بزرگنمايي:
پیام فارس - استان فارس چهارمین استان ایران از نظر وسعت و شدت فرونشست است که دشت مرودشت با تختجمشید و نقشرستمش بیشترین فشار ناشی از این پدیده را متحمل میشود و در نقاطی تا 20 سانتیمتر در سال پایین میرود. در این گزارش سعی کردیم نشان دهیم کشاورزی در مجاورت این آثار باستانی چطور باعث تشکیل عارضهای بهنام «گرادیان فرونشستی» شده که در حال تخریب این بناها است.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
از «محمد ثابت اقلیدی»، مدیرکل میراثفرهنگی فارس نیز جویا شدیم که چه اقداماتی برای بازگرداندن معنای واقعی «حریم آثار ملی» به دو اثر باستانی انجام شده است؟ پاسخها پرسشهای دیگری را برانگیخت که «مهدی معتق»، کارشناس فرونشست، به آنها پاسخ داد. درنهایت از کشاورزان منطقه غفلت نکردیم و با چهار نفر از آنان گفتوگو کردیم تا مشخص شود که آیا میتوان راهحلی اجتماعی مبتنیبر توافق برای توقف یک اشتباه پرهزینه پیدا کرد؟
بیایید ابتدا به وضعیت کلی فرونشست در استان فارس نگاه مختصری کنیم. این استان حدود 122 هزار کیلومترمربع وسعت دارد که بیش از شش هزار کیلومترمربع، یعنی پنج درصد از مساحت آن درگیر فرونشست است. بیشترین مساحت و بیشترین اندازه فرونشست سالانه نیز مربوط به شهرستان مرودشت است که 37 درصد از مساحت آن را پوشش داده و شدت آن در جاهایی به 20 سانتیمتر در سال نیز میرسد. نقشه شماره 1 نشان میدهد لکههای فرونشستی در سراسر استان فارس پراکنده هستند که پرداختن به همه آنها در یک گزارش غیرممکن است. بنابراین، تمرکز خود را در این گزارش به فرونشست مرودشت که در کادر (I) نمایش داده شده، معطوف میکنم و بررسی سایر لکههای فرونشستی فارس به گزارش دیگری موکول میشود.

شکل شماره 1: نقشه کلی فرونشست در استان فارس
در شکل شماره 2 میتوانید جزئیات فرونشست مرودشت را ملاحظه کنید. در این نقشه چهار لکه فرونشستی میبینیم که بزرگترین آنها لکهای بیشکل در مرکز است. نواحی آبیرنگ نشاندهنده اندازه فرونشست بیش از 10 سانتیمتر در سال است و هرچه بهسمت لبهها پیش میرویم، اندازه فرونشست کمتر میشود. براساس این نقشه، حدود 44 کیلومتر از ریل راهآهن و جاده اصفهان-شیراز و کل شهر مرودشت در معرض فرونشست قرار گرفتهاند.
موقعیت فرونشستهای این منطقه و رابطه آنها با دو سد درودزن و سیوند نیز جالب توجه است؛ لکههای فرونشستی مرودشت در پاییندست این دو سد قرار گرفتهاند. این یعنی الگوی «فرونشست در پاییندست سدها» که در گزارشهای پیشین «پیامما» درباره فرونشستهای تهران، اراک، البرز و قزوین به آن اشاره شده بود، در اینجا نیز تکرار شده است.

شکل شماره 2: نقشه فرونشست مرودشت
بهگفته کارشناسان، با وجود آنکه لبههای لکهها شدت فرونشست کمتری دارند، اما از گرادیان (اختلاف شدت فرونشست) بیشتری برخوردار هستند و به همین دلیل است که ساختمانها، زیرساختهای حملونقل و بناهای تاریخی مستقر در لبه لکههای فرونشستی متحمل خسارت بیشتری میشوند. در شکل شماره 3 بهوضوح میتوان دید مراکز تاریخی «نقشرستم» و «تختجمشید» در لبههای لکه فرونشستی قرار گرفتهاند. این یعنی هر قدمی که در این مناطق تاریخی برمیداریم، زمین زیر پایمان با اندازه متفاوتی فرونشست میکند. علت این وضعیت نیز در تصویر سمت راست شکل شماره 3 معلوم است: زمینهای کشاورزی. این زمینها تا فاصله چند ده متری آثار ملی ایران به زیر کشت میروند و با چاههایی به عمق حتی 300 متر آبیاری میشوند. تقارن شکل فرونشست و شکل توزیع زمینهای کشاورزی در دو تصویر جالبتوجه است.

شکل شماره 3: چینش زمینهای کشاورزی در منطقه (تصویر راست) و موقعیت تختجمشید، نقشرستم، روستای شول و روستای ساروئی که در نواحی با گرادیان بالا قرار گرفتهاند (تصویر چپ)
در بخش ابعاد اجتماعی فرونشست توضیح دادهایم دو روستای ساروئی و شول نیز موقعیتی مشابه نقشرستم و تختجمشید دارند (شکل 3 سمت چپ) و بهسبب گرادیان فرونشست زیادی که تجربه میکنند، آثار تخریب در بناهایشان مشهود است.
براساس دادههای سال 1402 مرکز آمار ایران، استان فارس با 94 هزار و 554 حلقه چاه دومین استان ایران از حیث تعداد حلقههای چاه آب در ایران است. براساس این دادهها، در سال آبی 1401-1400، تخلیه سالانه آب زیرزمینی در این استان به سالانه شش میلیارد و 405 میلیون مترمکعب میرسد. البته لازم به ذکر است که وقتی همین آمار را از دادههای استانی موجود در بانک اطلاعات مرکز آمار ایران جستوجو میکنیم، به ارقام متفاوتی میرسیم و معلوم نیست کدامیک معتبر است. برای مثال، آمار مجموع تخلیه سالانه آبهای زیرزمینی استان فارس در گزارش استانی در همین سال هفت میلیارد و 670 میلیون مترمکعب درج شده است و این درحالیاست که آمار تعداد چاهها نزدیک به 20 هزار حلقه کمتر از گزارش سالانه است. اگر این اختلاف عددی را مربوط به چاههای غیرمجاز بدانیم که در گزارش سالانه منظور شدهاند، یعنی اذعان داریم که گزارش سالانه معتبر و مرجع اصلی است، اما این سؤال مطرح میشود که چرا با وجود اضافه شدن حدود 20 هزار چاه به آمار گزارش سالانه، حجم تخلیه آبهای زیرزمینی ذکرشده حدود یک میلیارد و 250 میلیون مترمکعب کمتر شده است؟
براساس اسناد مرکز آمار ایران، تخلیه سالانه آب زیرزمینی شهرستان مرودشت در سال آبی 1401-1400، بالغ بر 766 میلیون مترمکعب بوده است. در این شهرستان دستکم 9 هزار چاه حفر شده که پنج هزار و 237 حلقه از آنها چاههای عمیق هستند.
وضعیت سدها در استان فارس تاکنون 20 عدد سد با اهدافی که در جدول ملاحظه میکنید، احداث شده است (برای برخی سدها بیش از یک هدف اعلامی وجود دارد). این 20 سد توانایی نگهداری بیش از 4.1 میلیارد مترمکعب آب قابل مصرف را پشت خود دارند.

منبع: وبسایت گروه ثانیه در میان سدهای استان فارس، سد درودزن با سه هدف تأمین آب کشاورزی، شرب و تأمین برق در سال 1351 احداث شد. حجم مفید مخزن این سد 860 میلیون مترمکعب است. سد ملاصدرا نیز سال 1386 با همین اهداف در بالادست سد درودزن افتتاح شد و حجم مفید مخزن آن 411 میلیون مترمکعب است. این یعنی دو سد مذکور توانایی تأمین نزدیک به 1.3 میلیارد مترمکعب آب را دارند که براساس هدفگذاریها باید بخش بزرگی از آن به مصرف کشاورزی برسد. پرسشی که اینجا مطرح میشود این است که اگر سرمایهگذاریهای عظیمی برای احداث سدها انجام شده که تا 1.3 میلیارد مترمکعب آب در مرودشت و 4.1 میلیارد مترمکعب آب در کل استان فارس مهار شود و اگر برنامهریزی شده است که بیشتر این آب به مصارف کشاورزی برسد، پس چرا کشاورزان برای تأمین آب زمینهای خود به حفر چاههای عمیق روی آوردهاند؟ آیا این بهمعنای شکست پروژههای سدسازی در رسیدن به پرتکرارترین هدفشان، یعنی «تأمین آب کشاورزی» نیست؟

فرونشست مرودشت راهحل اجتماعی دارد برای تهیه این گزارش با چهار کشاورز مرودشتی صحبت کردیم که زمینهایشان در مجاورت بناهای تاریخی ملی این منطقه بود. از آنها پرسیدیم چه محصولاتی میکارند؟ وضعیت آب در نزدیکی نقشرستم و تختجمشید چگونه است؟ چقدر با خسارتی که فرونشست به این آثار ملی وارد میکند، آشنایی دارند؟ و چه راهحلهایی برای این مسئله به ذهنشان میرسد؟ باتوجهبه پاسخها، عمده محصولات زراعی گندم است، اما چغندر و محصولات دیگری نیز کشت میشود. کشاورزان برای آبیاری زمینهای خود از چاههای عمیق بهره میگیرند که البته بیشتر این چاهها امروز خشک شدهاند. برای مثال، یکی از مالکان زمین در نزدیکی نقشرستم اعلام کرد از چهار چاه موجود در زمین او سه عدد خشک شده است و تنها یکی از چاهها هنوز آب دارد. آنها درباره عمق چاهها، از 140 متر تا 300 متر را اعلام کردند. یکی دیگر از کشاورزان به «پیامما» گفت امسال بهدلیل کمبود آب، از 34 هکتار زمینی که تحت مالکیت او است، تنها شش هکتار را به زیر کشت برده است.
سه نفر از این کشاورزان گفتند آثار فرونشست بر منطقه را به چشم خود دیدهاند. بهگفته یکی از آنها، حدود 25 سال پیش، روند ترک برداشتن دیوار ساختمانها و زمین روستای ساروئی آغاز شد. کمی بعدتر روستای شول نیز با همین مشکل روبهرو شد. این درحالیاست که این دو روستا حدود سه کیلومتر با هم فاصله دارند و حتی یک کوه بینشان قرار دارد. سخنان این کشاورز مؤید همان پدیدهای است که در نقشرستم و تختجمشید ملاحظه میشود (به شکل شماره 3 توجه کنید). هم روستاها و هم آثار باستانی ملی کشورمان در لبههای لکه فرونشستی قرار گرفتهاند؛ یعنی جایی که گرادیان فرونشست بالا است.
یکی از کشاورزان که از دهه 60 خورشیدی مشغول زراعت در این منطقه است، تاریخچهای از مسئله آب منطقه ذکر کرد. بهگفته او، تا نیمه دهه 70 خورشیدی وضعیت آبی منطقه مطلوب بود و آب مصرفی کشاورزان برای هفت الی هشت ماه نخست سال، از دریاچه سد درودزن (که پیش از انقلاب بهمنظور مصارف کشاورزی احداث شد) تأمین میشد. چهار یا پنج ماه باقیمانده نیز در فصول بارش قرار داشتند و زمینها از آب باران تغذیه میشدند. اما از آن تاریخ بهبعد محدودیتهای آبی آغاز شد و آبدهی از سد، کمکم به دو ماه در سال رسید. در نیمه دهه 80 خورشیدی، سد دیگری بهنام «سد ملاصدرا» در بالادست سد درودزن احداث شد که اختلال عمده در سیستم توزیع آب کشاورزی ایجاد کرد و این مشکل هنوز هم پا بر جاست.
بهگفته این کشاورز، روند کاهش سهمیه آب کشاورزی از سد درودزن بهعلاوه عوامل دیگری مثل سوءمدیریت در بحث صدور مجوز برای حفر چاههای عمیق باعث شد کشاورزان به حفر چاههای عمیق مجاز و غیرمجاز روی آورند و تعداد این چاهها بهسرعت افزایش یابد. او همچنین گفت آثار فرونشست زمین از همان نیمههای دهه 80 خورشیدی در زمینهای اطراف نقشرستم و تختجمشید پدیدار شد و تاکنون هرساله ادامه داشته است.
بیشتر بخوانید:ماجرای تخریب گل ستون هخامنشی تخت جمشید
از برخی از صاحبان زمینهای کشاورزی اطراف نقشرستم پرسیدیم که آیا از خسارتی که برداشت آبهای زیرزمینی به آثار باستانی وارد میکند، باخبر هستند؟ و در چه صورتی برداشت آب زیرزمینی در این نواحی را متوقف میکنند؟ آنها در مجموع پنج راهحل برای حل این معضل مطرح کردند:
1. دولت زمینهای اطراف آثار باستانی را خریداری و چاهها را مسدود کند.
2. در ازای زیرکشت نبردن این زمینها، به کشاورزان سالانه مقداری پول پرداخت شود. مثلاً اگر درآمد کاشت گندم در هر هکتار زمین حدود 120 میلیون تومان است، دولت 60 میلیون تومان در هر هکتار بهصورت سالانه به آنها پول پرداخت کند.
3. زمینها با زمینهایی که در مکان دیگری قرار دارند، معاوضه شوند.
4. کاربری بخشی از زمینها به تجاری یا گردشگری تغییر کند و تمامی چاههای عمیق مسدود شوند. مثلاً بررسی شود که آیا امکانپذیر است که برای بخشی از این زمینها مجوز ساخت هتل، رستوران یا هر امکان گردشگری دیگری صادر شود و در عوض باقی زمینها واگذار شده و چاهها مسدود شوند؟
5. مساعدت شود تا در بخشی از زمینها کشت گلخانهای صورت گیرد و مصرف آب کنترل شود.
باتوجهبه این پیشنهادها، شاید ترکیبی از موارد کارساز باشد. برای عملی کردن واقعی معنای «حریم آثار باستانی» شاید لازم باشد در جایی زمینی خریداری شود، جایی زمینی معاوضه شود، جای دیگری مجوزی صادر شود، به افرادی سالانه خسارت عدمکشت پرداخت شود، در زمینهایی کنترل شود که فقط کمآببرترین محصولات زراعی کاشته شوند، در برخی زمینها شرایط برقراری کشت مکانیزه یا گلخانهای تسهیل شود و…؛ و البته نظارت بر چاهها هوشمند شود.
چه باید کرد؟ فرونشست یک مسئله با ابعاد زیاد است و مقابله با آن به رویکرد بینرشتهای نیاز دارد. براساس تعریف توسعه پایدار، درحالیکه راهحلهای تخصصی این معضل را میتوان ابعاد محیطزیستی راهحل نامید، برای یافتن یک راهحل پایدار نیازمند توجه به ابعاد اقتصادی و اجتماعی نیز هستیم. در مورد خاص فرونشست مرودشت قطعاً مؤلفههای زیادی مثل نیاز کشور به تأمین محصولات غذایی، چالشهای ناشی از توزیع جمعیت، اشتغال، سرمایه و… نقشآفرینی میکنند که در راهحلهای پیشنهادی کشاورزان در نظر گرفته نشده است. پس میتوان متصور بود که راهحلهای مطرحشده در بالا راهحلهای نهایی نباشند. اما هدف ما از مصاحبه با کشاورزان منطقه طرح این موضوع بود که یکی از ابعاد مهم سیاستگذاریهای محیطزیستی «ابعاد اجتماعی» مسئله است. باید توجه داشت که راهحلهای محیطزیستی درصورتی موفق خواهند بود که ابعاد اجتماعی موضوع نیز در نظر گرفته شده باشند. جایی که محیطزیست و اجتماع بهدلیل مدیریت اشتباه گذشته در تعارض با هم قرار میگیرند، راهحل باید با شنیدن حرف اجتماع آغاز شود.
درباره مسئله تخریب آثار باستانی مرودشت بهدلیل فرونشست، احتمالاً جنبه اقتصادی راهحلها با نگرانی کمتری همراه خواهد بود. زیرا مراکز گردشگری متعدد استان فارس، از جمله خود نقشرستم، تختجمشید و پاسارگاد پتانسیل تأمین هزینهها را دارند. برای مثال، حالا که نوروز 1404 نزدیک است، کافی است هزینهای اضافی روی بلیطهای بازدید از این مراکز در نظر گرفته شود و رئیسجمهور محترم، مسعود پزشکیان، در پیامی به مردم توضیح دهد که این هزینه اضافی ویژه انجام طرحهای حفاظت از نقشرستم و تختجمشید در برابر فرونشست است و مردم میتوانند با بازدید از این مراکز، در حفظ و نگهداری این آثار ملی سهیم شوند.
محمد ثابت اقلیدی، مدیرکل میراثفرهنگی استان فارس:
فرونشست پدیدهای طبیعی است و ارتباطی با حوزه میراث فرهنگی ندارد
درباره فرونشست در مرودشت، صحبتی تلفنی با «محمد ثابت اقلیدی»، مدیرکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان فارس داشتیم. از او پرسیدیم که اداره میراثفرهنگی استان فارس تاکنون چه اقداماتی برای حفظ حریم بناهای تاریخی مرودشت در برابر فرونشست انجام داده است؟
اقلیدی با بیان اینکه درباره فرونشست، فرضیههای مختلفی مطرح است، گفت: این پدیده به عوامل طبیعی مانند خشکسالی و همچنین برخی فعالیتهای انسانی نظیر ایجاد سدها، حفر چاههای متعدد و برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی مرتبط است. این عوامل در سراسر جهان موجب وقوع فرونشست میشوند و ما نیز در دشت مرودشت با این پدیده مواجه هستیم.
او در ادامه اظهار کرد: یکی از اتفاقاتی که امسال در نقشرستم رخ داد، ایجاد شکافهایی در منطقه بود. این شکافها با همکاری پژوهشگاه میراثفرهنگی و تحت نظارت آن بررسی شدند. پس از انجام گمانهزنیها در منطقه، مشخص شد شکافها چندان عمیق نیستند. بررسی تصاویر و همچنین اظهارات ساکنان محلی نشان میدهد در منطقه نقشرستم، یک رشته قنات تاریخی وجود دارد که احتمالاً در طول زمان تخریب شده است. برخی از فرونشستها ممکن است بهدلیل تخریب این قناتها رخ داده باشند. بااینحال، هنوز قطعیتی در مورد علت دقیق این پدیده در منطقه وجود ندارد.
مدیرکل میراثفرهنگی استان فارس درباره ترکهای مشاهدهشده در نقشرستم گفت: این ترکها بهدلیل بارندگی شدید رخ دادهاند. مثلاً اردیبهشتماه امسال در اطراف آرامگاه خشایارشا، بارندگی شدیدی رخ داد که منجر به ایجاد آبشار و شسته شدن خاک شد. بنابراین، شکافهایی که مشاهده شدهاند، الزاماً ناشی از فرونشست نیستند. در کعبه زرتشت نیز شاهد ترکی در سازه گلی اطراف آن هستیم که بنای ساختهشده در دوران معاصر است، اما خود کعبه زرتشت آسیبی ندیده است. نتایج تحقیقات ما نشان دادهاند که اگر این ترکها ناشی از فرونشست بودند، باید عمق بیشتری میداشتند و مشکلات جدیتری ایجاد میکردند. بنابراین، ما برای رسیدن به نتیجه قطعی، تحقیقات بیشتری انجام خواهیم داد.
اقلیدی درباره مجموعه تختجمشید نیز بیان کرد: در خود بنای تاریخی شواهدی از فرونشست قطعی نداریم، اما در محوطهای بهنام پردیس در ورودی تختجمشید، یک فرونشست جزئی مشاهده شده است.
او با ذکر اینکه فرونشست یک پدیده طبیعی است که در بسیاری از استانهای کشور رخ میدهد، ادعا کرد: خوشبختانه، در استان فارس شدت این پدیده نسبت به برخی استانهای دیگر کمتر است. در واقع، درباره فرونشست در استان فارس و تأثیر آن بر آثار تاریخی نگرانی وجود ندارد.
مدیرکل میراثفرهنگی استان فارس در ادامه متذکر شد:، اما این بدان معنا نیست که تهدیدی برای آثار تاریخی وجود ندارد.
اقلیدی با طرح این سؤال که «اگر کسی در خانه خود ترکهایی مشاهده کند، آیا بلافاصله فکر میکند که فرونشست رخ داده است؟»، افزود: این موضوعی طبیعی است و ارتباطی با حوزه میراثفرهنگی ندارد.
بهگفته او، ادعاهای مختلفی درباره فرونشست مطرح میشود، اما هنوز یک مرجع علمی قطعی که این مسئله را بهطور دقیق تأیید کند، در دسترس نیست. ما نیز تاکنون به چنین منبعی دسترسی نداشتهایم. همچنین، مسئله فرونشست یک موضوع کلان است و فقط مربوط به یک نهاد خاص نیست.
مدیرکل میراثفرهنگی استان فارس درباره اقدامات انجامگرفته برای مقابله با فرونشست در فارس نیز اظهار کرد: یکی از اقداماتی که در حال انجام است، تغییر الگوی کشت در دشت مرودشت است. بهدلیل خشکسالیهای اخیر، سطح زیر کشت بهصورت اجباری کاهش یافته است. یعنی، چون آب در دسترس نیست، چیزی کشت نمیشود. اکنون اداره میراثفرهنگی فارس در تلاش است تا با همکاری دستگاههای مختلف، الگوهای جایگزین کشاورزی، مانند کشاورزی گلخانهای را به کشاورزان معرفی کند.
اقلیدی همچنین با اشاره به طرح انتقال آب خلیجفارس به استان فارس گفت: موضوع دیگر، انتقال آب از خلیجفارس به استان فارس است. یکی از پیشنهاداتی که دنبال میشود این است که بخشی از این آب به دشت مرودشت منتقل شود تا موجب بهبود آبیاری سطحی و همچنین تغذیه منابع آب زیرزمینی شود.
بهگفته او، در پاییز امسال نشستی علمی با حضور متخصصان حوزه محیطزیست و منابعطبیعی برگزار و نظرات و فرضیات مختلفی در این زمینه مطرح شد.
مدیرکل میراثفرهنگی استان فارس در پایان بیان کرد: قانونگذار نیز پیشبینیهایی برای مدیریت این موضوع داشته است. از نظر حقوقی، باید توجه داشت که این زمینها بخشی از معیشت مردم منطقه هستند. بنابراین، دولت نمیتواند بدون در نظر گرفتن حقوق کشاورزان، اقدامی انجام دهد. اما مسئله اینجاست که اعتبارات موجود برای حفاظت از آثار تاریخی در استان فارس کافی نیست. بهعنوان مثال، در دشت مرودشت، سطح زیر کشت بهدلیل کمبود آب بهشدت کاهش یافته است. بسیاری از کشاورزان دیگر امکان کشت ندارند. برخی نیز فقط بخش محدودی از زمینهای خود را زیر کشت میبرند؛ زیرا منابع آبی کافی ندارند.
مهدی معتق، کارشناس فرونشست:
گرادیان فرونشستی شدید، تختجمشید و نقشرستم را تخریب میکند
بهمنظور روشنتر شدن موضوع از نگاه متخصصان فرونشست و باتوجهبه موضوعات مطرحشده در مصاحبه با مدیرکل میراثفرهنگی استان فارس، هفت پرسش طراحی کردیم و از «مهدی معتق»، استاد مرکز تحقیقات علوم زمین و دانشگاه لایبنیتز هانوفر آلمان، پرسیدیم که در زیر آورده شده است.
1. آیا فرونشست یک پدیده طبیعی است؟
در مواردی ممکن است که فرونشست یک عامل طبیعی باشد، اما آنچه که در ایران در حال رخ دادن است، طبیعی نیست و عامل انسانی مسبب آن است. این عامل انسانی، «استخراج بیرویه آبهای زیرزمینی» است که از یک طرف سبب نابودی آبخوانهای ایران و از طرف دیگر باعث پدیده فرونشست در دشتهای ایران شده است.
2. آیا هنوز نمیتوان فرونشست در مناطق مختلف را بهصورت دقیق و علمی بررسی کرد؟
امروزه به کمک تکنولوژیهای ماهوارهای میتوان میزان و وسعت مناطق فرونشستی را با دقت بسیار مناسبی سنجش کرد. در چند دهه اخیر پیشرفتهای زیادی در این حوزه انجام شده و این تکنولوژیها در ایران نیز مورد استفاده قرار گرفته است.
3. ارزیابی شما از وضعیت فرونشست در استان فارس و مرودشت چیست؟
براساس مطالعات انجامشده، استان فارس چهارمین استان ایران از نظر شدت نابودی منابع آب زیرزمینی است که باعث شده مناطق وسیعی از این استان درگیر فرونشست شود. در برخی مناطق این استان، سطح منابع آب زیرزمینی بهقدری افت کرده است که زمینهای کشاورزی لمیزرع شدهاند و قابلیت کشاورزی خود را از دست دادهاند. فرونشست به بیابانزایی در استان فارس دامن زده است.
4. آیا واقعاً در نقشرستم و تختجمشید آثار فرونشست وجود ندارد؟
زمین این دو اثر باستانی دارای گرادیان فرونشستی بسیار بالایی است. درواقع از نظر زمینشناسی، بخشی از این آثار ملی در جایی قرار دارند که دچار فرونشست نیستند، اما مجاورتشان شاهد فرونشست شدید در دشتها هستیم. این امر باعث ایجاد گرادیان بسیار زیادی در محوطه آثار باستانی یاد شده میشود که یکی از نتایج آن شکافهایی است که در نقشرستم و در مجاورت تختجمشید میبینیم. این شکافها تاکنون چندین مرتبه با خاک پر شدهاند، ولی میبینیم که باز هم سر باز میکنند. یکی از این شکافها نیز متأسفانه به کعبه زرتشت آسیب رسانده است.
5. آیا بررسی شواهد میدانی فرونشست روش مناسبی برای تشخیص این پدیده است؟ بهترین راه برای تشخیص فرونشست چیست؟
مشاهدات میدانی فروچالهها و شکافها برای بررسی دقیق فرونشست کافی نیست. برای بهدست آوردن میزان و وسعت دقیق فرونشستها نیازمند استفاده از مشاهدات ماهوارهای هستیم. اقدام دیگری که برای ارزیابی دقیق فرونشست باید انجام داد، استفاده از حسگرهایی است که قادرند ویژگیهای فرونشست را از عمق تا سطح زمین سنجش کنند. متأسفانه در ایران به این حسگرها بیتوجهی شده و فقط بر ارزیابی فرونشست قابلمشاهده در سطح زمین تمرکز شده است. این درحالیاست که بررسی گسترش فرونشست در عمق بسیار مهم است؛ بهویژه زمانی که میخواهیم اثرات فرونشست را بر سازهها و ساختارهای مهندسی بررسی کنیم. برای مثال، فرض کنید اندازه فرونشست در بالای یک سد 30 سانتیمتر در سال است. ضرورت دارد که مهندسان سازه بدانند فرونشست در عمق زمین زیر این سد چقدر است؟ آیا بههمان میزان است یا کمتر یا بیشتر است؟
این حسگرها علاوهبر آنکه آگاهی ما درباره فرونشست را افزایش میدهند، برای بهبود اقداماتی که میتوانیم برای مقابله با فرونشست انجام دهیم نیز کاربرد دارند. متأسفانه اطلاعات کنونی ما درباره فرونشستهای ایران فقط براساس دادههای ماهوارهای است که صرفاً اطلاعات سطحی را به ما ارائه میدهد.
6. با انتقال آب شیرینسازیشده از خلیجفارس به دشت مرودشت، آیا آبخوانهای این منطقه تغذیه خواهند شد یا سطح زیر کشت افزایش خواهد یافت؟
معضل اصلی فرونشست در ایران استخراج بیرویه آبهای زیرزمینی است. بنابراین، نخستین اقدام برای کنترل فرونشست این است که استخراج آبهای زیرزمینی بسیار محدود شود. این اقدام مسلماً تأثیر زیادی روی کشاورزی خواهد گذاشت و آب مورد نیاز کشاورزی باید از منابع دیگری مثل آبهای سطحی یا شیرینسازی آب دریا تأمین شود. اما اینکه آب شیرینسازیشده برای تغذیه آبخوانها استفاده شود، کار آسانی نیست. در حال حاضر بهترین برنامه برای بهبود وضعیت آبخوانها کنترل مصرف آب است. اگر این کار انجام شود و البته از آبهای سطحی نیز برای تغذیه آبخوانها استفاده شود، میتوان امیدوار بود شرایط در یک بازه زمانی طولانی 50 الی صدساله بهبود پیدا کند. البته من معتقدم که این کار بزرگ فعلاً در توان دولتهای فعلی ایران نیست.
7. آیا فرونشست در محوطه آثار باستانی ملی به حوزه میراث فرهنگی مرتبط نیست؟ مسئولیت مطالبهگری در این حوزه با کیست؟
آثار تخریبی فرونشست بر میراث ملی به دستگاههای میراثفرهنگی کشور مربوط است. فرونشست هماکنون در حال تخریب آثار ملی ما هستند و متولیان میراث فرهنگی باید نگرانی خود از این مسئله را اعلام کنند و پیادهسازی راهکارهای حفظ آثار باستانی و فرهنگی از تهدیدات فرونشست را بهطور مستمر پیگیری کنند؛ زیرا اگر وضعیت بههمین صورت ادامه پیدا کند، باعث تخریب و از بین رفتن این آثار ملی خواهد شد.
منبع: روزنامه پیام ما