لیست مهمترین رقیبهای گوگل دیسپلی ادز
اقتصادي
بزرگنمايي:
پیام فارس - آخرین خبر / گوگل دیسپلی ادز (Google Display Ads) از جمله تبلیغات گوگل است که امکان تبلیغات بنری را در میلیونها سایت فراهم میکند. اما با گذشت زمان، فرایند این نوع تبلیغات معمولاً ناامیدکننده و خستهکننده میشود. دلیل اصلی این است که گوگل، از یک سیستم مزایده برای تبلیغات استفاده میکند. همین موضوع باعث میشود که تبلیغات برای کسبوکارها گران تمام شوند و از سقف بودجه، بالاتر بروند.
خوشبختانه، گوگل دیسپلی ادز تنها گزینه موجود برای تبلیغات نمایشی و مؤثر در فضای دیجیتال نیست. طبق آمار، بیش از 39% بازاریابها و صاحبان تبلیغ از گوگل ادز و ابزارهای آن استفاده میکنند. با این حال، پلتفرمهایی هم وجود دارند که 61% باقیمانده را در اختیار دارند. اما این ابزارها دقیقاً چه نامهایی دارند و اصلاً چرا باید به دنبال رقیب برای گوگل دیسپلی ادز باشیم؟
چرا باید به دنبال رقبای گوگل دیسپلی ادز باشیم؟
بازار تبلیغات در فضای دیجیتال، بهشدت پیچیده و رقابتی است. بنابراین، محدود شدن به یک پلتفرم، اغلب باعث کاهش بازدهی تبلیغات و افزایش هزینهها میشود. شناخت پلتفرمهای جایگزین گوگل دیسپلی ادز، دو دلیل اصلی دارد. اول اینکه باعث بهبود نرخ بازگشت سرمایه (ROI) میشود و دوم اینکه به مخاطبانِ هدف و انعطافپذیری در کمپینها دسترسی دارید.
البته، چند دلیل دیگر هم برای بررسی رقبای گوگل دیسپلی ادز وجود دارند که در ادامه میپردازیم:
دلیل اول، هزینه بالای تبلیغات در گوگل دیسپلی ادز
تبلیغات گوگل ادز بر اساس مزایده انجام میشود. این ساختار باعث شده است که هزینه هر کلیک (CPC) یا هزار بازدید (CPM) برای برخی کسبوکارها بسیار بالا باشد. در رقابتهای شدید، برندهای بزرگ با بودجههای کلان جایگاههای بهتر را تصاحب میکنند. در نتیجه، شرکتهای کوچکتر برای حضور مؤثر در فضای تبلیغاتی دچار چالش مالی میشوند.
دلیل دوم، کاهش نرخ کلیک و نرخ تبدیل
با افزایش اشباع تبلیغات در شبکه دیسپلی گوگل، کاربران توجه کمتری به بنرها نشان میدهند. بسیاری از آنها دچار کوری بنری (Banner Blindness) یا اصطلاحاً «نابینایی در مواجهه با بنرهای تبلیغاتی» شدهاند. به زبان سادهتر، حتی اگر تبلیغ دیده شود، ممکن است کلیک کردن کاربر روی آن منجر به تبدیل واقعی نشود. این مسئله نرخ کلیک (CTR) و نرخ تبدیل (Conversion Rate) را کاهش میدهد و اثربخشی کمپین را کم میکند.
دلیل سوم، محدودیت در تنوع مخاطب و نمایش
اگرچه شبکه دیسپلی گوگل بسیار گسترده است؛ اما تبلیغات در این پلتفرم همچنان به ناشرانی محدود میشود که در اکوسیستم گوگل عضو هستند. این اتفاق یعنی عدم دسترسی به بسیاری از سایتها و اپلیکیشنهایی که مخاطبان خاصتر یا بیشتری دارند. در چنین شرایطی، صاحبان آگهی و تبلیغات، فرصت تعامل با تمام بازار را از دست میدهند؛ آن هم فقط به خاطر محدودیتهای گوگل!
دلیل چهارم، سختی در شخصیسازی و هدفگیری پیشرفته
گوگل، امکانات هدفگذاری و ریتارگتینگ (retargeting) دارد. با این حال، از محدودیتهایی هم برخوردار شده است؛ مخصوصاً در کشورهایی مثل ایران که با محدودیتهای مختلفی مواجهاند. گاهی امکان هدفگذاری دقیق بر اساس رفتار، علایق یا موقعیت جغرافیایی واقعی، محدود میشود. این موضوع باعث کاهش اثربخشی تبلیغات در بخشهایی از بازار شده است.
دلیل پنجم، محدودیت در خلاقیت تبلیغاتی
قالبهای تبلیغاتی گوگل دیسپلی معمولاً استاندارد و محدود هستند. اگر تبلیغدهنده بخواهد از فرمتهای خلاقانهتری مثل بنرهای تعاملی، ویدئوهای غیرمعمول یا فرمتهای جدید استفاده کند چطور؟ در این صورت باید خارج از پلتفرم گوگل به دنبال گزینههای انعطافپذیرتر باشد. همین مسئله میتواند تأثیرگذاری تبلیغات را به طرز محسوسی کاهش دهد.
فهرست مهمترین رقیبهای گوگل دیسپلی ادز
شرکتهای مختلفی در زمینه تبلیغات بنری و نمایشی فعالیت میکنند که گاهی مزایای بیشتری نسبت به گوگل دارند. این پلتفرمها با استفاده از دادههای اختصاصی، الگوریتمهای هوشمند و شبکهای از ناشران متنوع، نتایج دقیقتر و اثربخشتری ارائه میدهند. آشنایی با این رقبا، فرصت بهینهسازی کمپینهای تبلیغاتی را افزایش میدهد.
با چند نمونه از این رقبای سرسخت گوگل دیسپلی ادز در زمینه تبلیغات نمایشی آشنا شوید:
پلتفرم متا ادز (Meta Ads)
پلتفرم تبلیغاتی متا (Meta Ads) یکی از قدرتمندترین ابزارهای تبلیغات نمایشی در فضای دیجیتال است. این پلتفرم با تمرکز بر شبکههایی مثل فیسبوک، اینستاگرام، مسنجر و Audience Network، به مخاطبان متنوع و بیشتری دسترسی دارد. با استفاده از دادههای دقیق رفتاری و علایق کاربران در متا ادز، تبلیغات به شکل بسیار دقیق و شخصیسازیشده نمایش داده میشوند.
نکته مهم اینکه متا ادز، قابلیت اجرای تبلیغات در فرمتهای متنوع مثل تصویر، ویدئو، اسلایدشو و استوری را دارد. همچنین، یکی دیگر از مزایای کلیدی آن، الگوریتم یادگیری ماشینی (Machine Learning) برای بهینهسازی عملکرد کمپینهاست. همچنین، قابلیت تست A/B، تحلیل دادهها و ریمارکتینگ (Remarketing) هم دارد و انتخابی خوبی برای برندهای فعال در شبکههای اجتماعی است.
پلتفرم تبلیغاتی Criteo
پلتفرم Criteo یکی از شبکههای تخصصی در زمینه تبلیغات نمایشی و ریتارگتینگ پیشرفته است. این پلتفرم با استفاده از الگوریتمهای یادگیری ماشینی و تحلیل دادههای خرید، عملکردی فراتر از تبلیغات معمولی گوگل دارد. از جمله ویژگیهای مهم Criteo عبارتاند از:
⏺ ریتارگتینگ تخصصی و پیشرفته مشتریان: پلتفرم Criteo با استفاده از دیتای رفتار خرید کاربران، آنها را در زمان و مکان مناسب هدف قرار میدهد. این ویژگی باعث افزایش نرخ بازگشت به سایت و تکمیل خرید میشود.
⏺ ارائه پیشنهادهای پویا و داینامیک برای محصول: تبلیغات Criteo محصولات مرتبط با علایق کاربران را بهصورت خودکار نمایش میدهند. این ویژگی برای فروشگاههای اینترنتی بسیار مفید و مؤثر است.
⏺ دسترسی به شبکه گستردهای از ناشران و پابلیشرها (Publishers): پلتفرم Criteo با هزاران سایت و اپلیکیشن همکاری دارد. این موضوع باعث نمایش گستردهتر تبلیغات میشود.
⏺ قابلیت بهینهسازی خودکار کمپینها: کمپینهای تبلیغاتی بهصورت مداوم توسط الگوریتم بهینه میشوند. این ویژگی مهم، کاهش هزینه تبلیغات و افزایش نرخ تبدیل را به همراه دارد.
پلتفرم تبلیغاتی آمازون یا آمازون ادز (Amazon Ads)
پلتفرم Amazon Ads بیشتر برای برندهایی مناسب است که بهدنبال فروش مستقیم محصولات هستند. این پلتفرم با تمرکز بر رفتار خرید مشتریان، تبلیغات نمایشی را در سایت آمازون، اپلیکیشنها و سایر سایتهای وابسته نمایش میدهد. با توجه به حجم عظیم دادههای کاربر، تبلیغات بهصورت دقیق و هدفمند، نمایش داده میشوند.
یکی از مزایای مهم Amazon Ads، قدرت تحلیل در لحظه است. در نتیجه، تبلیغدهنده میتواند درک دقیقی از تأثیر تبلیغات بر تصمیمات خرید داشته باشد. همچنین، این پلتفرم امکان اجرای تبلیغات نمایشی، ویدئویی و تبلیغات اسپانسری را فراهم کرده است. برای برندهایی که در پلتفرم آمازون حضور فعال دارند، این ابزار یک انتخاب ضروری به شمار میرود.
شبکه اختصاصی مایکروسافت (Microsoft Audience Network)
شبکه Microsoft Audience Network یکی دیگر از گزینههای کاربردی برای تبلیغات نمایشی است. این پلتفرم، دادههای مربوط به کاربران از Bing، Outlook، LinkedIn و سایر سرویسهای مایکروسافت جمعآوری میکند. در نتیجه، امکان هدفگیری دقیق و شخصیسازی کردن تبلیغات را دارد. تبلیغات نمایشی در این شبکه در سایتها، اپها و فیدهای محتوایی به کاربران نمایش داده میشود.
نکته جالب اینجاست که مایکروسافت از هوش مصنوعی برای بهینهسازی کمپینها استفاده میکند و مدلسازی پیشبینی رفتار کاربر را به کار میگیرد. همچنین، این پلتفرم امنیت دادهها و حریم خصوصی کاربران را بسیار جدی میگیرد؛ در نتیجه، برای برندهای معتبر به گزینهای مطمئن تبدیل شده است. ضمناً دسترسی به کاربران حرفهای از طریق لینکدین، یکی دیگر از مزایای منحصربهفرد این شبکه به شمار میرود.
پلتفرمهای Taboola & Outbrain
شبکههای Taboola و Outbrain دو پلتفرم نامآشنا در زمینه تبلیغات نیتیو (native advertising) هستند. خوشبختانه، هر دو پلتفرم در بسیاری از سایتهای خبری و محتوایی حضور دارند. از طرفی، این ابزارها تبلیغات را بهصورت مقالات پیشنهادی و با ظاهر طبیعیتر، در کنار محتوای اصلی منتشر میکنند.
⏺ انجام تبلیغات نیتیو (Native Ads) در سایتهای معتبر
⏺ قابلیت هدفگیری بر اساس علاقهمندیها و رفتار کاربر
⏺ هزینه معقولانهتر در مقایسه با برخی دیگر از پلتفرمها
⏺ عملکرد خوب در افزایش ترافیک و آگاهی از برند
پلتفرم تبلیغاتی ادرول (AdRoll)
پلتفرم AdRoll یکی از ابزارهای تخصصی در حوزه ریتارگتینگ و تبلیغات نمایشی است. این پلتفرم، دادههای کاربران را از منابع مختلف جمعآوری میکند و تبلیغات را در زمانهای مناسب به آنها نمایش میدهد. ادرول، بیشتر روی تجارت الکترونیک متمرکز شده است و حجم فروش را به شکل قابلتوجهی بالا میبرد.
بد نیست بدانید که AdRoll قابلیت اتصال به پلتفرمهایی مثل Shopify، WooCommerce و BigCommerce را دارد. در نتیجه، تبلیغ محصولات را بر اساس سبد خرید یا علاقهمندی کاربران در این فروشگاههای آنلاین نشان میدهد. همچنین، AdRoll قابلیتهای مهمی مثل بهینهسازی خودکار کمپینها، گزارشهای دقیق و قابلیت تست A/B هم دارد. در نتیجه، یکی از بهترین گزینهها برای فروشگاههای آنلاین مخصوصاً خردهفروشیها محسوب میشود.
مقایسه کلی رقبا با گوگل دیسپلی ادز
هرکدام از رقبای Google Display Ads، ویژگیهای خاصی دارند و در بعضی از موارد هم، عملکرد بهتری دارند. بررسی و مقایسه این ابزارها بر اساس معیارهای مختلف، کمک میکند تا تصمیم آگاهانهتری بگیرید. در ادامه، به 7 مورد از مهمترین تفاوتها میان گوگل دیسپلی ادز و سایر رقبای مطرح آن اشاره میکنیم:
دقت در هدفگیری مخاطب
گوگل دیسپلی ادز، از دادههای جستوجوی کاربران برای هدفگیری استفاده میکند. اما Meta Ads با تکیه بر اطلاعات رفتاری و علایق کاربران در شبکههای اجتماعی فعالیت میکند؛ بنابراین، هدفگیری آن بهصورت شخصیسازیشده انجام میشود.
این دقت در هدفگیری باعث افزایش تعامل کاربران در محیطهایی مثل اینستاگرام و فیسبوک میشود. متا ادز، برای برندهایی که مخاطبشان بیشتر در فضای اجتماعی حضور دارد، گزینهای بهتری نسبت به گوگل است.
توانایی در تبلیغات مبتنی بر رفتار خرید
گوگل دیسپلی ادز، بیشتر از هر چیزی روی الگوریتمهای کلیکمحور تمرکز دارد. در عوض، پلتفرمی مثل Criteo از دادههای خرید کاربران برای نمایش تبلیغات استفاده میکند. این استراتژی خاص باعث شده که Criteo در زمینه ریتارگتینگ، عملکرد فوقالعادهای داشته باشد. نمایش تبلیغ محصولاتی که کاربر قبلاً مشاهده کرده، در افزایش نرخ تبدیل نقش مهمی دارد؛ مخصوصاً برای فروشگاههای آنلاین.
عمق داده و تحلیل لحظهای
پلتفرم Amazon Ads در مقایسه با گوگل، به لطفِ حجم بالای دادههای رفتاری خریداران، تبلیغات را دقیقتر و مرتبطتر نمایش میدهد. به طور کلی، آمازون میداند که چه کسی، چه چیزی را در چه زمانی جستوجو کرده و چه خریدی انجام داده است. این اطلاعات، قدرت تحلیل لحظهای بیشتری به صاحبان آگهی و تبلیغ میدهد. در نتیجه، برای برندهایی که تمرکزشان بر فروش آنلاین است، نسبت به گوگل دیسپلی ادز هدفمندتر است.
نمایش در بسترهای حرفهای و کسبوکارهای B2B
پلتفرمی مثل Microsoft Audience Network، به دلیل دسترسی به شبکههای پرطرفدار مثل لینکدین، مزیت رقابتی مهمی در تبلیغات B2B دارد. گوگل، تمرکز بیشتری روی کاربران عمومی دارد؛ اما مایکروسافت مخاطبان حرفهایتر و با اهداف تجاری مشخص را هدف میگیرد. کسبوکارهایی که در حوزه B2B فعالیت دارند، معمولاً با تبلیغات در مایکروسافت به نتایج بهتری میرسند.
نوع فرمت و شیوه نمایش تبلیغات
گوگل دیسپلی ادز، تبلیغات را فقط در قالب بنرهای کلاسیک و استاندارد نمایش میدهد. اما در عوض، پلتفرمهایی مثل Taboola و Outbrain از تبلیغات نیتیو استفاده میکنند. این تبلیغات در دل محتوای سایتهای خبری قرار میگیرند و حسوحال تبلیغاتی کمتری دارند. این روش نسبت به بنرهای گوگل، اثربخشتر و طبیعیتر است؛ برای برندهایی که بهدنبال افزایش آگاهی از برند در قالب محتوا هستند.
نرخ بازگشت سرمایه در تجارت الکترونیک
یک پلتفرم تخصصی مثل AdRoll به طور خاص برای فروشگاههای اینترنتی طراحی شده است. همچنین، به دلیل تخصص در ریمارکتینگ، نرخ بازگشت سرمایه (ROI) بیشتری نسبت به گوگل دیسپلی ادز دارد. این پلتفرم با اتصال مستقیم به فروشگاههای آنلاین و ردیابی سبد خرید، امکان هدفگیری دقیقتری را فراهم میکند. کسبوکارهایی که هدفشان بازیابی مشتریان بالقوه و تبدیل آنها به خریدار است، با AdRoll به نتیجه بهتری میرسند.
هزینه اجرای کمپینها
در بسیاری از موارد، Google Display Ads به دلیل سیستم مزایدهای پیچیده، هزینه بیشتری نسبت به سایر رقبا دارد. پلتفرمهایی مثل Taboola، Outbrain و حتی Criteo از هزینه کمتر و البته نرخ کلیک پایینتری برخوردارند. کسبوکارهایی که بودجه تبلیغاتشان محدود است، معمولاً به سراغ رقبای گوگل دیسپلی ادز میروند.
چگونه بهترین پلتفرم را انتخاب کنیم؟
انتخاب بهترین جایگزین برای گوگل دیسپلی ادز به نیازهای بازاریابی، بودجه، اهداف کمپین و نوع مخاطبِ هدف بستگی دارد. با توجه به ویژگیهای مختلف پلتفرمهای تبلیغاتی، نمیتوان نسخه یکسانی را برای همه کسبوکارها پیچید. اما با طی کردن چند مرحله منطقی، میتوان مناسبترین گزینه را انتخاب کرد. در ادامه به سراغ این مراحل رفتهایم:
مرحله اول: تحلیل اهداف کمپین
اولین قدم، تعیین دقیق هدف کمپین تبلیغاتی است. آیا هدفتان افزایش آگاهی از برند است یا افزایش فروش مستقیم؟ مثلاً اگر هدف شما ریمارکتینگ یا ریتارگتینگ است، Criteo و AdRoll گزینههای مناسبتری نسبت به گوگل دیسپلی ادز هستند. اما اگر روی ترافیک ورودی به سایت تمرکز کردهاید، Taboola و Outbrain گزینههای بهتریاند.
مرحله دوم: شناخت دقیق مخاطب هدف
برای اینکه تبلیغاتتان اثربخش باشند، باید مخاطب را بهدرستی هدفگیری کنید. ویژگیهای مهمی مثل دموگرافیک، علایق و رفتار کاربران را با دقت در نظر بگیرید. در ادامه، پلتفرمی را انتخاب کنید که بیشترین همپوشانی را با مخاطبانتان دارد. مثلاً Meta Ads در هدفگیری مبتنی بر علایق اجتماعی بهتر عمل میکند. در حالی که Amazon Ads بیشتر برای کاربرانی مناسب است که واقعاً میخواهند خرید کنند.
مرحله سوم: بررسی منابع داده و هوش مصنوعی
منبع دادههایی که پلتفرم برای هدفگیری و بهینهسازی استفاده میکند، بسیار مهم است. مثلاً Google Display Ads از دادههای جستوجو و رفتار آنلاین استفاده میکند که برای تبلیغات عمومی مناسب هستند.
از طرفی، Meta Ads به دادههای رفتاری و تعاملات کاربران در شبکههای اجتماعی دسترسی دارد. همچنین، Amazon Ads با تکیه بر دادههای خرید واقعی، تبلیغات را دقیقتر به خریداران نشان میدهد. پلتفرم Criteo هم با استفاده از رفتار خرید کاربران، در زمینه ریمارکتینگ تخصص دارد.
مرحله چهارم: مقایسه هزینه و بازدهی
هزینه اجرای کمپین و بازدهی آن یکی از معیارهای مهم برای انتخاب پلتفرم محسوب میشود. بعضی از پلتفرمها، CPM یا CPC بیشتری دارند، اما از نرخ تبدیل بالاتری برخوردارند. ضمناً بازدهی هزینه تبلیغات را در طول زمان بررسی کنید و فقط حواستان به نرخ کلیک نباشد. مثلاً پلتفرمهای AdRoll و Taboola معمولاً نرخ کلیک بالاتری دارند و هزینهشان پایینتر از گوگل است.
مرحله پنجم: آزمایش A/B روی چند پلتفرم
استفاده از تست A/B برای مقایسه عملکرد واقعی پلتفرمها ضروری است. برای انجام این مرحله، کافی است که طبق مراحل زیر جلو بروید:
⏺ مرحله اول: یک کمپین یکسان را در دو یا چند پلتفرم اجرا کنید.
⏺ مرحله دوم: شاخصهای عملکرد مثل CTR، CPC و نرخ تبدیل را جداگانه بررسی کنید.
⏺ مرحله سوم: زمان تست را ثابت نگه دارید تا دادهها قابل مقایسه باشند.
⏺ مرحله چهارم: در پایان، تصمیم نهایی را بر اساس دادهها و نه حدس و تجربه بگیرید.
مرحله ششم: ارزیابی قابلیتهای فنی پلتفرم
قابلیتهای مهم مثل تنظیمات ریتارگتینگ، یکپارچهسازی با ابزارهای CRM و داشبورد گزارشگیری اهمیت زیادی دارند. مثلاً Microsoft Audience Network به دلیل یکپارچگی با لینکدین برای کمپینهای B2B گزینه بهتری است. همچنین بعضی دیگر از پلتفرمها مثل AdRoll قابلیت یکپارچهسازی مستقیم با فروشگاههای آنلاین را دارند.
مرحله آخر: بررسی تطابق پلتفرم با برندینگ و نوع محصول
نوع محصول یا سرویس شما روی انتخاب پلتفرم تبلیغاتی، تاثیر میگذارد. برای اینکه درک بهتری از این موضوع داشته باشید، به موارد زیر و زمینههای کاربردشان دقت کنید:
⏺ برای محصولات بصری و خلاقانه: پلتفرمهای Meta Ads و Taboola مناسبتر هستند.
⏺ برای محصولات حرفهای یا B2B: پلتفرم Microsoft Audience Network انتخاب بهتری است.
⏺ برای محصولات مصرفی روزمره: پلتفرمهای Amazon Ads عملکرد بهتری در فروش فوری دارد.
مقایسه رقبای گوگل دیسپلی ادز با ادنتورکهای ایرانی
با وجود گسترش ادنتورکهای بینالمللی، بسیاری از برندها در ایران به سراغ نمونههای بومی میروند. این ادنتورکها معمولاً با شرایط بازار ایران هماهنگترند. اما پرسش اصلی این است: رقبا مانند Criteo، Meta Ads یا AdRoll در مقایسه با شبکههای تبلیغاتی ایرانی مثل یکتانت، مدیااد یا تپسل چه مزایا یا ضعفهایی دارند؟ در ادامه، مهمترین تفاوتها بررسی شدهاند.
پوشش رسانهای در بازار ایران
ادنتورکهای ایرانی مثل یکتانت و تپسل، دسترسی گستردهای به رسانههای داخلی دارند. اما پلتفرمهای بینالمللی مثل Amazon یا Taboola، تقریباً هیچ حضور فعالی در رسانههای فارسیزبان ندارند. برای برندهایی که تمرکزشان فقط روی بازار داخلی است، پلتفرمهای ایرانی منطقیتر به نظر میرسند. در مقابل، پلتفرمهای رقیب گوگل دیسپلی ادز، برای کمپینهای بینالمللی مناسبتر هستند.
پشتیبانی ریالی و درگاههای پرداخت
یکی از مهمترین مزایای ادنتورکهای ایرانی، پشتیبانی از پرداخت ریالی و تسویهحساب آسان است. پلتفرمهای خارجی مثل Criteo یا AdRoll معمولاً پرداخت دلاری میخواهند که برای کسبوکارهای ایرانی، دردسرهای ارزی دارد. همچنین، ارتباط با تیم پشتیبانی داخلی در شبکههای ایرانی سریعتر و شفافتر انجام میشود. این مزیت برای کسبوکارهای کوچک بسیار حیاتی است.
قابلیت شخصیسازی پیام برای مخاطب فارسیزبان
تبلیغات در ادنتورکهای ایرانی، با توجه به شناخت دقیق از فرهنگ و زبان مخاطب تنظیم میشود. در حالی که بسیاری از رقبا مثل Microsoft Audience Network، تمرکزشان روی بازارهای غربی است. این موضوع بهشدت روی نرخ تعامل اثر مستقیم دارد. در پلتفرمهای ایرانی، پیام تبلیغاتی از نظر لحن، کلمات و تصویرسازی با جامعه هدف هماهنگتر است.
امکانات تحلیلی و داشبورد مدیریتی
گوگل دیسپلی ادز و رقبای آن معمولاً داشبوردهای قدرتمندی برای تحلیل و آنالیز داده دارند. بعضی از ادنتورکهای ایرانی هم ابزارهای گزارشگیری نسبتاً دقیقی ارائه میدهند؛ اما هنوز در سطح پیشرفته مثل Meta Ads یا AdRoll نیستند.
سرعت راهاندازی و اجرای کمپین
در بسیاری از ادنتورکهای ایرانی، فرایند راهاندازی کمپین بسیار سریع و ساده است. حتی برندهای کوچک بدون تجربه تخصصی میتوانند تبلیغات خود را آغاز کنند. اما در برخی رقبا مثل Amazon یا حتی AdRoll، ثبتنام، احراز هویت و تنظیم کمپین به مراحل متعددی نیاز دارد. این پیچیدگی ممکن است برای برخی کاربران بازدارنده باشد.
نرخ کلیک واقعی یا کلیکهای اشتباه؟
در بازار ایران، چالش کلیکهای غیرواقعی یا تقلبی بیشتر دیده میشود. بعضی از ادنتورکهای ایرانی هنوز به الگوریتمهای پیشرفته فیلتر کلیک مجهز نیستند. در حالی که پلتفرمهایی مثل Meta یا Microsoft Audience Network، به دلیل زیرساخت قویتر، از فیلترهای دقیقتری استفاده میکنند. این مسئله شدیداً روی کیفیت ترافیک تأثیر مستقیم دارد.
تجربه کاربری برای صاحبان تبلیغ
پلتفرمهای بینالمللی معمولاً تجربه کاربری جذابی دارند و از طراحیهای منحصربهفرد و مینیمالیستی برخوردار هستند. اما بسیاری از ادنتورکهای ایرانی، با وجود فارسی بودن، همچنان از نظر طراحی رابط کاربری نیاز به بهتر شدن دارند.
رقبای گوگل دیسپلی ادز، چه چالشهایی دارند؟
هرچند پلتفرمهای تبلیغاتی مختلفی بهعنوان جایگزین گوگل دیسپلی ادز مطرح شدهاند، اما محدودیتها و چالشهایی هم دارند. آشنایی با این چالشها به کسبوکارها کمک میکند تا انتخاب بهتری داشته باشند. در ادامه، به مهمترین چالشهای این پلتفرمهای جایگزین اشاره میکنیم:
محدودیت در حجم و وسعت شبکه تبلیغاتی
پلتفرمهایی مثل AdRoll یا Taboola بهاندازه گوگل دیسپلی ادز، به ناشران دسترسی ندارند. همین موضوع باعث میشود که تبلیغات، کمتر دیده شوند یا اصلاً به چشم همه مخاطب نیایند. این مسئله بیشتر برای آن دسته از کمپینهایی مشکلساز میشود که به مقیاسپذیری سریع نیاز دارند. همچنین، فرصتهای تبلیغاتی در وبسایتهای پربازدید بهندرت فراهم میشود.
دادههای رفتاری کمتر و تحلیل ضعیفتر
گوگل، به دادههای متنوعی از کاربران در سرتاسر اکوسیستم خود دسترسی دارد. اما بیشتر رقبا مثل Criteo یا Microsoft Audience Network به چنین سطح عمیقی از دادهها دسترسی ندارند. این محدودیت، هدفگیری دقیق مشتریان را دشوار میکند و شخصیسازی تبلیغات را کاهش میدهد. در نتیجه، نرخ تعامل کاربران با تبلیغات اُفت میکند.
فرآیندهای پیچیده برای مدیریت کمپین
در بعضی از ابزارها، طراحی و اجرای کمپین به تجربه و تخصص نیاز دارد. مثلاً تنظیمات Amazon Ads، پیچیده و زمانبر هستند و برای تیمهای کوچک را با چالشهای مختلفی روبهرو میکنند. به طور کلی، رابط کاربری پیچیده و مراحل زیاد راهاندازی کمپین، باعث اتلاف زمان میشود. در نتیجه، بسیاری از کسبوکارهای کوچک قید این پلتفرمها را میزنند و به سراغ گوگل دیسپلی ادز میروند.
عدم دسترسی آسان برای بازارهای خاص
پلتفرمهایی مثل Meta یا Outbrain، در بسیاری از کشورها پشتیبانی محلی ندارند. این موضوع، مخصوصاً برای کسبوکارهای ایرانی یا منطقهای، یک مانع مهم است. همچنین، نیازهای فرهنگی یا منطقهای کاربران در این شرایط نادیده گرفته میشوند.
نرخ کلیک بدون نرخ تبدیل مناسب
ممکن است که نرخ کلیک در پلتفرمهایی مثل Taboola نسبت به سایر پلتفرمها بیشتر باشد. اما در عمل، تعداد کمی از کلیکها به تبدیل واقعی منجر میشود و در نتیجه، بودجه تبلیغات هدر میرود. این پدیده معمولاً به خاطر کلیکهای تصادفی یا محتوای گمراهکننده اتفاق میافتد. در نتیجه، نرخ بازگشت سرمایه یا ROI تبلیغات کم میشود و اثربخشی تبلیغات زیر سؤال میرود.
ضعف در فرمتهای تبلیغاتی متنوع
گوگل دیسپلی ادز، از فرمتهای بنری، ویدیویی، ریسپانسیو و تعاملی پشتیبانی میکند. اما بسیاری از رقبا، فقط فرمتهای ساده و محدودی دارند که عملاً دستوپاگیر هستند. این محدودیت باعث میشود که برندها در خلق تجربه بهیادماندنی برای کاربران شکست بخورند. در نتیجه، اثربخشی پیام تبلیغاتی تا حد امکان کم میشود.
یکپارچه نبودن پلتفرم با ابزارهای دیگر
گوگل با ابزارهای تخصصی و کاربردی مثل Google Analytics، Tag Manager و Firebase هماهنگ است. ولی بیشتر پلتفرمهای رقیب چنین قابلیتی ندارند و تحلیل دادهها در آنها دشوار میشود. همچنین، وقتی چنین قابلیتی وجود نداشته باشد، گزارشگیری از کمپین تبلیغاتی عملاً غیر ممکن است.
الگوریتمهای بهینهسازی ضعیفتر
گوگل از هوش مصنوعی و فناوری پیشرفته یادگیری ماشین برای بهینهسازی کمپینها استفاده میکند. اما الگوریتمهای بعضی از رقبا مثل AdRoll یا حتی Amazon، هنوز به آن سطح نرسیدهاند. این چالش باعث میشود که تبلیغات هدفمندتر نباشند و بهینهسازی هزینهها بهدرستی انجام نشود. در نهایت، بازدهی تبلیغات کم میشود و کمپین به اهدافش نمیرسد.
اعتقاد به «تنوع»، کلید موفقیت در تبلیغات دیجیتال است
موفقیت در دیجیتال مارکتینگ، به رساندن پیام درست، در زمان مناسب و به کاربر مناسب بستگی دارد. هر کدام از پلتفرمهایی که معرفی کردیم، ویژگیهای منحصربهفردی دارند و شما را در رسیدن به اهداف تبلیغاتیتان همراهی میکنند.
بنابراین، در ابتدا باید بدانید که هدفتان دقیقاً چیست. وقتی که هدفتان را شناختید، باید از یک تیم متخصص در زمینه تبلیغات کمک بگیرید. همچنین، باید به «تنوع» و «خلاقیت» اعتقاد داشته باشید تا به سطح بالاتری نسبت به رقبا برسید. وقت آن است که نگاهتان را از یک ابزار خاص فراتر ببرید و به موفقیت در تبلیغات دیجیتال فکر کنید.
-
سه شنبه ۱۹ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۰:۱۹
-
۱۷ بازديد
-

-
پیام فارس
لینک کوتاه:
https://www.payamefars.ir/Fa/News/942171/