سرمقاله فرهیختگان/ سکوت موشک شماست
مقالات
بزرگنمايي:
پیام فارس - فرهیختگان / «سکوت موشک شماست» عنوان یادداشت روز در روزنامه فرهیختگان به قلم مسعود فروغی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
در روزگار تیغکشیدنهای بیرحمانه داخلی و خارجی علیه پایههای قدرت ملی ایران به بهانه نقد عملکرد و دیکتههای نوشتهشده، نقد اصولی و طراحی یک چهارچوب منطقی برای رفع نقصها آسان نیست. چهبسا همان صدا و قلمی که خواسته و ناخواسته پتک تخریب را به اسم تیزی نقد بر سر ارکان ملی کشور فرو میآورد، از فرصت نقدهای مشفقانه استفاده کند. اما عقل انقلابی نه محافظهکار است نه بیتدبیر، نه به ورطه افراط در دفاع از همه چیز میافتد و نه به نام اصلاح سقف خانه را روی اهالی آن میریزد. اینکه آمریکا و صهیونیستها در یکسال و اندی گذشته مستانه درحال جنایتهای تاریخیاند و شبکهای از مجاهدان جبهه مقاومت با تمام سختیها درحال مقابلهاند، یک واقعیت تاریخی است. اینکه صحنه سیاسی کنونی منطقه درستی ایده ایران برای تجهیز و کارآمدی نیروهای نظامی و امنیتی خودش را اثبات میکند هم، واقعیتی دیگر است. بااینحال پیروزیها و شکستهای میدان نظامی مثل هر رخداد دیگری اثرات سیاسی زیادی دارد و درهمتنیدگی آن با تحولات اجتماعی حساسیت فوقالعادهای ایجاد میکند.
هم منطقه و جهان و هم ایران رخدادهای نظامی و سیاسی تاریخی حساسی در چنددهه اخیر تجربه کردهاند، ولی تفاوت در ابزارهای رسانهای و قدرت سهمگین شبکههای اجتماعی، اتفاقات پساهفتماکتبر و تغییرات نوبهنو در میدان را بهنوعی جدید از حیث آثار سیاسی و اجتماعی تبدیل کرد. برخی تحولات در یکسال اخیر شاید برای یکدهه هم زیاد حساب میشد، اما در همین مدت کم افکار عمومی منطقه، جهان اسلام و ایران با سرعت زیادی تحولات عجیبی را پشت سر گذاشت. حالا با لحاظ این پیچیدگیها و تقابل تمامقد نظام سلطه دربرابر قدرت ملی و جبهه مقاومت که روی دو ستون آزادیخواهی و استقلالطلبی استوارند، دو رکن میدان نظامی و رسانهای اهمیت متفاوتی نسبت به قبل پیدا میکند. نوشتن درباره اهمیت توأمان قدرت نظامی و رسانهای در عین آسانی سخت است، چه آنکه نقطه تمرکز دشمن در سالهای اخیر تضعیف این دو رکن قدرت ملی بوده ولی برخی تصمیمات و کنشهای داخلی هم بهصورت ناخواسته به خواست دشمن کمک کرده است.
یک نشانه ساده از اهمیت توان نظامی ایران در همین تمرکز دشمن روی تخریب آن است، از هجمه بسیار زیاد روی آن در افکار عمومی دنیا تا تلاش برای تضعیف ایران با تحریمهای همهجانبه. شاید اگر قدرت و توان دفاعی ایران نبود، 80 درصد سوژههای ضدانقلاب و علیه ایران هم نبود. این قدرت ملی که در چهاردهه اخیر با تدبیر در عالیترین سطوح نظام به این مرحله رسیده است، یک رکن اساسی برای ایران محسوب میشود. اجماع تمام طیفهای سیاسی داخلی اعم از اصولگرا و اصلاحطلب این است که قدرت نظامی و دفاعی ایران سد محکم دربرابر زیادهخواهی دشمن و تعرض به تمامیت ارضی ماست. این قدرت ملی البته بدونشک بر مشروعیت مردمسالارانه استوار است. دفاع نظامی و توان لجستیکی که با تکیه بر منابع انسانی معتقد و متعهد به نظام و ایران ایجاد شده و تصمیم جمعی ایرانیان است. این تصمیم جمعی هم حاصل تجربه تاریخی ملت است. تجربه پیشین مردم ایران میگوید ضعف و ناتوانی فنی در عرصه نظامی، دشمن متعرض به خاک کشور را تهییج میکند. برای اثبات این ایده حتی نیازی به تاریخ قدیم نیست. تحولات دو دهه اخیر جهان و کشورهای منطقه بهسادگی آن را نشان میدهد.
برای همین پاگرفتن جریانهای خودتخریبگر تازهمتولدشده علیه دستگاه و سازمان رزم ایران که به نام انتقاد از تصمیمات و روندها، علیه کلیت، اساس و فرماندهان نظامی سنگپرانی میکنند، خطرناک و سؤالبرانگیزند. بگذریم از اینکه این جریانها معلوم نیست براساس کدام ایده، پشتوانه تجربی و فنی و واقعیت، ماشین تخریب راه انداختهاند. تازه در این شرایط و فضا دشمن خارجی فرصت ضربه مجدد پیدا میکند. این توصیف از شرایط اما به بنبست کشاندن جریان واقعی، عاقل و دلسوز منتقد نیست. هیچ ساختار بشریای منزه از خطا و محاسبات غلط نیست که انتقاد و پیدا کردن عیب را تعطیل کنیم؛ اما هیچ آدم عاقلی رصد مشکلات مغز و قلب را به فرد پشت کنکور مانده نمیدهد، چه برسد به ویزیت و ارائه نقشهراه درمان.
در این میان و درحالیکه ساختار رزم ایران در کارزاری علنی مشغول است، حساسیت کنشها و عمل تمام ارکان سیستم هم بالاتر میرود. پیوند غیرقابلانکار این قدرت ملی با تحولات اجتماعی و سازمانیافته رسانهای نیز حساسیت جدیدی پیدا کرده است. تدبیر نظامی صورتگرفته ایران در اجرای رزمایش تاریخی و عظیمی که تمام این ساختار نظامی و دفاعی را دربرمیگیرد هم، نشاندهنده فهم از پیچیدگی توان نظامی و مسئله افکار عمومی است. رزمایشی که عزم و توان ایران برای رخدادهای پیشرو را نشان میدهد و در صدر اهدافش اطمینانبخشی به افکار عمومی برای دفاع از منافع ملی را نشانده است. در چنین موقعیتی «موضعگیری»های بیجهت و خطای برخی افراد صاحبمنصب در داخل این سازمان رزم یا کسانی که در گذشته سمتی داشتهاند، تیر به اهداف خودی از پشت حساب میشود. فرماندهان نظامی که برای تجهیز ساختار و سازمان خودشان با موانع زیادی مواجهند، نمیتوانند به این موضوع مهم بیاعتنایی کنند و با آشفتگی در موضعگیریهای افراد منتسب به خودشان سهلگیرانه رفتار کنند. فرماندهان نظامی باید بهصورت فوری خودشان و تمام ساختارشان را به «رزمایش سکوت» دعوت اجباری کنند. براساس همان ایده نظامی معروف که میگفت «ارتش چرا نداره!» حرف نیروی نظامی نه پشت میکروفونها بلکه در میدان زده میشود. آن بخشی هم که باید سخنی با دشمن خارجی و افکار عمومی داخلی در رسانه زده شود به اهلش واگذار شود. همانطور که قلمبهدست و تحلیلگر سیاسی و رسانهای نمیتواند حماسه وعده صادق2 را به آن عظمت انجام دهد و بهجای سرزمینهای اشغالی، خاک خودی را شخم میزند، اهالی قدرت نظامی هم پشت میکروفون نقطهزن خوبی نیستند، بلکه گل بهخودی میزنند. همین داستان اخیر سخنان یک سردار محترم درباره سوریه را نگاه کنید. هلهله و شادی رسانه اپوزیسیون و برخی ماهیگیران داخلی را ببینید. برای اصلاح این خطای رسانهای لشکری از تکذیب و توضیح راه افتاد ولی بدونشک فایدهای ندارد. به تصویرهای منتشرشده از رزمایش باابهت اخیر نگاهی بیندازید؛ مصداق اتمّ فرصتسوزی. به آن ویدئوی اتاق فرماندهی بعد از عملیات باشکوه وعده صادق2 دوباره نگاه کنید، بااحترام به فرماندهان عزیز، یک افتضاح تمامعیار. فرماندهان محترم نظامی میدانند پیروزی و شکست در میدان بازهم رخ خواهد داد. توان نظامی ایران بازهم مورد هجمه قرار خواهد گرفت و انتقادهای ناجوانمردانه و تخریبهای نابخشودنی از جنس پساسقوط بشار را دوباره خواهند شنید. اما دو کار اساسی را بهصورت فوری و آنی انجام دهند؛ اول بساط تحلیل و موضعگیری تمام ارکان نظامی را جمع کنند، دوم فرایند «رستمسازی» از قدکوتاههای پرادعا با استفاده از منابع و امکانات سازمان رزم کشور را تعطیل کنند که به اسم عملیات روانی و کارشناس رسانهای و اندیشکده و مؤسسه فلان و بهمان تبدیل به پاشنه آشیل سیستم میشوند. چون در هر دو فقره اشتباههای بزرگی رخ داده است.
-
دوشنبه ۲۴ دي ۱۴۰۳ - ۱۴:۳۴:۱۶
-
۹ بازديد
-
-
پیام فارس
لینک کوتاه:
https://www.payamefars.ir/Fa/News/901815/