالیت هستهای خیلی در موقعیت برتر و متفاوتی هستیم، ولی میتوانیم به توافق برسیم.
درخواست مذاکره با ایران از طرف آمریکا مطرح شده. آیا طرح این درخواست نقطهقوت آمریکاست یا نقطهضعف این کشور؟
شخصیت ترامپ با دیگر روسای جمهور آمریکا متفاوت است. ترامپ میخواهد تکلیف خود را در مذاکرات روشن کند. البته حرفهای عجیبوغریب میزند و حرفش را سریع تغییر میدهد. برای ترامپ هم مهم نیست حرفش را تغییر دهد. او درباره غزه فلان حرف را زد و بعدش گفت که اگر طرحش درباره غزه عملی نشد، مهم نیست. ترامپ درباره ایران هم میگوید میخواهد به نتیجه برسد؛ اما حرف دیگری میزند. او با مدل خودش وارد مذاکره میشود و اعلام آمادگی ما برای مذاکره بسیار هوشمندانه بود تا نشان دهیم که با اصل مذاکره مخالفتی نداریم.
چرا ایران بر عمان بهعنوان محل مذاکره تأکید کرده است؟
واقعیت آن است که امارات در سالهای اخیر در معادلات سیاسی منطقه نقش خوبی بازی نکرده، بهویژه در موضوع اسرائیل. ما شاهد اینهمه جنایت در غزه هستیم ولی کشورهای عربی منطقه سکوت کردهاند و این سکوت تأسفانگیز است. مهمتر اینکه امارات روابط گستردهای با اسرائیل دارد. اما عمانیها موضع خصمانه در برابر ایران نداشتهاند و در گذشته نیز میانجی مذاکرات ایران با دیگر کشورها بودهاند. تأکید ایران بر میزبانی عمان به جای امارات هم نشان داد که هرچه آمریکا تعیین کند، همان نیست.
درواقع عمان وضعیت متفاوتی با دیگر کشورهای عربی دارد. دیگر کشورهای عربی منطقه عمان را رافضی میدانند. عمان درواقع نوعی استقلال عمل در برابر دیگر کشورهای عربی دارد. دلیل دوم درباره انتخاب عمان از طرف ایران بهعنوان محل مذاکره این است که ما در تاریخ روابط دوجانبه کمک زیادی به عمان کردهایم، ازجمله خود عمانیها به کمک ایران در جنگ ظفار اشاره دارند. سومین دلیل اینکه برخی مقامات ارشد عمانی ریشه ایرانی دارند و دید مثبت به ایران دارند. سلطان قابوس، حاکم فقید عمان پیشتر در ملاقات با مقامات ایرانی اشاره کرده بود که مادربزرگش ایرانی بوده است. سلطان قابوس همچنین گفته بود که بخشی از پوشش روی سر عمانیها ریشه ایرانی دارد. در زمینه تاریخی ما دارای رابطه خوبی با عمان هستیم و هیچگاه رابطه ما با عمان بد نبوده است؛ اما هیچگاه با امارات روابط نزدیک مانند عمان نداشتهایم و در مباحث سیاسی عمان به امارات ترجیح دارد.
پیشتر سیدمحمد مرندی به توافقی اشاره کرده بود که 3سال پیش در دوره ریاستجمهوری شهید رئیسی با اروپاییها آماده شده بود، اما به دلیل آشوبهای1401 این توافق به هم خورد. چرا؟
واقعیت این است که کشورهای غربی از ته دل نمیخواهند جمهوری اسلامی مقتدر و پیشرفته وجود داشته باشد. امروزه دنیای رقابت است. آمریکا و روسیه اکنون بر سر منافع نزدیک شدهاند، یا اروپا و آمریکا از هم فاصله گرفتهاند. اروپاییها هم در زمان برجام هروقت زمینه اغتشاش در داخل ایران ایجاد میشد، مذاکرات را متوقف میکردند و وقتی میدیدند اغتشاش در داخل به نتیجه نرسید، دوباره وارد مذاکره میشدند. اسرائیل و منافقین و سلطنتطلبان نمیخواهند مذاکره شود و کشورهای غربی هم امتحان بدی در این ارتباط پس دادهاند. آنها هرگاه احساس کنند که در داخل آشوب است، موضع خود را تغییر میدهند.
ابزار و اهرم ما در مذاکرات پیش رو در برابر طرف مقابل چیست؟
سیاست ما این است که براساس منافع تعریفشده در مذاکرات حرکت کنیم. ما نمیخواهیم از قدرت موشکی و پهپادی خود علیه کسی استفاده کنیم. قویبودن ما بازدارنده است و هرکشوری که قوی باشد، جنگ نمیشود. جنگ زمانی میشود که کشوری ضعیف شود. هر زمان قدرت پهپادی ما قدرتمند باشد، این تضمیمنکننده ثبات در منطقه است. اگر قرار بر حمله و جنگ باشد، ما دست روی دست نمیگذاریم و 10برابر عملیات انجام میدهیم؛ ما بهدنبال جنگ و درگیری نیستیم بلکه بهدنبال برنامه برای پیشرفت و رفع تحریم و وضع اقتصادی بهتر هستیم. اما اگر طرف مقابل بهدنبال برخورد باشد، ما هم محکم پاسخ میدهیم. برگ برنده ما در مذاکرات بازدارندگی است. ما در زمینه هستهای پیشرفت کردهایم و از این دانش نیز برای پیشرفت کشور استفاده میکنیم؛ پس پیشرفت هستهای ما تهدید علیه کسی نیست. برگ برنده ما در مذاکرات تعریف منافع مشترک است. ما ذخایر انرژی بزرگی داریم و این برای دنیا یک منفعت است. ما در شاهراه انرژی دنیا قرار داریم؛ در کریدور شمال جنوب و در مرکز بازار 600میلیونی برای توسعه منطقه هستیم و کشورهای پیشرفته بهدنبال بازارهای جدیدند. برگ برنده ما موقعیتهای ارزشمند ماست.
آیا دیپلماسی چندوجهی ما میتواند تقویتکننده جایگاه ما در مذاکرات باشد؟
صددرصد، و باید تکمیل شود. در کشور ما برخی تصور میکنند روابط با چین و روسیه ما را از غرب بینیاز میکند و افراد دیگری برعکس فکر میکنند که ما فقط باید با غرب در ارتباط باشیم؛ اما این اشتباه است و ما دوست و دشمن دائمی نداریم. چند وقت پیش روسیه و چین به امارات رفتند و بیانیه امارات علیه جزایر سهگانه را تأیید کردند. این موضعگیری روسیه و چین باعث تعجب در داخل کشور شد؛ اما تعجب ندارد چون آنها هم دنبال منافع خود هستند و ما باید قدرت و اهرم لازم را داشته باشیم تا موقعیت خود را در برابر قدرتهای دیگر تنظیم کنیم. دیپلماسی چندجانبه ما همواره در دستورکار است و ما باید با همه کشورهای دنیا براساس منافع ملی خودمان در ارتباط باشیم.
اگر مذاکرات به بنبست برسد، گزینه جایگزین آن چه خواهد بود؟
بهنظر میرسد که امروز در پایان وقت، طرفین اعلام میکنند که مذاکرات خوبی داشتیم و با دید مثبت مطالب مطرح شد و زمینه برای ادامه گفتوگوها وجود دارد و باید وارد مسائل ریزتر شویم؛ اما اگر آمریکاییها ناشی باشند و با اشتباه محاسباتی وارد مذاکره شوند و یکسری پیششرط را علیه توان نظامی و هستهای ما مطرح کنند، وقت خود و دیگران را تلف کردهاند؛ چون آنها موضع ما را میدانند. ترامپ با همه بلوفها و برخوردها دنبال معامله اقتصادی است و اینقدر باهوش است که بداند اگر با موضع عجیب علیه توان نظامی و هستهای ما وارد مذاکره شود، به بنبست میرسد. درعینحال احتمال بنبست در مذاکرات فردا کم است. رویکرد مثبت از 2طرف انتظار میرود. ما بهدنبال منافع خود و نتیجه هستیم و آمریکاییها هم بهدنبال دورشدن از شروط غیرعملی هستند. بالاترین تضمین برای پایبندی آمریکا به تعهداتش این است که آمریکاییها یک سرمایهگذاری 500میلیون دلاری در ایران انجام دهند. اگر آمریکا بهدنبال رقابت با چین است، 500یا هزار میلیارد دلار سرمایهگذاری در ایران یک فرصت خوب برای آنهاست تا به سمت جنگهای هزینهبر حرکت نکنند.
بازار ![]()
-
شنبه ۲۳ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۰:۰۵
-
۶ بازديد
-

-
پیام فارس
لینک کوتاه:
https://www.payamefars.ir/Fa/News/943458/