روایتی متفاوت از قیام 29 بهمن مردم تبریز
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام فارس - یکی از نزدیکترین مبارزان به شهید قاضی طباطبایی، وقایع تاریخی قیام 29 بهمن 1356 در تبریز را بازگو میکند، از تظاهرات مردم تا نقش آیتالله قاضی طباطبایی در رهبری این حرکت، این گفتوگو نمایی دقیق و صریح از روزی است که تاریخ ایران تغییر کرد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از آذربایجان شرقی، تاریخ هر کشور متأثر از رویدادها و اتفاقاتی است که در طول ادوار اتفاق میافتد و موجب بروز تغییراتی در ساختار سیاسی و تاریخی میشود.
کشور ایران نیز شاهد بروز چنین رویدادهایی بوده است که نظیر آن را میتوان در قیام و تظاهرات مردم انقلابی تبریز در روز 29 بهمن سال 1356 مشاهده کرد که به مناسبت گرامیداشت چهلمین روز شهدای قیام 19 دی شهر قم، انجام شد.
از قیام مردم انقلابی تبریز در 29 بهمن سال 1356، همواره به عنوان یکی از نقاط عطف و ریشههای بنیادی انقلاب اسلامی یاد میشود که سایر قیامهای مردمی را در دیگر شهرهای ایران سبب شد.
29 بهمن سال 1356، مردم تبریز یکی از مهمترین قیامهای پیش از انقلاب اسلامی را رقم زدند، این قیام که به مناسبت چهلم شهدای قم برپا شده بود، منجر به تظاهرات گسترده مردم و مقاومت آنها در برابر سرکوبهای حکومت پهلوی شد.
این رویداد نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی بود و فشارها بر دولت پهلوی را افزایش داد، در این روز مردم تبریز به مسجد قزللی رفتند و با مقاومت در برابر سرکوبها، نقش مهمی در پیشبرد انقلاب ایفا کردند.
در نتیجه این قیام، رژیم پهلوی دهها نفر را به شهادت رساند و بسیاری را زخمی کرد، سنت «چهلمها» را گسترش داد و موجب به پا خاستن مردم ایران شد که در نهایت پیروزی انقلاب اسلامی را رقم زد.
یکی از ویژگیهای مهم این قیام بازتاب آن در سطح جهانی بود، به نحوی که جامعه جهانی را با نهضت اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) آشنا کرد و آیتالله قاضی طباطبایی نقش بارزی در رهبری این قیام داشت، به همین منظور خبرنگار ایمنا تاریخ شفاهی آن دوران انقلاب اسلامی را از زبان سیدمحمدالهی طباطبایی یکی از معدود بازماندگان قیام 29 بهمن تبریز و مبارز نزدیک به شهید قاضی طباطبایی جویا شده است، وی یکی از مبارزان صاحبنام انقلاب اسلامی است.
ایمنا: دوران مبارزاتی خود را از چه سالی آغاز کردید؟
الهی طباطبایی: بنده سید محمد الهی طباطبایی، پسر آیتالله آقاسید حسن الهی طباطبایی، برادرزاده علامه طباطبایی و خواهرزاده شهید آیتالله قاضی طباطبایی هستم که سال 1317 در تبریز متولد شدم، تحصیل کردم و اکنون نیز ساکن تبریز هستم.
از دوم فروردین سال 1342 که درگیری در شهر تبریز اتفاق افتاد، به دلیل اینکه آیتالله قاضی طباطبایی دعوت حضرت امام خمینی (ره) را لبیک گفت و من نیز به این دلیل که همپای مبارزات ایشان بودم با نهضت روحانیت همکاری کردم و مورد تعقیب ساواک قرار گرفتم.
ایمنا: درباره حادثه 29 بهمن برایمان بگویید
الهی طباطبایی: درباره حادثه 29 بهمن باید کمی به عقب بازگردیم و علتهای آن را پیدا کنیم، در طول دوران مبارزات سه دفعه بازداشت شدهام و برای نخستینبار در سال 1343 به جرم حمایت از آیتالله خمینی (ره) دستگیر شدم که به مدت یک ماه و نیم در ساواک در بازداشت بودم و بعد آزاد شدم.
سال 1350 مجدد از طرف ساواک تهران به جرم حمایت از محمد حنیفنژاد بازداشت شدم و مدت ششماه و نیم در زندان قزل قلعه زندانی بودم. سال 1354 اوضاع مملکت حکایت از یک حرکت و مخالفت مدنی میکرد که با نظام شاهنشاهی اختلاف اساسی داشتند.
سال 1354 نظام شاهنشاهی تصمیم گرفت که این اختلافات را یکسره ریشهکن کند و به همین دلیل هر فرد سابقهدار، مبارز و طرفدار روحانیت را دستگیر کردند؛ سال 1355 به جرم تسلیح و اقدام علیه نظام شاهنشاهی، بنده هم دستگیر شدم و کمیته مشترک ضدخرابکاری من را دستگیر کرد که به مدت 11 ماه در همان کمیته زندانی بودم و طولانیترین مدت بازداشت بنده بود.
چهلم شهدای تبریز در یزد توسط آیتالله شهید صدوقی برگزار شد، چهلم یزد در کرمان برگزار شد و این چهلمها بههم پیوستند تا 29 بهمن به وجود آمد؛ به فرمایش امام نخستین سیلی را مردم تبریز به طاغوت زد و ماجرای 29 بهمن مبنایی برای انقلاب جمهوری اسلامی مملکت شد
در داخل حکومت و نظام شاهنشاهی چندان جربزهای برای این کار نبود و ساواک در این حرکت خود شکست خورد، متعاقب این شکست که به اصطلاح نظام شاهنشاهی از فرمانروایان خودشان گله داشتند، مصمم بر این شدند که اوضاع و احوال داخل ملت را به شاه و دربار بفهمانند، از طرفی افرادی که آزاد شده یا در زندان بودند و طرفداران آنها، تصمیم داشتند که کار نظام را یکسره کنند.
به همین دلیل برخورد میان نظام و ملت اجتنابناپذیر بود؛ حوادث، این قرعه را به نام شهر تبریز انداخت و در سال 19 دی 1356 روزنامه اطلاعات، مطلبی علیه آیتالله خمینی (ره) در شهر قم منتشر کرد، آن موقع آیتالله خمینی (ره) در تبعید بودند و بر اثر تظاهرات در شهر قم چند نفر شهید شدند.
یکی از روحانیون برجسته آن دوران بر اثر این اتفاق در یک مجلسی، صحبتهای تحریکآمیزی علیه حکومت گفته که در یک نوار کاست منتشر شده بود که این نوار به تبریز رسید و به همین دلیل موجب عصبانیت ملی در مردم شد.
از طرفی ساواک و تشکیلات امنیتی مملکت میخواستند اوضاع را به مقامات بالا برسانند و به همین دلیل روز 29 بهمن روز چهلم شهدای قم این برخورد اتفاق افتاد.
ایمنا: چندین اعلامیه در خصوص 29 بهمن 1356 صادر شده بود؟
الهی طباطبایی: ما دو اعلامیه داشتیم، یک اعلامیه از طرف روحانیت قم به عنوان چهلم و روحانیت تبریز به عنوان بزرگداشت شهدای قم، اعلامیه دیگری نیز از طرف تشکیلات امنیتی مملکت منتشر شد که روز شنبه 29 بهمن سال 1356 تعطیل نیست.
روحانیت گفته بود این روز به دلیل بزرگداشت رسمی چهلم شهدای قم، تعطیل عمومی است و در مسجد حاج میرزا یوسفآقا معروف به مسجد قزللی در انتهای خیابان فردوسی مراسمی برگزار میشود، اما تشکیلات امنیتی تعطیل بودن این روز را رد کرده بود که موجب برخورد شد.
مردم ساعت 10 صبح به منظور اجرای آئین بزرگداشت به مسجد رفته بودند، اما پلیس از باز شدن در مسجد خودداری کرد و در نتیجه درگیری میان پلیس و مردم رخ داد و محمد تجلا بهدست سرگرد حقشناس به شهادت رسید که من به عین دیدم مردم به سرگرد حقشناس حمله کردند و با این اتفاق، میتوان گفت انبار باروت ترکید.
در هر نقطه شهر، نمایهها و مظاهر نظام شاهنشاهی مورد حمله مردم قرار گرفت و در آتش سوخت که تا ساعت 12 ظهر به این منوال بود، در این چند ساعت از دروازه تهران گرفته تا دروازه سردرود، کارخانه تولید نوشابه پپسیکولا، ساختمان حزب رستاخیز در میدان منجم و شعب بانک صادرات آتش زده شد و تابلوی کانال دو صداوسیمای در بالای کوه عونابنعلی نیز انداخته شده بود.
در عرض چند ساعت، شهر سقوط کرد و نیروهای انتظامی و امنیتی عقبنشینی کردند و در کلانتریها موضع گرفتند؛ این حادثه به قدری سریع اتفاق افتاد که تا به این لحظه من در روزنامهای یا مجلهای ندیدم که یک نفر بگوید من فلان شعبه بانک صادرات را آتش زدم. مثل این است که اشباح شهر را سوزاندند.
وضعیت به قدری قوی رهبری شده بود که حتی شیشه یک همشهری ارمنی شکسته نشده بود و تمام مغازههای ارمنینشین باز بودند، به این دلیل که از قبل به سفارش آیتالله قاضی شناسایی شده بودند.
ایمنا: چه اسناد معتبری در این خصوص در دسترس است؟
الهی طباطبایی: گزارشهایی که از حادثه داده شد و اکنون نیز در کتابها جمعآوری شده است، هیچکدام گویای مسئله نیست، تنها گزارش کنسولگری آمریکا در تبریز قابل اعتماد است که همین امر موجب شد که آنها، خلیفه ارامنه تبریز را به کنسولگری دعوت کنند و از ایشان خواست که در مورد اوضاع نابسامان شهر شکایت و مصاحبه کند که خلیفه ارامنه گفته بود هیچ شیشه شهروند تبریزی ارمنی شکسته نشده است و اینجا برای من از لبنان، امنتر است و پیشنهاد کنسولگری آمریکا را رد کرد.
کنسولگری آمریکا به سفارت این کشور اعلام کرده بود که این یک شورش یا اغتشاش نیست بلکه یک انقلاب است، به اطلاعات به قدری قوی بود که هیچ شیشه شهروند تبریزی ارمنی شکسته نشده بود و تنها نمایههای دولت، شعب بانک صادرات، ادارات دولتی، کاخ جوانان و کلانتریها مورد تهاجم قرار گرفته است.
ایمنا: در مورد استاندار وقت آذربایجان بگویید
الهی طباطبایی: سرلشکر آزموده خودخواه و متکبر ظهر آن روز از ارتش تقاضای کمک کرد و زمانی که در تلویزیون صحبت میکرد، گریه کرد و گفت که این افراد آذربایجانی نبودند و از خارج از کشور آمده بودند؛ همین گریه برای مبارزان نظام اسلامی و دستگاههای امنیتی مملکت، ایدهآل بود.
11 نفر 29 بهمن در شهر تبریز شهید و عده بسیاری هم دستگیر شدند؛ فردای همان روز من هم دستگیر شدم، زیرا هم سابقه داشتم و هم از من در زمینه ساماندهی این برنامه توضیح میخواستند که اظهار بیاطلاعی کردم؛ مدت بازداشت من یک روز بیشتر طول نکشید.
در نتیجه چهلم شهدای قم که شهر تبریز بر اثر اعلامیه مرحوم شهید قاضی، مرحوم آیتالله انگجی و سایر آقایان بزرگوار تعطیل شده بود، مبنایی برای چهلمینهای دیگر شد.
چهلم شهدای تبریز در یزد توسط آیتالله شهید صدوقی برگزار شد، چهلم یزد در کرمان برگزار شد و این چهلمها بههم پیوستند تا 29 بهمن به وجود آمد؛ به فرمایش امام نخستین سیلی را مردم تبریز به طاغوت زد و ماجرای 29 بهمن مبنایی برای انقلاب جمهوری اسلامی مملکت شد.
این انقلاب، تنها انقلابی بود که جنبه مردمی داشت نه جنبه فرقهای؛ در ایران از روحانی تا افسر ارتش همه موافق انقلاب بودند و به خاطر دارم که روز 12 سال 1358 در پادگان تبریز مسئول صندوق بودم و افسران همان ارتشی که به سمت مردم تیراندازی میکردند، رأی دادند.

ایمنا: شب 28 فروردین چه رویدادی در خانه شهید آیت الله قاضی طباطبایی روی داد؟
الهی طباطبایی: یادم بود که شب قبل 29 بهمن خانه شهید آیتالله قاضی و همه نگران بودیم که فردا چه اتفاق خواهد افتاد، چراکه اوضاع بسیار وخیم بود؛ مرحوم آقای قاضی یک پیشوای مردمدار بود و با همه از جمله خلیفهگری، بهاییهای تبریز، افسران ارتش و حتی با ساواک رابطه داشت و مردم هم در جای خود بودند.
خبر آمد که دستگاه شهربانی اطلاع پیدا کرده است که در این تظاهرات اتفاقاتی خواهد افتاد و در جستوجوی استاندار آذربایجان هستند؛ ساعت یک بامداد خبر رسید که سرلشکر آزموده را در خانهای به صورت مست در کوی ولیعصر پیدا کردهاند.
به او گفته بودند که اینجا تبریز است و احتمال وقوع بعضی اتفاقات در روز 29 بهمن وجود دارد، اما او اعتنایی نکرده و گفته بود که اتفاقی نخواهد افتاد که به سرتیپ شاملو که رئیس شهربانی بود، برخورده بود.
ساعت یک بامداد به خانه آیتالله قاضی خبر رسید که استاندار آذربایجان چنین گفته است که موجب عصبانیت بیشتر شد.
نفراتی که در نظام شاهنشاهی مسئول بودند، افراد بسیار بیخردی بودند، در مقابل شهید قاضی، پیشوا و پشتوانه مبارزان بود و از جمله کسانی که ترور شد، شهید قاضی بود؛ اگر شهید قاضی، شهید مطهری، مرحوم صدوقی یا شهید دستغیب زنده بودند، انحرافات بعدی که مورد ضرر ملت ایران شد، اتفاق نمیافتاد.
گفتوگو از شاهین بدرحیدری / سولماز کاظمی
کد خبر 836629
-
دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۱:۳۱:۰۱
-
۶ بازديد
-

-
پیام فارس
لینک کوتاه:
https://www.payamefars.ir/Fa/News/931199/