بزرگنمايي:
پیام فارس - تکفیریها فکر جاهلی دارند، اما ما فکر اهل بیتی و بصیرت داریم. همچنین هدف ما از زندگی مشخص است و تکفیریها اینها را تحمل نمیکنند.
مشروح گفتوگوی خبرنگار جماران با سید احمدحسین حسینی در پی می آید:
لطفا در ابتدا خودتان را معرفی کنید و بگویید اهل کجا هستید؟
بنده سید احمدحسین حسینی از پاراچنار پاکستان هستم. نزد علمای قم و نجف علوم دینی خواندم و مشغول تحصیل در دوره درس خارج هستم. دکترای تفسیر تطبیقی دارم و یازده کتاب و 5 مقاله نوشتهام. کتابهای من به زبانهای اردو و فارسی در موضوعات شجره، تاریخ، انساب، قرآن و فقه است، برخی از آنها چاپ شده و برخی در حال چاپ است.
اخیراً درباره یکی از آثار «امیر حمزه شینواری» از شعرای منطقه کار میکنم. وی از اهل سنت و صوفیمذهب بوده و درباره اهل بیت(ع) اشعاری گفته است. «امیر حمزه شینواری» هرچند از اهل سنت بود، ولی عشق و علاقه خاصی به اهلبیت(ع) داشت، در اشعار خود مقامات اهلبیت(ع) را مطرح میکرد و مثل شیعه، منصب امامت را الهی میدانست.
دو سال است که رئیس مجلس علمای اهلبیت(ع) در پاراچنار هستم. تشکل وزینی داریم؛ هر دو سال یکی از علما به عنوان رئیس مجلس انتخاب میشود.
آیا مرتبا به پاراچنار در حال رفت و آمد هستید؟
من یک سال و خردهای در پاراچنار بودم و ایام فاطمیه به ایران آمدم. در درگیریها آنجا بودم. تکفیریها اتوبوسهای شیعیان را هدف قرار دادند و بیش از چهل نفر از شیعیان به شهادت رسیدند. البته قبل از آن هم شیعیان را میزدند.
مدتی در پاراچنار در عرصه تدریس و تبلیغ فعال بودم. شش سال برای تدریس به پاراچنار رفتم. بیست و چهار سال است که برای تبلیغ به پاراچنار، دبی و استرالیا سفر میکنم. چند بار از طرف بعثه رهبری به حج رفتم و با این مجموعه همکاری داشتم. در پیشاور و حج با اهل سنت مناظره داشتم که هفتاد و دو جلسه در حج بود. همچنین در قم و پاراچنار تدریس میکنم.
در پاراچنار دارالقرآن اهلبیت(ع) تأسیس کردم که قاری و حافظ قرآن تربیت میکنیم و برای زنان و مردان به صورت جداگانه جلسات تفسیر قرآن داریم.
در مدرسه علمیه آیتالله خامنهای در پاراچنار، فقه و اصول تدریس میکنم. همچنین به شبهات پاسخ میدهیم. چون تکفیریها در پاراچنار علاوه بر حملات مسلحانه به شیعیان، جنگ نرم هم دارند و به شیعیان از هر جهت حمله میکنند؛ مثل ایجاد شبهات در دین، رواج بدحجابی و توزیع رایگان مواد مخدر در بین جوانان و نوجوان، و اگر مواد مخدر بین جوانان عادی شود، هر کاری میکنند. اما علمای پاراچنار بیدار هستند، هجوم دشمن را درک میکنند و مقابله میکنند. لذا تشکل علمایی به نام مجلس علمای اهل بیت(ع) داریم که مردم را هدایت میکند.
مختصری از جغرافیای پاراچنار بفرمایید.
پاراچنار در شمال شرقی پاکستان، نزدیک «خوست» افغانستان قرار دارد. جمعیت شیعیان پاراچنار نزدیک پانصد هزار نفر است و شیعیان منطقه اهل ولایت، مرجعیت و غیرتمند هستند. ما از پاراچنار تیپ زینبیون را داریم که ده سال پیش در سوریه جنگیدند و از حضرت زینب(س) دفاع کردند. هر جا نیاز شد، نیروهای تیپ زینبیون آماده هستند، ما میگوییم که اگر به دفاع از مدینه و مکه هم نیاز باشد، حاضریم برای دفاع برویم. اینگونه نیست که فقط از مقدسات شیعی دفاع کنیم، ما اهل میدان و اهل دفاع از مقدسات هستیم و برای خدا میجنگیم.
شما متولد پاراچنار و بزرگشدۀ آنجا هستید؟
بله.
امکانات مالی و درآمد مردم پاراچنار چگونه است؟
درآمد مالی مردم منطقه خیلی خوب است و اهالی زحمتکش هستند. جوانان پاراچنار اکتفا نمیکنند که فقط در آن منطقه بمانند بلکه در کشورهای دیگر مثلاً استرالیا تعداد زیادی از اهالی پاراچنار را داریم. در استرالیا، لندن، کانادا و آمریکا، پاراچناریها فعال هستند و به شغلهای مختلف مشغولاند. فعالیتهای دینی انجام میدهند و چون متدین هستند، در شهرهای مختلف، مسجد و مراکز قرآنی و حسینیه تأسیس کردهاند. لذا روحانیون را برای تبلیغ دعوت میکنند و روحانیون ماههای محرم و رمضان و مناسبتهای تبلیغی، به تبلیغ میروند.
آب و هوای پاراچنار چگونه است؟
معمولاً سردسیر است. الان برف آمده و هوای آنجا به منفی 9 یا 10 درجه میرسد. منطقه پاراچنار آب زیادی دارد، کوهستانی، سرسبز و غنی از محصولات است.
درباره وضعیت ناامنی پاراچنار و محاصره منطقه از سوی تکفیریها توضیح دهید.
سه طرف پاراچنار، افغانستان است و یک طرف آن به پاکستان راه دارد لذا تکفیریها پاراچنار را محاصره کردهاند. فقط یک راه و مسیر به پاکستان داریم که تکفیریها آن را به مدت سه ماه بستهاند. تکفیریها دنبال بهانهای هستند تا شیعیان را بکوبند، راهها را ببنندند و شیعیان سکوت کنند اما الحمدلله شیعیان اهل مقاومت هستند. مرحوم آیتالله العظمی صافی گلپایگانی میفرمود: «کاش من پاراچنار بودم، میجنگیدم و این فضیلت را درک میکردم.» ایشان سال 2007 میلادی حدود هجده سال قبل گفت که «وضعیت پاراچنار بدتر از غزه است.». آن زمان دکتر متکی وزیر خارجه ایران بود. ایشان به پاکستان تشریف برد، وضعیت را از نزدیک درک کرد، زحمت کشید و مسئله حل شد. اما بعد از هجده سال همان مشکلات و بلکه بدتر پیش آمده است.
آن زمان حاکمان افغانستان با شیعیان پاراچنار خوب بودند و مواد غذایی میرساندند. الان طالبان راهها را بسته و انتقال مواد غذایی و رفت و آمد را ممنوع کرده است. یک طرف، تکفیریها و طرف دیگر طالبان هستند و شیعیان در وسط قرار دارند. سه ماه است که وضعیت پاراچنار بسیار بد است.
مردم پاراچنار میگویند که ما مکتب اهلبیت(ع) داریم و از مکتب اهلبیت(ع) و خاک خود دست برنمیداریم. لذا مقاومت میکنند.
تکفیریها شیعیان پاراچنار را در جادهای که به طرف پیشاور میرود، هدف قرار میدهند. نیروهای امنیتی دولت میگویند که ما هستیم و امنیت تأمین است، اما با وجود آنها، تکفیریها شیعیان را میزنند. نیروهای امنیتی پاکستان عرصه را خالی میکنند و تکفیریها ما را میزنند و راه فرار نداریم.
نیروهای امنیتی پاکستان میگویند که ما هوای شما را داریم، اما وقتی که وارد مسیر میشویم، آنها ما را در مقابل تکفیریها تنها میگذارند. حتی نیروهای امنیتی پاکستان به آنها خبر میدهند.
تکفیریها بچۀ شش ماهه، خانمها و مریضها را به دلیل محبت به اهل بیت(ع) و شیعه بودن، هدف قرار دادند و کشتند.
دولت پاکستان شروط 14 مادهای را اعلام کرد که از جمله آنها این بود که شما سلاح را تحویل دهید. در حالی که ما مجبوریم از خودمان دفاع کنیم و سلاح داشته باشیم، و الّا همه ما را قتلعام میکنند.
دولت نمیتواند از تکفیریها سلاح بگیرد و به ما فشار میآورد که سلاحهایتان را تحویل دهید، و الّا راهتان بسته میماند.
تأمین اسلحه برای شیعیان پاکستان سخت است و با چند واسطه باید سلاح تهیه کنند. ما قدرت و حکومت نداریم و برای دفاع از خود، به سختی باید اسلحه تهیه کنیم. در حالی که تکفیریها همه چیز دارند و فقط تانک و هواپیما ندارند! ما مجبوریم که از ناموس و منطقه دفاع کنیم.
درباره وضعیت کنونی منطقه توضیح دهید.
دو ماه است که درگیری وجود ندارد، اما شیعیان را در راه میکشند و سرشان را میبرند. اخیراً سر چند نفر از شیعیان پاراچنار را بریدند. یکی از آداب شیعیان پاکستان در عزاداریهای ائمه(ع) این است که تیغ میزنند و اثر آن تا مدتی میماند. تکفیریها یکی از شیعیان پاکستان که متعلق به شهر دیگر بود را گرفتند و دیدند که تیغ زده و شیعه است، لذا سر وی را بریدند و با آن فوتبال بازی کردند!
چند نفر از اهالی پاراچنار بعد از هفت سال از خارج آمدند تا خانوادهشان را ببینند، اما تکفیریها آنها را دستگیر کردند و سرشان را بریدند. یعنی این قدر قساوت قلب دارند و از انسانیت بیخبر هستند. تکفیریها برای اینکه شیعیان را بکوبند، از هر لحاظ تقویت میشوند. شیعیان هرچند در پاراچنار در محاصره قرار دارند، اما اندیشه و تفکرشان بینالمللی است. درست است که دشمن راههای زمینی را قطع کرده، اما راههای قلبی مردم را قطع نکرده است و مردم کل دنیا با مظلومین پاراچنار هستند و از آنان حمایت میکنند. تکفیریها فکر جاهلی دارند، اما ما فکر اهل بیتی و بصیرت داریم. همچنین هدف ما از زندگی مشخص است و تکفیریها اینها را تحمل نمیکنند.
سطح تحصیل شیعیان پاراچنار بالا است و حتی در سطح اسلام آباد است. خانوادههای پاراچنار زحمتکش هستند و هزینه میکنند تا وضعیت تحصیلی فرزندانشان بهتر شود، اما تکفیریها با تحصیل و علم مخالف هستند؛ حتی مدرسه دولتی و کالج را میزنند و با علم و دانش مخالف هستند. در حالی که ما علم را برای سعادت بشر و پیشرفت زندگی بشر لازم میدانیم.
دولت پاکستان در برابر جنایات تکفیریها هیچ اقدامی نمیکند؟
دولت پاکستان فقط تماشا میکند؛ دولت پاکستان یا قدرت کنترل تکفیریها را ندارد و یا همکار آنها است. ظاهر این است که دولت همکار تکفیریها است، چون ارتش پاکستان خیلی قوی است، اما فقط نشسته و نگاه میکند.
ما به یک نفر دست میزنیم، میگویند چرا این کار را کردید؟ اما تکفیریها هر کاری کنند چیزی نمیگویند.
آیا امکانات حداقلی زندگی مثل دارو و درمان و سوخت برای اهالی پاراچنار تأمین میشود؟
30 نفر از کودکان به خاطر نبود دارو در پاراچنار فوت کردند، چون بچهها گناهی ندارند، یک سازمان غیردولتی با هلیکوپتر یکسری مواد دارویی را به منطقه منتقل کرد. کمبود و مشکلات وجود دارد و هوا خیلی سرد است. گاز هم نداریم و جریان گاز قطع است. تکفیریها اجازۀ تأمین سوخت را نمیدهند.
در زمینهای هموار درخت وجود دارد و اهالی منطقه، درختان را میبردند و از آنها به عنوان هیزم استفاده میکنند. همچنین اهالی منطقه گاو و گوسفندان را برای تأمین مواد غذایی ذبح میکنند. وضعیت آن قدر خراب است که یکی از دوستان گفت که حتی میوه خشک هم تمام شده است.
شیعیان پاراچنار اسلحه از کجا تأمین میکنند؟
مقداری داریم و با هزینه گزاف از دلالهای منطقه تأمین میکنیم. البته دلالها سود میکنند.
تأمین سلاح برای شیعیان سخت است. تکفیریها با خودشان قرارداد بستهاند که هر کس به شیعیان سلاح رساند، خانهاش را آتش میزنیم. تکفیریها متوجه شدند که دو نفر از سنیهای منطقه به شیعیان سلاح رساندهاند، لذا خانهشان را آتش زدند. میخواستند آنها را بکشند، اما خانمها و بچههایشان التماس کردند؛ لذا از این کار منصرف شدند. آنجا قانون این است که اگر کسی خلاف کند، خانهاش را آتش میزنند. تکفیریها رحم ندارند، حتی به افراد خودشان رحم نمیکنند و در منطقه وحشت ایجاد میکنند.
موضع جمهوری اسلامی در قبال آنجا چگونه است؟
دل جمهوری اسلامی و رهبری برای وضعیت پاراچنار میسوزد. در ایام ماه مبارک رمضان که جادهها بسته بود، ایران از افغانستان مواد غذایی به پاراچنار رساند. ایران گفته بود که به اهل سنت هم بدهیم، ما این کار را کردیم که تأثیرگذار بود. البته امروزه اجازه نمیدهند که ایران مداخله کند.
در پاراچنار اهل سنت هم حضور دارند؟
نه فقط شیعه اثنیعشری هستند. در ایام محرم، صفر و فاطمیه، شیعیان همه جا پرچم میزنند و عزاداری و سینهزنی میکنند. اعتقادات اهالی پاراچنار قوی است و مرتب به قم، مشهد، کربلا به زیارت میروند.
اهل سنت از تکفیریها میترسند و به دنبال جنگ نیستند. از کشورهای دیگر مثل عربستان، آمریکا و اسرائیل، پول به دست تکفیریها میرسد، دشمنان میخواهند که در منطقه درگیری باشد و راه شیعیان بسته بماند. همه جا میخواهند شیعیان خلع سلاح شوند، در پاراچنار هم میخواهند شیعیان را خلع سلاح کنند تا هر کاری خواستند انجام دهند.
ارادت اهالی پاراچنار به امام و انقلاب چگونه است؟
ارادت مردم پاراچنار به امام، انقلاب و رهبری خیلی زیاد است. امام، انقلاب و رهبری، در خارج از کشور بیشتر شناخته شده و جا افتاده است. مردم پاراچنار عشق و علاقه زیادی به امام و رهبری دارند.
شهید سید عارف حسین حسینی از منطقه پاراچنار، نماینده امام در پاکستان بود. ایشان ذوب در امام بود، امام را تبلیغ میکرد و مردم پاکستان عاشق و جذب امام خمینی(ص) شدند. دشمن میگوید: پاراچنار، ایران دوم است. در راهپیماییها و مناسبتهای مختلف، پرچمهای مذهبی و تصاویر امام و رهبری را در پاراچنار نصب میکنیم. مرحوم آیتالله العظمی صافی گلپایگانی فرمودند: «شما زیاد در پاراچنار پرچمها را نصب نکنید، چون تکفیریها شما را میزنند و جنایت میکنند. شما مثل لبنان عمل کنید و به صورت محدود در بین افراد خودتان از پرچم و تصاویر استفاده کنید، همین کافی است.»
در لباس ورزشی جوانان ما تصاویر حاج قاسم نقش بسته است. ارتش پاکستان بچههای ما را تهدید کرد که اینجا منطقه ما است، رعایت کنید و ما تحمل نمیکنیم که از عکس یک نظامی خارجی استفاده کنید.
یک بار طالبان در پیشاور، صد نفر از دانش آموزان مدرسه غیرانتفایی -که متعلق به ارتش پاکستان بود- را قتلعام کرده بودند. مدرسهشان عالی بود و دانش آموزان شیعه نبودند. ما با هماهنگی جامعه المصطفی(ص) به سفارت پاکستان رفتیم. سفیر پاکستان گفت که شما مگر به فکر پاکستان هم هستید؟ (خنده) اینها فکر میکردند که علما و شیعیان پاکستان به فکر کشور خودشان نیستند؛ اما ما گفتیم که دل ما برای همه مظلومان میسوزد.