سرمقاله دنیای اقتصاد/ دعانویسی اقتصادی
مقالات
بزرگنمايي:
پیام فارس - دنیای اقتصاد / «دعانویسی اقتصادی» عنوان یادداشت روز در روزنامه دنیای اقتصاد به قلم سیدامیرحسین میرابوطالبی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
چند سال پیش دختر جوانی در استرالیا، به نام بل گیبسون1، بعد از ابتلا به سرطانی بدخیم با کنار گذاشتن درمانهای مرسوم و بهرهگیری از درمانهای مبتنی بر رژیم غذایی، ورزش و مراقبه توانست بر سرطان غلبه کند. داستان الهامبخشِ او موضوع یادداشتهای روزنامهها و مجلات شد، چهره شادابش در مصاحبههای متعدد تلویزیونی نور امید را در دل بسیاری از مبتلایان به سرطان زنده کرد و توصیههای ساده، سرراست و شفابخش او با استقبال عامه مردم و بیماران خسته از درمانهای پر از درد و رنج روبهرو شد.
پس از آن بود که کتاب دستورهای آشپزی غذاهای سالم بل، میلیونها جلد فروخت و حتی اپل در آغاز ارائه ساعت اختصاصی خود، اپل واچ، با دعوت از او برنامکی ویژه به صورت پیشفرض روی این محصول ارائه داد که رژیمها و تمرینهای بل گیبسون را در دسترس همه کاربران قرار میداد. همهچیز خوب پیش میرفت تا اینکه حقیقتی تلخ افشا شد: آن دختر جوان هیچوقت سرطان نداشت و ادعاهایش از اساس دروغ بود.2
آنچه این داستانک را بیش از همه به شرایط امروز اقتصاد ما مرتبط میکند افزایش روزافزون تعداد راهحلهای سرراست، شفابخش و با حداقل اثرات جانبی است که افراد طرحکننده آن ادعا میکنند میتوانند به سرعت، اقتصاد ایران یا حداقل بخشهایی از آن را احیا کنند. شرایط طوری است که انگار عدهای دعانویس و جادوگر دور اقتصاد بیماری که در بستر افتاده جمع شدهاند و هر کدام نسخهای برایش میپیچند. هر چه این نسخه سرراستتر با اثرات جادویی عظیمتری باشد، توجه بیشتری را به خود جلب میکند. اما اینکه چرا بسیاری از ما بهسادگی خام ادعاهای یک دختر جوان یا این دست دعانویسهای درسخوانده میشویم بخشی به کارکرد ذهن ما انسانها برمیگردد که مختص کشور ما نیست و البته بخشی دیگر هم به بلاهایی مربوط است که بر سر این بیمار در بستر افتاده، اقتصاد ایران، آوردهایم.
یکی از مهمترین کارکردهای ذهن انسان این است که معمولا چیزی که میپسندد را بهسادگی باور میکند. آخرین باری که یک نفر موافق نظرات شما حرف زده یا به عبارتی حرف دلتان را به زبان آورده و شما از او برای ادعایش شاهد خواستهاید کِی بوده است؟ احتمالا هیچوقت. تازه شاید چیزی هم به گفته او افزوده باشید و به او برگردانید و او باز شما را تایید کند و الی آخر. این پدیده در چارچوب اقتصاد رفتاری سوگیری تایید3 نام دارد: تمایل ما به باور، تایید و تشدید برداشت اولیه خود در صحبتهای دیگران و درگیر شدن در تفکر گروهی4. یکی از مهمترین خطرات این چارچوب ذهنی آسیبپذیرشدن شدید ما در برابر دعانویسهای سیاسی و اقتصادی است. آنها که بهخوبی از نقطه ضعف ما آگاهند با بهزبان آوردن آنچه ما دوست داریم یا آرزویش را در سر میپرورانیم، توجه و تایید ما را مال خود میکنند و البته در دنیای استیلای بیچون و چرای شبکههای اجتماعی و الگوریتمهایی که مدام مطالب مورد علاقهمان را پیشرویمان قرار میدهند، ما بیش از همیشه در معرض این نوع تفکر قرار داریم.
امروز در سراسر جهان با سیاستمدارانی روبهروییم که برای همهچیز راهحلی ساده، سرراست، شفابخش و با حداقل اثرات جانبی دارند. این دسته از سیاستمداران بیش از همه بازنشر میشوند و سکان هدایت بخش مهمی از جهان ما امروز در دستان آنهاست. آنها با ادعاهایی اساسا نادرست و گاهی تا حدی درست که با خواستههای اکثریت جامعه همخوانی داشته باشد بهسادگی حمایت و تایید مردم را به دست میآورند. این وجه تقریبا در میان تمام جوامع مشترک است و خب دعانویسهای سیاسی و اقتصادی ما نیز از این تمایل ذهنی ذاتی ما برای پذیرش ادعاهایی که به مذاقمان خوش میآید، استفاده میکنند.
اما آنچه کشور ما و کشورهایی شبیه ما را متمایز میکند حجم حضور دعانویسهای اقتصادی و گستره توجه به ادعاهای آنهاست. تعداد اینگونه افراد در سالهای اخیر مدام بیشتر شده و ادعاهایشان هر بار حدّیتر میشود. این در حالی است که اقتصاد از اساس دنیای فنیتری از عالم سیاست دارد. معمولا ادعاهای عجیب و غریب اقتصادی، حداقل در کشورهایی که از اقتصاد مبتنی بر اصول مشخص بهرهمندند، به اندازه ادعاهای سیاسی مورد توجه قرار نمیگیرد، زیرا با معیارهای فنی قابل سنجش و احیانا ابطال است. اما هر چه اقتصاد بیشتر از متغیرهای واقعی اقتصادی فاصله بگیرد و همین طور به بیماری شدیدتری مبتلا باشد، فضا برای دعانویسی اقتصادی و استقبال از آن بیشتر شده و عدم امکان سنجش فنی از یکسو و تمایلمان به یافتن راهحلی شفابخش و سریع از سوی دیگر ما را نسبت به این جادوگران اقتصادی بهظاهر فرهیخته، آسیبپذیرتر میکند.
ما دوست داریم یک روز صبح از خواب بیدار شویم و ببینیم که بیمارمان دوباره سر پا ایستاده و حالش از همیشه بهتر است و چه چیزی بهتر از اینکه کسی بدون آنکه به ما زحمت و آسیبی وارد کند چنین ارمغانی برایمان به همراه بیاورد. اما در عالم اقتصاد خبری از این منجیها و نسخههای جادوییشان نیست. واقعیت این است که اقتصاد ما، همان بیمار رویتختافتاده، از مشکلات و نارساییهای متعددی رنج میبرد که درمان هر کدام احتمالا برخی مشکلات دیگر را تشدید میکند و بازیابی سلامتش مستلزم زمان زیاد و اقدامات حسابشده فراوان است.
آنچه ما امروز نیاز داریم نه راهحلهای جادویی بیارزش که طرحی است برای درمان گام به گام بیماری که رنجهای مزمنش به این سادگی و سرعت برطرف نخواهد شد. طرح درمانی همهجانبه که پیش از همهچیز مشکلات ناشی از درمان را بپذیرد و آن را برای تمام طرفهای مرتبط با این تصمیمات روشن سازد. البته که این راهحل در وهله اول حس خوبی به ما نمیدهد و احیانا ممکن است سوالات متعددی را به ذهنمان متبادر کند، اما همین عدم تایید اولیه و سوالات فراوان حامل خبر خوشی است: این راهحل بنا ندارد از سادهانگاری ما برای پذیرش آرزوهای دور و درازمان از زبان دیگران، یا همان سوگیری تایید، سوءاستفاده کند.
یادمان نرود که یک دختر جوان با ادعایی جذاب، سرراست و شفابخش بسیاری را، از مردم عادی تا بزرگترین شرکتهای پیشرو فناوری، به بیراهه برد و میلیونها دلار و جان چندین نفر را تلف کرد. به باور نویسنده شرایط امروز اقتصاد ما با وجود بغرنج بودن هنوز راه درازی تا رسیدن به ناامیدی مطلق و رفتن به آغوش دعانویسهای اقتصادی دارد. نخستین گام برای همه ما انتخاب آگاهانه در حمایت از راهحلهای سنجیده، بلندمدت و کارشناسی و دورشدن از ادعاهای بیاساس است. تنها با قدمگذاشتن در این مسیر است که شاید اقتصادمان را دوباره سرپا ببینیم و آن روز دیگر جایی برای دعانویسهای فریبکاری که میخواهند نسخههای جادوییشان را به خورد ما بدهند وجود نخواهد داشت.
* Amirhosein.ec@gmail.com
پینوشت:
1.Belle Gibson
2. برای خواندن شرح مفصلتر ماجرا و مقالهای که این دروغ را افشا کرد میتوانید رجوع کنید به:
Donelly, Beau and Nick Toscano (2017): The Woman Who Fooled the World: Belle Gibson’s Cancer Con, and the Darkness at the Heart of the Wellness Industry, Scribe Publications.
3. Confirmation bias
4.Group Thinking
-
پنجشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۸:۳۹:۵۶
-
۶ بازديد
-
-
پیام فارس
لینک کوتاه:
https://www.payamefars.ir/Fa/News/920567/